جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

از زابلستان تا فردریش هافن


از زابلستان تا فردریش هافن

گل محمد نصرتی ما را به جام جهانی رساند آن شب جشنی برپا بود به بزرگی ایران نتایج قرعه كشی دور نهایی مسابقات به گواه لبخند از روی رضایت مسئولین حاضر در مراسم برای ایران رضایتبخش بود برای برنامه ریزی كمی دیر بود ولی طرح یك برنامه كوتاه مدت از همان تاریخ هم غنیمت بود

گل محمد نصرتی ما را به جام جهانی رساند. آن شب جشنی برپا بود به بزرگی ایران. نتایج قرعه كشی دور نهایی مسابقات به گواه لبخند از روی رضایت مسئولین حاضر در مراسم برای ایران رضایتبخش بود. برای برنامه ریزی كمی دیر بود ولی طرح یك برنامه كوتاه مدت از همان تاریخ هم غنیمت بود. برانكو پكیجی برای آماده سازی تیم ارائه كرد. بالطبع علاوه بر پیش بینی اردوهای متعدد باید به فكر انجام بازی های تداركاتی متناسب با ساختار گروه و رقبا نیز بود. به خاطر مسائل سیاسی پیشنهاد انجام بازی های دوستانه یكی پس از دیگری رد می شود. از مذاكره با تیم های طراز اول طرفی نمی بندیم. دلیل رد پیشنهادها كاملاً سیاسی است .مردم و مسئولین گلایه دارند كه فوتبال چه ارتباطی به سیاست دارد و مفسران، بازی های كثیف سیاسی را محكوم می كنند.

چه فراموشكاریم ما ایرانیان كه با پاك كردن حافظه یك ساله بدون در نظر گرفتن پیشینه این تیم به مسائلی نظیر بازی دادن علی دایی و ابراهیم میرزاپور می پردازیم و می گوییم برانكو ترسو است و بی اراده. افشاگران خیرخواه تیم ملی ! در برنامه های تحلیلی تلویزیون (بعد از انجام سه مسابقه) چنان شگفت زده مان می كنند كه با خود می گوییم: بر سر یارهای دوازدهم تیم ما ظرف این دو هفته چه آمده كه اكنون صریح تر از سوبل و مورینیو و لیت بارسكی بر باقی مانده این آوار كلنگ می زنند. جناب آقای یحیی زاده به نمایندگی از مجلس شورای اسلامی و توسط امیررضا خادم بسته پیشنهادی برای فدراسیون ارسال می كند و رئیس فدراسیون و سرمربی تیم هم در اظهارنظرهای فكاهی به مبارزه ای كه ماه ها است با مسئولین و مطبوعات آغاز كرده اند ادامه می دهند. منافع ملی در میان نیست همه چیز یا شخصی است یا هیاتی. قهر و كینه رئیس سازمان و محمد دادكان به بركناری دادكان می انجامد. تكرار تاریخ، مردم می مانند و هزارتویی كه ماحصل اش فرسودگی است و یأس. بی اعتمادی به مسئولین و یارهای دوازدهم و سیزدهم.

همه ما شاهدیم كه این جام جام شگفتی ها نیست، در كارنامه تیم های صعود كرده آنچه به چشم می خورد برنامه ریزی صحیح است، كار گروهی در سطحی فوق العاده و مدیریتی با معیارهای روز دنیا. اما بر تیم ما چه گذشت. از ماه ها قبل از شروع بازی ها حركاتی موازی آغاز شد. برنامه های كوتاه مدت تداركاتی یكی پس از دیگری به شكست انجامید. مكزیك و پرتغال به ترتیب از شانس ۱ به ۵۰ و ۱ به ۲۰ برخوردار بودند و ما توشه مان چیزی نبود جز چنددستگی و بغض و عقده های فروخفته. از آن سو فرهنگ سازی كردیم (مقوله ای كه تازگی ها همه جا سر زبان ها است) با ترانه هایی حماسی - میهنی از فردریش هافن، زابلستان ساختیم و بازیكنان تیم ملی را یلانی تصویر كردیم حافظ میراث ایران زمین. ما ملت فراموشكار به سایت رسمی بازی ها یورش بردیم و بازیكنی را كه حتی در یك بازی ما كل ۹۰ دقیقه در زمین نبود را آقای گل رقابت ها معرفی كردیم. كی می خواهیم با خود خلوت كنیم و درخصوص كنش های فردی و اجتماعی مان بیندیشیم؟ چرا از یادمان رفت بازی با پای ضعیف میرزاپور را؟ علی دایی را مگر پیش از این در پارك آزادی ندیده بودیم كه از قدم زدنش در پارك نورنبرگ متعجب شدیم؟

شاید به نگاهی ریشه ای تر نیاز داریم. مگر در مدیریت كلان ورزش این كشور چه اتفاقی می افتد كه منتظر ماحصلی ایده آل و مثبت هستیم؟

چند نقد ورزشی در ماه به چاپ می رسد كه بتوان بر آن نام نقد گذاشت و بدتر آن كه انتقادات تا چه حد در ذهن های سخت و بسته مسئولین رخنه می كند. دوستان! برخورد هیاتی با ورزش همین نتایج را دربر دارد. كدام فاكتور آماده سازی ما شبیه به رقبایمان بود. با مكزیك و پرتغال كاری نداریم، مگر آرژانتین جزء آخرین حریف های تداركاتی آنگولا نبود؟ مشكل ما حضور دایی و برانكو و میرزاپور نیست، اینها پایین ترین لایه های این هرم قناس را تشكیل می دهند.

چند دوره آموزشی برای بازیكنان تیم تشكیل دادیم؟ آیا كار گروهی به طور علمی و عملی آموزش داده شد؟ در كنار هیات صد نفره همراه، روانكاو خبره ای در كاروان ما بود كه بگوید چرا علی كریمی تنها شوت موثرش در این تورنمنت را به ساك كنار نیمكت می زند و یا چرا در چشم های میرزاپور چنین استرس كشنده ای موج می زند؟

با اتخاذ استراتژی مناسب می توانستیم در كنار پایین آوردن سطح توقع مردم فوتبال دوستمان روحیه تیمی و انگیزه را بین نمایندگان كشورمان بالا ببریم (عكس آنچه عمل كردیم). برای دوره بعد فرصت زیادی باقی نیست، با توجه به رالی لاك پشتی- خرگوشی ما با رقبای آسیایی و اضافه شدن استرالیا به این رالی كار ساده ای در پیش نداریم.

از مدیران فعلی توقع بیش از این نیست. حضور كارشناسان و خبرگان آشنا به علم روز و ارائه برنامه های بلندمدت و مقطعی علمی و قابل اجرا توسط آنها می تواند راهگشا باشد، به امید آن روز.

صمد طالقانی



همچنین مشاهده کنید