پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آقای فاکسِ شگفت انگیز


جیمی فاکس سال حیرت آوری را پشت سر گذاشته در دو فیلم عالی بازی کرده جانبی مایکل مان و ری تیلور هکفورد و به خاطر این آخری و شاید هم در حقیقت, به خاطر هر دو, یک گلدن گلاب و یک اسکار برده است

بنابراین شما هم کوتاه بیائید و این‌ها را پای ”شانس“ نگذارید و قبول کنید که این آدم یک‌پارچه استعداد است. قبل از آنکه حتی صحبت ری به میان بیاید، با همان بازی‌اش در کنار تام کروز، صحبت اسکار او به میان آمده بود ولی بعد شایعهٔ آن پیچید که ”پس ری‌اش را ندیده‌ای!“ چه اتفاقی افتاده بود؟ جیمی فاکس ۳۷ ساله، اصل ترل (تگزاس) نقش خواننده‌ای اهل آلبانی (جورجیا) را ایفا کرده بود که با آمیختن موسیقی کلیسائی سیاهپوستان (گاسپل) با جاز به افسانه‌ای تبدیل شد. به گفتهٔ جیمی فاکس: ”ری چارلز از پیشگامن موسقی ما است. اگر امروزه این موسیقی را داریم، از صدقهٔ سر او است. ولی وقتی با کوئینسی جونز حرف می‌زدم، اصلاً خودشان متوجه نبوده‌اند که چقدر کار آنها اهمیت دارد. بعد از آنها بود که هر کسی را پیدا می‌کردید گاسپل را برداشته بود تا با آن ”بلوز“ بسازد. این کارها را ری چارلز شروع کرد.“ با آنکه ری چارلز یکی از اسطوره‌های آمریکائی است ولی بیش از ۱۵ سال طول کشیده تا این فیلم سرانجام ساخته شود؛ هیچ استودیوئی حاضر به سرمایه‌گذاری در آن نمی‌شده چون به‌نظر ”تصمیم‌گیرنده‌ها“، ری صرفاً یک فیلم تلویزیونی بود و زیادی ”هنری“، زیادی غیرتجاری، و زیادی ”فیلمی برای اقلیتی موسیقی‌دوست“ به‌نظر می‌رسید. اما وقتی هکفورد با فاکس تماس گرفت، نتیجهٔ گفتگوی آنها آن‌قدر دلگرم‌کننده بود که تدارک فیلم سرانجام به راه افتاد. این دیدار، بیش از آنکه پای ”تست“زدن او گذاشته شود، به قول خود فاکس، نوعی ”برنامه‌ریزی مشترک“ برای مدیریت این پروژه بوده است: قرار شد توصیف شخصیت ری چارلز مشترکاً صورت بگیرد. فقط بعدها بود که کمپانی یونیورسال وارد میدان شد و قبول کرد تا از اقتباس سینمائی این فیلمنامهٔ پیچیده و پراحساس حمایت مالی کند. حالا شاید هکفورد در همان دیدار نخست به این نتیجه رسیده که بازیگر ایده‌آل خود را برای ایفاء نقش ری چارلز رابینسون پیدا کرده، ولی جیمی فاکس هنوز آسی داشت که رو نکرده بود: او ضمناً پیانیست خوبی هم هست! در واقع به‌ خاطر همین استعداد است که در جوانی توانست از شهرک زادگاه خود در تگزاس بگریزد و به کمک بورسی که در رشتهٔ ”پیانوی کلاسیک“ گرفته بود، به سن‌دیه‌گو و دانشگاه خود برود. خودش در این زمینه با رضایت خاطری آشکار می‌گوید: ”از پنج‌سالگی پیانو می‌زنم. همین‌طوری هم امرار معاش کرده‌ام. از دوازده‌سالگی در کلیسا پیانو می‌زدم. حتی زمانی که به دانشکده رفتم، با پیانوزنی زندگی خود را می‌گذراندم: برای کلاس‌های جاز و کلاس‌های باله، پیانو می‌زدم. همیشه از موسیقی برای پرداخت صورت‌حساب‌هایم استفاده می‌کردم.“ و بدین‌گونه، ناگهان معضل قاب‌بندی‌های فیلم حل شد: دیگر نیازی نبود از روی صورت بازیگر، کات شود به انگشت‌هائی که روی ردیف کلاویه‌ها می‌لغزند و از این‌رو تعجبی هم ندارد که مقدار صحنه‌های موسیقی‌دار فیلم از ۴۵ درصد به ۹۶ درصد افزایش یافت. با این وجود، این فیلم می‌رفت تا دشوارترین تجربهٔ بازیگری جیمی فاکس از آب دربیاید. البته مسئله این نبود که بازیگر خام و بی‌تجربه‌ای باشد که نقشی چنین مهم به او سپرده شده باشد: جیمی فاکس پانزده سال کمدی کار کرده و بر روی صحنهٔ نمایش‌خانه‌ها دنباله‌روی سبک پُرشور و حال کمدین‌هائی چون ریچارد پرایور و ادی مورفی بوده است. او نیز مانند جیم کری به‌واسطهٔ اجراء برنامه‌های کمیک تلویزیونی وارد عالم سینما شده؛ اولیور استون در هر یکشنبهٔ معمولی از او بازی گرفت و مایکل مان نیز پیش از این در علی او را در نقشی کوتاه، کنار ویل اسمیت قرار داده. با ری این فرصت پیش آمد که مسئولیت سنگین توصیف شمایلی که در بچگی به خاطر درمان ناشیانهٔ آب مروارید او، بینائی‌ خود را از دست داده بوده است. بنابراین لازم بود - گاه ۱۴ساعت روزانه - با چشم‌بندهائی مصنوعی، نابینا باقی بماند. مسئلهٔ مهمتر این بود که فاکس می‌بایستی با خود ری چارلز کار کند (ری چارلز درست پس از پایان فیلمبرداری فیلم در ژوئن سال ۲۰۰۴ درگذشت): کسی که او را تأیید کرده بود ولی هنوز شک و تردیدهائی داشت و نمی‌دانست آیا این موجود می‌تواند از عهدهٔ کار بربیاید یا خیر. در نخستین ملاقاتی که داشتند، ری چارلز از فاکس خواست که کنار او، پشت پیانو بنشیند. قرار بود جیمی فاکس به کمک موسیقی، قابلیت‌های خودش را به ری چارلز اثبات کند. به قول هکفورد: ”او را عملاً توی کام شیر انداختم! در همان ملاقات پیش‌بینی نشده، از موسیقی ”فانک“ به جاز و سپس به بلوز سری زدند. در پایان چارلز از جا برخاست، فاکس را بغل کرد و اظهار داشت: ”خودش است! نقش برای این بچه ساخته شده!“ به گفتهٔ فاکس: ”باور نمی‌کردم.وقتی با آدم‌های بزرگ ملاقات می‌کنید، ایده‌آل‌اش این است که قضیه همین‌طوری جلو برود: ملاقات ری چارلز و به اتفاق، پیانو نواختن ... آدم‌های زیادی را می‌شناسم که حاضر هستند برای این کار پول بپردازند. وقتی وارد اتاق شد، لحظه خیلی خیلی متأثرکننده‌ای بود. پیرتر از آن بود که تصورش می‌کردم. می‌توانستید بگوئید که آن شیر پرابهت قدری دندان‌های او سائیده شده‌ان.خیلی راحت از هم‌نشینی باهم لذت بردیم. ملاقاتی فراموش‌نشدنی بود.“ولی حالا فاکس با شهرت ناگهانی‌ خود چه می‌کند؟ حالا که با تام کروز، ویل اسمیت و دنزل واشنگتن حشر و نشر دارد و اسکاری و ”گلدن گلاب‌“ای روی پیش‌بخاری خانه‌اش؟ پاسخ می‌دهد: ”اگر به خود غره نشوید، باخته‌اید. از این شهرت فقط باید به‌عنوان یک اهرم فشار برای پیدا کردن مصالح بهتری برای کار استفاده کنید.“ و این دقیقاً کاری است که انجام داده: به تازگی تریلر اکشنی تحت عنوان (هواپیمای) استلث به کارگردانی راب کوئن بازی کرده و علاوه بر آن یکی از نقش‌های اصلی جارهد (Jaread، اسم عامیانه‌ای برای نام بردن از سربازهای آمریکائی) فیلم جدید سام مندز را برعهده دارد که دربارهٔ جنگ اول آمریکا با عراق است.و بعد هم شایع است که امکان دارد در فیلم بعدی مایکل مان - اقتباسی سینمائی از سریال تلویزیونی Miami Vice (پلیس مبارزه با فساد) - شرکت داشته باشد. ولی با وجود تمامی این مسئله‌ها، فاکس کماکان به اجراء صحنه‌ای قطعات کمیک‌ خود ادامه می‌دهد چون به گفتهٔ خودش: ”اگر از دنیای کمدی کنار بکشد، دیگر نمی‌فهمید که دیگران دارند چکار می‌کنند.“ به ”روز“ ماندن، با واقعیت پیرامونی در تماس بودن و ”جیمی فاکس ماندن“، ظاهراً بزرگترین چالشی است که او پیش رو دارد.



همچنین مشاهده کنید