پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

آمریکا چه زمانی جنگ علیه ایران را آغاز خواهد نمود


آمریکا چه زمانی جنگ علیه ایران را آغاز خواهد نمود

به رفتارهای آمریکا و ایران, به غیر از آمادگی روانی برای جنگ نام دیگری نمی توان داد بیانیه های آمریکا یکی از دیگری شدید اللحن تر می شود و ایران در تنگه هرمز رزمایش گسترده ای برگزار می کند تا قدرت نظامی خود را به نمایش بگذارد

با توجه به روند رخدادها، از بروز جنگ میان ایالات متحده آمریکا و ایران نمی توان جلوگیری نمود. البته هر کسی حق دارد با من موافق نباشد و به انتظار برای بهبود شرایط ادامه دهد. من، خود نیز امیدوارم که پیش بینی ام درست نباشد اما متاسفانه منطق آرزوها را بر باد می دهد.

به رفتارهای آمریکا و ایران، به غیر از آمادگی روانی برای جنگ نام دیگری نمی توان داد. بیانیه های آمریکا یکی از دیگری شدید اللحن تر می شود و ایران در تنگه هرمز رزمایش گسترده ای برگزار می کند تا قدرت نظامی خود را به نمایش بگذارد. آنچه مسلم است این است که از نظر هر یک از این دو کشور، طرف مقابل مظهر شر جهان است و خطر اصلی برای ارزش های معنوی، ایدئولوژیک و سیاسی می باشد و همچنین همه اعتراضات عاقلانه صلح طلبانه از جانب جامعه جهانی اگر چه در ظاهر پذیرفته می شوند ولی عملا نادیده گرفته می شوند. که خود دلیل دیگری براین است که برای هر دو کشور تصمیم برای برخورد گرفته شده است و بالاخره این که هر دو کشور برای ادامه حیات موفق خود نیاز به گام بزرگی به پیش دارند که متاسفانه هم آمریکا و هم ایران می خواهند این گام را نه از طرق خردمندانه و اخلاقی بلکه تنها از طریق نظامی بردارند.

ایالات متحده در افغانستان تنها به پیروزی ظاهری دست پیدا کرده است چرا که آنجا کما فی السابق شریعت و تجارت موادمخدر حکم می رانند و دموکراسی افغانی تا قرن ها در فرم ابتدایی باقی خواهد ماند، در عراق هم گرفتار شده اند و بسیار اهمیت دارد که بر نقش ابرقدرتی خود که زیر سئوال رفته، تاکید نماید. وجهه بین المللی آمریکا خراب تر از هر وقت دیگر شده و مردم آمریکا نیز بیش از پیش شرایط فعلی را با ویتنام مقایسه می کنند. در رفراندوم چندی پیش که در ایالت "ویسکونسین" برگزار گردید اگر چه که بار حقوقی چندانی نداشت ولی ۶۱% از شرکت کنندگان در آن خواستار خروج فوری نیروهای آمریکا از عراق شدند. به هر حال به نظر کاخ سفید، بهانه برای حمله به ایران وجود دارد. اگر در مورد عراق دروغ تکراری وجود سلاح های کشتار جمعی بهانه حمله گردید چرا در مورد ایران مشکوک بودن به تلاش این کشور برای ساخت سلاح هسته ای کافی نباشد؟ ایرانی ها هم که خود با اعلامیه ها و بیانیه های تمام نشدنی از قبیل تهدید اسرائیل، بهانه به دست آنها می دهند. برای آغازعملیات جنگی آمریکا خیلی کمتر از این ها نیز می تواند کافی باشد.

بالاخره، مبارزه با ایران در چهارچوب دکترین دوره دوم ریاست جمهوری بوش مبنی بر ریشه کنی ظلم و استبداد در جهان، می گنجد. رژیم حاکم بر ایران برای او نمونه کلاسیک ظلم و استبداد است و اهمیتی ندارد که خود مردم ایران در این باره چه می اندیشند.

از نظر ایران نیز ایالات متحده سد راهی است که تنها راه حرکت به پیش، گذشتن از آن می باشد. برای تبدیل به کشوری مدرن شدن، ایران نیاز به اتم دارد. در حقیقت این هدف با صلح و از طریق قانونی نیز دست یافتنی است ولی گویا بلند پروازیهای ایران جلوتر از این ها رفته است. برای تحکیم موقعیت رهبران روحانی شیعه در جهان اسلام، نیاز به ایرانی شکست ناپذیر و پیشرو در خاورمیانه است و آمریکا مانع رسیدن به این اهداف است.

می توان دلایل دیگری نیز برای ناگزیر بودن درگیری ذکر کرد ولی به نظر من همین ها کفایت می کند. در چنین شرایطی متاسفانه همه تلاش های سازمان ملل، کشورهای اروپای غربی، آژانس بین المللی انرژی اتمی و روسیه که بارها خطرات ماجراجویی جدید آمریکا را گوشزد کرده است، به نظر سنجیده نمی آید و نمی تواند از جنگی که عواقب تلخ آن، تنها دامن گیر شرکت کنندگان در آن نمی شود، جلوگیری کند. چندی پیش "سرگی لاورف" در جریان سفر به برلین مجددا تکرار نمود که " ما گمان نمی کنیم که تهدید ها و فشارها در این مورد نتیجه بخش باشند"، ولی شانس این که کاخ سفید نظر او را بپذیرد، کم است.

حال این سئوال مطرح است که این فاجعه ناگزیر چه زمانی رخ خواهد داد؟ این طور که به نظر من می آید، زمان آن را بطور تقریبی می توان حساب نمود. اولا به احتمال قوی تا پایان امسال خواهد بود. این کرانه بالایی است. این مدت را تقویم سیاسی انتخابات آمریکا و آینده حزب محافظه کار که طبیعتا در کاخ سفید نمی توانند نسبت به آن بی تفاوت باشند، تعیین می کند. بعید است که بوش پسر، شخصا بخواهد در تاریخ به عنوان یک بازنده ثبت گردد. محافظه کاران برای تحویل موفقیت آمیز ریاست جمهوری به نفر بعدی تنها به جنگ نیاز ندارند، بلکه بخصوص در شرایط فعلی عدم کامیابی درعراق، پیروزی چشمگیر می خواهند و همه این ها به زمان نیاز دارد.

از طرف دیگر حداقل زمان را مجموعه ای از مسائل سیاسی و نظامی تعیین می کند. در حقیقت این مورد دیگر به فاکتور های سیاست خارجی بستگی دارد.

در مورد مسائل نظامی چون در این امر متخصص نیستم تنها می توانم بگویم که اولا هر جنگی نیاز به آمادگی دارد، ثانیا آمریکا حتی شده با کمک متفقانش مجبور است پشتیبانی حتی ضعیف در عراق و افغانستان برای خود ایجاد نماید.

اگر در مورد سیاست خارجی صحبت کنیم، می توان ذکر کرد که همه سختی هایی که آمریکا در عراق مواجه شد با وجود تحریمات سازمان ملل بوده ولی این بار نیروی آمریکا به حداقل خود رسیده است. این بدین معنی است که واشنگتن نهایت تلاش خود را خواهد کرد که رای کشورهای اروپای غربی و اعضاء دائمی شورای امنیت یعنی چین و روسیه را کسب کند. سریعترین و مهمترین هدف آمریکا یی ها این است که تحریمی از هر نوع، بر علیه ایران اعمال شود که این بصورت خود کار به معنی محق بودن آن ها خواهد بود.

در صورتی که امکانات آمریکا در این راه کفایت نکند و نتواند به این هدف دست یابد، آنگاه حقوق بین الملل را زیر پا خواهد گذاشت. در این صورت موج انتقادات برمی خیزد ولی این بار کاخ سفید بهانه ای دارد و می گوید که ما هر آن چه می توانستیم کردیم تا با شما به توافق برسیم.

اما برای همه این مانورها احتیاج به زمان است. و نزدیکترین زمان ممکن پائیز خواهد بود. تا چه حد این پیشبینی ها واقعی هستند، آینده نشان خواهد داد.

موضع نویسندگان مقالات، می تواند مغایر با موضع خبرگزاری «نووستی» باشد



همچنین مشاهده کنید