سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

جیمز و جویس اختلال شباهت و همجواری


جیمز و جویس اختلال شباهت و همجواری

وی در این دوران به هنر و شعر آوانگارد نیز می پرداخت زبان شناسی در آن دوران به شدت تحت تاثیر آرای نودستوریان بود و تنها راه برای بررسی علمی زبان مطالعه تاریخ و تحول آن تلقی می شد یعنی زبان شناسی در زمانی به تعبیر سوسور یاکوبسن برای شکل گیری رویکردی متفاوت در ارتباط با زبان, بر نقش ساختار زبان در تعامل میان گویش وران تاکید کرد هدف اعضای حلقه زبان شناسی مسکو ایجاد تحولی روش شناختی در مطالعات زبانی بود

رومن اوسیپویچ یاکوبسن(۱۸۹۶-۱۹۸۲) زبان‌شناس، نشانه‌شناس و منتقد ادبی روس. وی با طرح تحلیل ساختاری زبان، شعر و هنر به یکی از تاثیرگذارترین زبان‌شناسان قرن بیستم تبدیل شد. یاکوبسن در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد و از کودکی علاقه خاصی به زبان نشان داد. در سال ۱۹۱۴ به دپارتمان زبان‌های اسلاوی ـ روسی دانشکده زبان‌شناسی تاریخی ـ تطبیقی دانشگاه مسکو پیوست و به همراه چند نفر دیگر حلقه زبان‌شناسی مسکو را تشکیل داد.

وی در این دوران به هنر و شعر آوانگارد نیز می‌پرداخت. زبان‌شناسی در آن دوران به شدت تحت تاثیر آرای نودستوریان بود و تنها راه برای بررسی علمی زبان مطالعه تاریخ و تحول آن تلقی می‌شد(یعنی زبان‌شناسی در زمانی به تعبیر سوسور). یاکوبسن برای شکل‌گیری رویکردی متفاوت در ارتباط با زبان، بر نقش ساختار زبان در تعامل میان گویش‌وران تاکید کرد. هدف اعضای حلقه زبان‌شناسی مسکو ایجاد تحولی روش‌شناختی در مطالعات زبانی بود.

وی با شروع تحولات سیاسی در روسیه برای ادامه تحصیل به پراگ رفت(۱۹۲۰) و در آنجا با گروهی از شعرا و نویسندگان چک آشنا شد. در سال ۱۹۲۶ در کنار ویلم متسیوس مکتب پراگ را پایه‌گذاری کرد( از دیگر اعضای این مکتب می‌توان به نیکولای تروبتسکوی، رنه ولک و یان موکاروفسکی اشاره کرد). مفاهیم نشانداری، واج‌شناسی نقش‌گرا و مشخصه‌های تمایزدهنده در این دوره از سوی او مطرح شدند.

با شروع جنگ جهانی دوم یاکوبسن به اسکاندیناوی رفت(۱۹۸۳) و آنجا با متفکران مکتب کپنهاگ از جمله لوئی یلمزلف آشنا شد. با ادامه جنگ به نیویورک مهاجرت کرد(۱۹۴۱) و این چنین بود که در ارتباط با آثار بوآس، وورف و بلومفیلد قرار گرفت. وی از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۷در دانشگاه هاروارد تدریس می‌کرد.

سه نظریه اصلی یاکوبسن در زبان‌شناسی عبارتند از: رده‌شناسی زبان، نشانداری و همگانی‌های زبان.

یاکوبسن به شش نقش ارتباطی در هر تعامل اشاره می‌کند که همواره یکی از آنها در متن مورد نظر غالب است. نقش‌های ارتباطی با توجه به ابعاد ارتباط مطرح می‌شوند:

۱) بافت- نقش ارجاعی

۲) پیام- نقش شعری

۳) فرستنده- نقش عاطفی

۴) گیرنده- نقش ترغیبی

۵) کانال ارتباطی- نقش همدلی

۶) رمزگان- نقش فرازبانی

در شعر، نقش شعری برجسته است؛ به عبارت دیگر تاکید بر خود پیام قرار می‌گیرد. یاکوبسن نقش شعری را فرافکنی اصل هم‌ارزی از محور انتخاب بر محور ترکیب می‌داند. بر این اساس شعر به خوبی صورت و نقش را با هم تلفیق می‌کند. نظریه نقش‌های ارتباطی یاکوبسن، اولین‌بار در مقاله زبان‌شناسی و شعرشناسی و در مجموعه سبک در زبان به ویراستاری توماس سبئوک در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسید. یاکوبسن در اشعاری از بودلر و شکسپیر نقش شعری را با توجه به دوگانی‌هایی مطرح می‌کند که هر کدام بر دیگری دلالت می‌کنند. برای نمونه در قافیه‌سازی و واج‌آرایی شباهت میان اجزا، تفاوت‌هایشان را در بر می‌گیرد. اشاره یاکوبسن به این دو کاربرد خاص صوری است اما تحلیل شکلوفسکی، موکاروفسکی و ریفاتر از پیش زمینه‌سازی و یا ابزارهای سبکی نیز به دور از تحلیل فرمالیست، تعامل این دو محور را نشان می‌دهد.

جدای از نقش ادبی، از دیگر نظریات یاکوبسن که به طور خاص به ادبیات مربوط می‌شوند می‌توان به تعریف وی از استعاره و مجاز اشاره کرد. بحث اصلی در رویکرد فرمالیست، ساختگرا و واسازی، درک تقابل جنبه‌های خطی و ارجاعی زبان است. دستور(صورت) خطی است در حالی‌که معنای کلمات و تضمن استعاری آنها ارجاعی تلقی می‌گردد. این تقابل را ابتدا سوسور میان لانگ(زبان) و پارول(گفتار) مطرح کرد. وی همچنین محور همنشینی را دربرگیرنده روابط موجود می‌دانست اما محور جانشینی را چنان تعریف می‌کرد که دربرگیرنده مفهوم زمان نیز باشد.

یاکوبسن همین تمایز را میان استعاره و مجاز به دست می‌دهد. وی به دو نوع زبان‌پریشی براساس شباهت و همجواری اشاره می‌کند. در اختلال شباهت، فرد به بافت نحوی وابسته است و در اختلال همجواری، سبک حرف زدن فرد تلگرافی می‌شود و تقریبا نحو ندارد. از این رو دو توانایی انتخاب و ترکیب در کاربرد زبان دخیلند. جملات کامل و همراه با جزئیات هنری جیمز که واژگان پیچیده‌ای ندارند به نوعی بازنمایی اختلال شباهتند و واژگان پیچیده و جملات به لحاظ ساختی بی‌قاعده‌ در آثار جیمز جویس اختلال همجواری را به ذهن می‌آورند. به عبارت دیگر سبک هنری جیمز مجازی است اما جیمز جویس استعاری می‌نویسد. بنا به اعتقاد یاکوبسن، تقابل اصلی میان این دو زبان‌پریشی تمایز انتخاب استعاری و ترکیب مجازی است.

ارزش اصلی این تغییر جهت از سوسور به یاکوبسن( از تمایز میان زبان‌شناسی تاریخی و ساختگرا به تمایز استعاره و مجاز) در کاربرد هرمنوتیکی تقابل خطی بودن و ارجاعی بودن زبان است. این تمایز را لوی استراوس در تحلیل اسطوره‌های ادیبی به کار گرفته و همچنین در تحلیل واسازانه دریدا و لاکان از دلالت معوق نیز مطرح می‌شود چراکه تحمیل مجازی استعاره بر محور ترکیب باعث می‌شود از حدود متن خاص فراتر رویم تا هر متن کل گفتمان را دربر بگیرد. تقابلی که پل دمان میان دستور و بلاغت قائل می‌شود نیز بر پایه این تمایز یاکوبسنی قابل توجیه است. دمان بلاغت را با استعاره متناظر می‌داند. البته وی تحت تاثیر رویکرد فرمالیست یاکوبسن که ادبیات را فرافکنی محور انتخاب بر محور ترکیب می‌داند، از بلاغی‌شدگی دستور و دستوری‌شدگی بلاغت صحبت می‌کند. بر این اساس تعامل این دو محور آشکار می‌شود.

دمان دستوری‌شدگی بلاغت را بر محور ترکیب با آن ساخت‌های روایی همسو می‌بیند که در جست‌وجوی رمزگشایی از متن پیش می‌روند اما خود، بلاغی‌شدگی دستور بر محور انتخاب را در شکل‌گیری متن مورد تاکید قرار می‌دهد که حاصل آن ابهام و چندمعنایی است.

برای یاکوبسن استعاره و مجاز اصطلاحاتی شامل‌اند که در حقیقت بازنمایی آن دو خط معنایی هستند که گفتمان بر مبنای آنها شکل می‌گیرد. در جریان گفتمان یک موضوع به موضوع دیگر می‌انجامد و این‌گذار یا از طریق شباهت شکل می‌گیرد و یا همجواری.

استعاره به رابطه شباهت میان عناصری می‌پردازد که در اصل شباهتی ندارند درحالی‌که در مورد مجاز مفاهیم، بنا به عادت و یا از روی قاعده مرتبط در نظر گرفته می‌شوند. به اعتقاد یاکوبسن، نشانه‌ها بر مبنای امکانات موجود از محور عمودی انتخاب می‌شوند و پس بر محور افقی با یکدیگر ترکیب می‌گردند تا سازه‌های زبانی در هر سطحی اعم از واج‌ها، واژه‌ها، جملات، بندها و متون را به دست دهند.

تمایز دوگانه یاکوبسن را نشانه‌شناسان فرانسوی در سطوح گوناگون به کار گرفته‌اند. از آن جمله است منطق دوگانه محدودیت‌های روایی(گریماس)، رویدادهای روایی(برمون)، کنش‌های روایی(تودوروف)، نظام خوراک(لوی استراوس) و رمزگان پوشاک(بارت).

تینا امراللهی



همچنین مشاهده کنید