سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

رفتار تهاجمی و ابعاد آسیب پذیری آمریکا در یک « جنگ بیولوژیک »


رفتار تهاجمی و ابعاد آسیب پذیری آمریکا در یک « جنگ بیولوژیک »

« جرمی رایت » کشیش آمریکائی که « باراک اوباما » نامزد دمکراتهای آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری از وی تبعیت می کند پرده از روی رازهای ناگفته ای برداشته است که قطعا آمریکا را با مشکلات جدیدی مواجه خواهد کرد

« جرمی رایت » کشیش آمریکائی که « باراک اوباما » نامزد دمکراتهای آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری از وی تبعیت می کند پرده از روی رازهای ناگفته ای برداشته است که قطعا آمریکا را با مشکلات جدیدی مواجه خواهد کرد. این کشیش آمریکائی واشنگتن را عامل انتشار « ویروس ایدز » در آفریقا معرفی کرد و طی نشستی در « باشگاه ملی خبرنگاران آمریکا » از روی این راز پرده برداشت که آمریکا عامل اصلی ایجاد این بحران عظیم جهانی محسوب می شود.

اگر چه پیش از این هم در مقیاس جهانی انگشت اتهام در این مورد به سوی آمریکا نشانه گیری شده بود لکن این برای نخستین بار است که یک مقام آمریکائی در این زمینه موضع گیری علنی می کند. « جرمی رایت » همچنین به نقش آمریکا در تجهیز صدام به « سلاحهای میکروبی » اشاره کرد و در پاسخ به این سئوال که چرا ممکن است واشنگتن دست به چنین کاری بزند اظهار داشت : کسانی که صدام را به سلاحهای میکربی تجهیز و مسلح کرده اند تا علیه مردم خود استفاده کند و آنها را قتل عام کند به راحتی در این مورد هم تصمیم گرفته اند و قادر به انجام این کارها هم هستند.

نباید از نظر دور داشت که در ابتدای انتشار « ویروس ایدز » در آفریقا مقامات ارشد « کا.گ .ب » سرویس جاسوسی و ضد جاسوسی اتحاد شوروی سابق تصریح کرده بودند که « ویروس ایدز » هدیه لابراتوارهای جنگ میکربی پنتاگون به جامعه بشری است .

افشای این امر به موضوعی اشاره داشت که طی آن آمریکا در آزمایش عملی برای بررسی میزان و نحوه تاثیرگذاری « ویروس ایدز » بر روی انسانها به تزریق عمدی آن به برخی ساکنان آفریقا تحت پوشش کمکهای بهداشتی انساندوستانه ! پرداخت و در واقع مردم آفریقا را بعنوان « موش آزمایشگاهی » در معرض نسل جدیدی از ویروسهای تولیدی در لابراتورهای جنگ میکربی پنتاگون قرارداد تا ابعاد تاثیر عملی تولیدات جدید خود را بررسی کند.

در این زمینه ۲ روایت مختلف وجود دارد که هر دو مورد قابل تامل است و شاید روزی اسناد و مدارک آن برای افکار عمومی جهان منتشر شود و مورد اعتراض صریح تری از جانب آمریکا قرار بگیرد و بهتر مشخص شود که کدام فرضیه ها به واقعیت نزدیکتر است .

● جنگ بیولوژیک !

« ایدز » بیماری ناشناخته است که بر اثر انتقال « ویروس ایدز » به بدن بوجود می آید و سیستم دفاعی بدن را در برابر هر گونه بیماری فلج می کند و پس از ابتلای انسان به ویروس ایدز ممکن است حتی بر اثر یک بیماری ساده و قابل علاج در شرایط عادی هم انسان را از پا در آورد. اگر چه درباره منشا ورود ویروس ایدز به طبیعت هنوز اطلاع رسانی دقیق و اطمینان بخشی نشده است لکن در این زمینه تردیدی نیست که « ویروس ایدز » قبلا در طبیعت وجود نداشته و صرفا از طریق اقدامات بشر و آزمایشات انجام شده در قلمرو « بیوتکنولوژی » بصورت مصنوعی در محیط های آزمایشگاهی از روی ویروسهای طبیعی پس از انجام « جهش های ژنتیکی » بوجود آمده است و به همین دلیل هنوز هم بشر نتوانسته است روش جدی و موثری برای مقابله با ویروس ایدز را کشف نماید.

طبعا در اصل این نکته که ویروس ایدز بر اثر بررسی های آزمایشگاهی به وجود آمده اتفاق نظر وجود دارد ولی دو روایت مختلف در مورد نحوه انتقال آن به انسان مطرح است که برای هر کدام از این دیدگاهها نیز شواهد و قرائنی وجود دارد که تا حدودی قابل استناد است ولی فرضیه دوم قویتر بنظر می رسد :

۱) ویروس ایدز در لابراتوارهای جنگ میکربی آمریکا تولید و تکثیر شده و به طور ناخودآگاه و بدون وجود برنامه ای تعمدی به انسان سرایت کرده و از طریق معاشرتهای جنسی به سایرین منتقل گردیده و در واقع از کنترل خارج شده است . این فرضیه مبنای درستی ندارد و احتمال صحت آن ضعیف بنظر می رسد.

۲) ویروس ایدز در لابراتوارهای جنگ میکربی آمریکا تولید و تکثیر شده ولی تعمدا و تحت پوشش ارائه « خدمات بهداشتی انساندوستانه » به سیاهان آفریقا تزریق گردیده و از این طریق در مقیاس وسیعی به سایرین منتقل شده است .

برخی گزارشات منتشره از سوی رقبای آمریکا در قلمرو جنگ با سلاحهای نامتعارف (از جمله شیمیائی میکربی و اتمی ) نشان می دهد که امریکا تعمدا دست به این کار زده و در واقع بشریت را در مقابل عمل انجام شده قرار داده است و کار به جائی رسیده که امروزه دنیای معاصر از وجود ویروس ایدز حتی در غرب هم در امان نیست و هر لحظه ممکن است در معرض ابتلا به ویروس ایدز قرار گیرد و بر اثر بیماری ایدز دچار مرگ تدریجی شود و سرانجام بمیرد.

● آمریکا و اقدامات مشابه

یک مشکل عمده در این زمینه اینست که آمریکا فقط در مورد انتشار ویروس ایدز متهم نیست بلکه در این زمینه به اقدامات مشابهی نیز دست زده که خوشبختانه بموقع با آن مقابله شده است . جدی ترین مورد از این مقوله انتشار عامل بیماری « سیاه زخم » در اوج روزهای پس از انفجار برجهای دوقلوی نیویورک بود که طی آن « سیا » برای کسب مجوزهای ویژه از کنگره برای مقامات کنگره و نمایندگان مجلس این کشور پاکتهای پستی حاوی عامل بیماری سیاه زخم را بصورت بسته های پستی فرستاد. از آنجا که این پدیده بصورت کاملا مهار شده ای صورت گرفته فقط یک کشته ! بر جای گذاشت که او هم نماینده کنگره نبود ولی در عوض « سیا » به تمامی خواسته هایش رسید. سرانجام دولت بوش و سازمان سیا توانست همه مجوزهای مورد انتظار را از کنگره دریافت کند و از اختیارات ویژه ای برخوردار شود.

● مهار « سارس » توسط چین

از اقدامات مشابهی که در واقع انگشت اتهام به سوی آمریکا نشانه گیری شده است می توان به شیوع بیماری « سارس » در چین در مقیاس محدودی اشاره کرد که طی سالهای گذشته باعث برقراری « قرنطینه » و توقف ترابری دریائی ـ هوائی چین و فلج نسبی اقتصاد پویای چین شد.

« سارس » بیماری مهلکی است که بر اثر انجام آزمایشات تکمیلی در جهت انجام « جهش ژنتیکی » یا « موتاسیون » بر روی عامل بیماری سرماخوردگی به وجود آمده و چون به صورت مصنوعی ایجاد شده و سابقه قبلی در طبیعت نداشته راهکار مقابله با آن نیز طبعا ناشناخته است . در نخستین روزهای انتشار « سارس » در چین عده ای دچار مرگ مرموز شدند ولی دولت چین بلافاصله با برقراری « شرایط قرنطینه » و انجام آزمایشات دقیق پزشکی توانست راهکار مقابله با آنرا شناسائی و کشف نماید و این تهاجم سازمان یافته در قلمرو جنگ میکروبی را مهار کرد و به این « بازی آمریکائی » پایان داد.

● اهداف جنگ بیولوژیک مهار شده !

واشنگتن با انتشار عامل بیماری « سارس » در چین چند هدف را در آن واحد به موازات یکدیگر مدنظر قرار داده بود که هریک به تنهائی انگیزه های روشنی را برای آمریکا بهمراه داشت .

▪ ایجاد اختلال در جامعه چین به منظور ناکارآمد جلوه دادن حکومت در حفظ نفوس و اثبات عدم توانائی برای مقابله با شرایط اضطراری که می توانست به بی اعتمادی مردم نسبت به حاکمیت و احیانا شورش مردم علیه دولت مرکزی چین منجر شود.

▪ ایجاد اختلال در روند اقتصاد پویای چین از طریق اختلال در رفت و آمد تجار و بازرگانان کشورهای دیگر به چین و جلوگیری از سفر اتباع چینی به سایر کشورهای جهان در چارچوب ایجاد « قرنطینه » و ضربه زدن به اقتصاد جهانی چین از طریق قطع ترابری دریائی ـ هوائی

▪ تحمیل یک جنگ بیولوژیک تمام عیار به چین و قراردادن چین در موضع انفعالی

▪ تست کردن توانائی عملیاتی چین در مرحله مقابله با یک « جنگ بیولوژیک » در مقیاس واقعی و ارزیابی موقعیت کنونی چین از نظر توانمندی مقابله با شرایط بحرانی در یک جنگ میکربی با ابعاد ناشناخته .

خوشبختانه چین در مدت کوتاهی توانست بر این بحران عظیم و شرایط غافلگیر کننده غلبه کند و ضمن مهار اوضاع به این بحران پایان دهد و از وقوع یک بحران عظیم اقتصادی ـ اجتماعی با آثار و تبعات گسترده جلوگیری کند.

البته مقامات چینی هنوز درباره مسائل پشت پرده و پیچیدگیها و ظرافتهای عملیات اجرائی خود برای مقابله با این بحران سخنی نگفته اند و مسئله را بطور کلی مسکوت گذاشته اند و همین سکوت آنها در چارچوب پنهانکاری رفتار و عملکرد آنها در قبال یک « جنگ بیولوژیک » قابل ارزیابی است . هنوز کاملا روشن نیست که چین هم در فرآیند آمادگی های دفاعی برای مقابله با یک جنگ میکربی به مقابله با این بحران رفته است یا آنکه در همان شرایط غافلگیری به شیوه های نوین مهار بحران دست یافته است . پاسخ این سئوال هر چه باشد و چین با آمادگی قبلی و یا بدون آمادگی قبلی به مهار این پدیده موفق شده باشد انصافا دستاوردهای سریع پکن در مهار فوری بحران های ناشی از « شیوع سارس » بسیار ارزشمند و ستودنی است و توانمندیهای چین در قلمرو یک جنگ میکربی غافلگیرکننده را نیز به رخ می کشد که در نوع خود پیامهای هشدار دهنده ای را به مخاطبین آمریکائی گوشزد می کند.

● ناتوانی واشنگتن در شرایط مشابه

اما آیا واشنگتن در قبال یک بحران ناخواسته قابلیتهای مشابهی را داراست پاسخ این سئوال با درنظر گرفتن بحران ناشی از « طوفان کاترینا » در مقیاس حیرت انگیزی منفی بنظر می رسد. فراموش نکنیم که در جریان وقایع پس از وقوع « طوفان کاترینا » در آمریکا دولت بوش و تشکیلات عظیم امداد و نجات این کشور در برابر چنان طوفانی تقریبا زمینگیر و منفعل شده بود و علیرغم آنکه از مدتها قبل مطابق پیش بینی هواشناسی ماهواره از وقوع چنین طوفانی آگاه بود اما در میدان عمل قربانیان طوفان را در برابر حوادث بحال خود رها ساخته و حتی با تاخیر هم کمک رسانی و عملیات امداد و نجات را نتوانست متناسب با ابعاد فاجعه و حتی در سطحی قابل قبول ارائه کند. این پدیده یکبار دیگر ناتوانی دولت آمریکا و نارسائی های تشکیلاتی این کشور در برابر حوادث و بحرانها بنمایش گذاشت و نشان داد که آمریکا در برابر یک موج بحران کاملا غافلگیر و فلج خواهد شد.

این نکته از آن جهت اهمیت دارد که انفعال مطلق آمریکا در برابر بحرانی مشابه شیوع « سارس » در چین را به تصویر می کشد و ثابت می کند که در صورت وقوع بحرانهای عظیم و غافلگیرکننده توان سازماندهی و عملیات واشنگتن تا چه حد ناتوان و ناکارآمد است . بدین ترتیب اگر همان برنامه ها و اقداماتی که آمریکا در قلمرو جنگ میکربی علیه سایر کشورها و ملتها صورت می دهد این بار علیه خودش به اجرا درآید ابعاد آسیب پذیری آمریکا در قبال چنان جنگی بدون شک بسیار وسیع و گسترده است و احیانا ثبات سیاسی ـ اقتصادی و حتی اجتماعی آمریکا را در مسیری برگشت ناپذیر قرار خواهد داد.

● تهدید بشریت موقوف !

متاسفانه آمریکا در عین اصرار برای وادارکردن دیگران به امضای پیمان منع اشاعه تولید و انباشت سلاحهای کشتار جمعی نه تنها کمترین تمایلی برای اجرای همین تعهدات از خود نشان نمی دهد بلکه حتی با اتخاذ یک رفتار تهاجمی برای تحمیل جنگ میکربی بر جهان در مسیر ویرانگری حرکت کرده و می کند که حتی شهروندان آمریکای نیز از آثار و تبعات منفی آن رنج می برند و در معرض آسیب احتمالی آن قرار گرفته و می گیرند.

اکنون این سئوال جدی مطرح است که آیا واشنگتن می تواند به اقدامات یکطرفه علیه بشریت ادامه دهد و از تاثیر عواقب سو آن بر روی شهروندان آمریکائی جلوگیری کند و آیا سایر قدرتها برای تست کردن توانمندیهای واشنگتن به تکرار تجربه های آمریکا و ایفای نقشی مشابه واشنگتن وسوسه نخواهند شد ناتوانی امروز بشریت در برابر شیرین کاریهای جنون آمیز آمریکا در انتشار « ویروس ایدز » در آفریقا که دنیای معاصر را در برابر این پدیده شوم « بی دفاع » ساخته ابهامات زیادی را در این خصوص ایجاد کرده و آینده جهان و حتی آینده عاملین این بحران تصنعی را هم در پرده ای از ابهام فرو برده است . ایکاش عقلای آمریکا به این سئوال بیندیشند که اگر سایر قدرتهای جهانی در فکر انجام همین اقدامات علیه آمریکا برآیند چه اتفاقاتی رخ می دهد و راهکارهای عملی برای مهار چنان بحرانی چیست و ایکاش بلاتکلیفی در این خصوص آنها را وادار کند که دستکم از این پس عاقلانه رفتار کنند مسئولانه تصمیم بگیرند و از تهدید بشریت و نابودی حال و آینده دست بردارند که این عین مصلحت دنیای معاصر است .

در ابتدای انتشار « ویروس ایدز » در آفریقا مقامات ارشد « کا.گ .ب » سرویس جاسوسی و ضدجاسوسی شوروی سابق تصریح کرده بودند که « ویروس ایدز » هدیه لابراتوارهای جنگ میکربی پنتاگون به جامعه بشری است.

افشای نقش آمریکا در انتشار ویروس ایدز در آفریقای به موضوعی اشاره دارد که طی آن آمریکا در آزمایش عملی برای بررسی میزان و نحوه تاثیرگذاری « ویروس ایدز » بر سلامت و زندگی انسانها به تزریق عمدی آن به برخی ساکنان آفریقا تحت پوشش « کمکهای پزشکی انساندوستانه » ! پرداخت

« سیا » برای کسب مجوزهای ویژه از کنگره عامل بیماری « سیاه زخم » را در بسته های پستی برای نمایندگان کنگره می فرستاد تا در یک اقدام مهار شده از آنها مجوزهای دلخواه را بگیرد. در این اقدامات فقط یک نفر کشته شد که آنهم نماینده کنگره نبود!

از اقدامات مشابهی که در وقوع آن انگشت اتهام به سوی آمریکا نشانه گیری شده می توان به شیوع بیماری « سارس » در چین بعنوان یک بحران در قلمرو « جنگ بیولوژیک » اشاره کرد که باعث برقراری « قرنطینه » و توقف ترابری دریائی هوائی چین و فلج نسبی اقتصاد پویای چین شد

مقامات چینی هنوز هم درباره مسائل پشت پرده پیچیدگیها و ظرافتهای عملیات اجرائی خود برای مقابله با « بحران سارس » سکوت کرده اند و همین سکوت آنها در چارچوب پنهانکاری رفتار آنها در قبال یک « جنگ بیولوژیک » قابل ارزیابی است .

دستاوردهای سریع پکن در مهار فوری بحرانهای ناشی « از شیوع سارس » بسیار ارزشمند و ستودنی است و توانمندیهای پکن در قلمرو یک جنگ میکربی غافلگیرکننده را به رخ می کشد که در نوع خود حاوی پیامهای هشداردهنده به مخاطبین آمریکائی است .

ناتوانی آمریکا در مهار بحران ناشی از « طوفان کاترینا » نارسائیهای تشکیلاتی این کشور در برابر حوادث غافلگیرکننده را نمایان ساخت و انفعال مطلق آمریکا در برابر بحرانی مشابه به شیوع سارس در چین را اگر در آمریکا رخ دهد به تصویر کشید .

رفتار تهاجمی آمریکا برای تحمیل یک « جنگ بیولوژیک » بر جهان دنیا را در مسیر ویرانگری قرار داده است . ناتوانی امروز بشریت در برابر شیرین کاریهای جنون آمیز واشنگتن در انتشار ویروس ایدز در آفریقا دنیا را در برابر این پدیده شوم « بی دفاع » ساخته و ابهامات زیادی را ایجاد کرده است .



همچنین مشاهده کنید