پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نقش ادامه تحصیل در بهداشت روانی سالمندان


نقش ادامه تحصیل در بهداشت روانی سالمندان

برای چندمین سال متوالی است که فرهنگسرای سالمند به منظور تشویق افراد بالای ۶۰ سال که در کنکور دانشگاه ها قبول می شوند طی مراسمی از آنان تقدیر به عمل می آورد. برگزاری چنین مراسمی …

برای چندمین سال متوالی است که فرهنگسرای سالمند به منظور تشویق افراد بالای ۶۰ سال که در کنکور دانشگاه ها قبول می شوند طی مراسمی از آنان تقدیر به عمل می آورد. برگزاری چنین مراسمی علاوه بر نقش سازنده و مهمی که در ارتقا روحیه خود باوری این قشر دارد می تواند حاوی این پیام و الگو برای جوانان باشد که برای یادگرفتن و افزایش دانش خود تلاش بیشتری نمایند ضمن آنکه نگرش مثبت آحاد جامعه را نسبت به بازنشستگان افزایش می دهد. مطلب زیر به نقشی که ادامه تحصیل می تواند در ارتقا بهداشت روانی این قشر داشته باشد می پردازد.

بر اساس آخرین آمارهای موجود حدود ده درصد افراد جامعه ما را که رقمی در حدود هفت میلیون نفر می شود افراد بالای ۶۰ سال تشکیل می دهند. کارشناسان پیش بینی می کنند این تعداد ظرف بیست سال آینده به دو برابر افزایش یافته و در طی سی الی چهل سال آینده اکثریت جامعه را افراد مسن تشکیل خواهند داد.

اگر جوان شدن جامعه ما در شرائط حاضر امری ناگهانی و غیرمترقبه بوده است، سالمند شدن آن کاملا قابل پیش بینی است. بنابراین مدیران جامعه اگر از هم اکنون به فکر ایجاد ساختارها، تمهیدات و روال های لازم برای برخورد با چنین پدیده ای نباشند بدون شک در این زمینه با امواجی از مشکلات روبه رو خواهیم بود و در آینده نمی توان پاسخگوی نیازهای این لشکر عظیم بود.

نیازهای اساسی جمعیت بازنشسته و سالمند

نیازهای این جمعیت را می توان کلا در ۴ مقوله طبقه بندی کرد:

۱) نیازهای مالی - اقتصادی: مانند حقوق بازنشستگی مکفی که عدم توجه به آن آسایش روانی - اجتماعی این قشر را به هم می ریزد.

۲) نیازهای درمانی و بهداشتی: مانند مراقبتهای پزشکی، دارو، وجود پزشکان و روانشناسان و پرستاران متخصص در طب و روانشناسی سالمندی.

۳)نیازهای رسانه ای: رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر و روزنامهها و مجلاتی که مخاطبین محتوی برنامه و مطالب آنها عمدتا این قشر باشد.

۴) نیازهای روانی و توجه به بهداشت روانی آنان.

در این میان اما بهداشت روانی و توجه به نیازهای روانی نیزاز اهمیت ویژه ای برخوردار است. چناچه این اقشار از سلامت روانی خوبی برخوردار باشند این امر تا حد زیادی بر سلامت جسمی و بهبود مناسبات اجتماعی آنان نیز اثر گذار خواهد بود و موجب جلوگیری از هدر رفتن هزینههای جامعه جهت درمان آنان که هزینه بالایی را نیز در بر می گیرد خواهد شد.

ازجمله مواردی که کمک شایانی به بهداشت روانی بازنشستگان می نماید تشویق و ترغیب آنان برای ادامه تحصیل و کسب مدارج تحصیلی بالاتر است. افرادی که در هنگام اشتغال به هر دلیلی نتوانسته اند به تحصیلات خود ادامه دهند (به ویژه از مقطع دیپلم به بالا) در هنگام بازنشستگی می توانند به ادامه تحصیل تشویق شوند.در این راستا مدیران جامعه می توانند برنامه ویژهای را برای افزایش ظرفیت رشتههای تحصیلی یا سهمیه ای را برای آنان در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در نظر بگیرند و حتی این امتیازبه عنوان یک مشوق برای آنان قائل شود که چنانچه موفق به اخذ مدرک تحصیلی در مقاطع بالاتر گردند طبق ضوابطی در حقوق بازنشستگی آنان اثرگذار خواهد بود. دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و مراکز آموزشی موسسات و سازمانها نیز از خدمات کسانی که بعد از باز نشستگی در مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا فارغ التحصیل می شوند با پرداخت حق الزحمهای مناسب جهت آموزش نیروهای جوان استفاده نمایند.

ادامه تحصیل بازنشستگان و افراد سنین بالا از جنبه شناختی و اجتماعی نیز قابل بررسی است:

از نظر شناختی:

بازنشستگانی که به دلایل شغلی و علائق مشخص کماکان به مطالعات خود ادامه می دهند و در زمینه های علمی و آموزشی و یادگیری مطالب جدید فعالیت می کنند سطح بالایی از توانمندیهای شناختی خود را حفظ می کنند. در مجموع یافتههای پژوهشی نشان داده است که بزرگسالی و سالمندی ضرورتا با افت هوش همراه نیست. برخی از تناقضات موجود در یافتههای حاصل ممکن است ناشی از تفاوتهای فردی بین بزرگسالان و سالمندان باشد. به عنوان مثال سالمندانی که زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی فعال تری دارند تا سن ۹۰ سالگی یا گاهی بیشتر نیز افتی از نظر هوشی از خود نشان نمی دهند.

بر اساس تحقیقات اگر افراد مسن در*هوش سیال افتی نشان می دهند در عوض تجارب آنها به افزایش هوش متبلور** کمک می کند. برخی شواهد نیز نشان می دهد که افراد مسن در بعضی از جنبههای حل مساله یا مهارتهای شناختی برترند و نام این برتری در بسیاری از فرهنگها با اصطلاح "پیر خردمند" بیان شده است. قابل ذکر است که در طول تاریخ افراد زیادی در سنین بالا خلاقیت و نبوغ از خود نشان داده اند:

گاندی در اواخر ۷۰ سالگی رهبری نهضت سیاسی در هند را به عهده داشت، گوته اثر جاودانه خود به نام فاوست را در ۸۲ سالگی به اتمام رساند. ساراماگو در ۷۰ سالگی به خاطر نوشتن رمان "کوری" موفق به دریافت جایزه نوبل شد، برنارد شاو نمایشنامه معروف خود ژاندارک را در ۹۲ سالگی نوشت و سوفکل نمایشنامه ادیپ شهریار را در سن ۷۰ سالگی و نمایشنامه الکترا را در ۹۰ سالگی کامل کرد.

از نظر اجتماعی:

در روانشناسی رشد نظریه ای مطرح است به نام نظریه فعالیت. طرفداران این نظریه اعتقاد دارند افراد بازنشسته و مسن بعد از آنکه اجبارا نقشهای متنوع زندگی اجتماعی را رها می کنند دچار احساس پیری و انزوای اجتماعی می شوند. طبق این الگوی فکری هرچه سالمندان به فعالیتهای اجتماعی خود بیشتر ادامه دهند و روابط خود را با نزدیکان و دوستان خود حفظ کنند کمتر منزوی می شوند.

متاسفانه در اکثر موارد وقتی برخی رسانههای جمعی ما قصد دارند مطلبی را در مورد زندگی اجتماعی بازنشستگان یا سالمندان ارائه دهند در کنار آن مطلب و موضوع عکس یا فیلمی از تعدادی بازنشسته در پارکها نشان می دهند که برخی از آنها بی هیچ حاصلی بر نیمکت پارک تکیه زده اند یا احتمالا تصویری از سرای سالمندان که فرد مسنی در حال نزع النماس می کند که فرندان و نزدیکانش به دیدار او بیایند. القای این تصورات قالبی نگرش افراد جامعه را نسبت به بازنشستگان و سالمندان مخدوش میکند و افراد به جای آنکه نگرش مثبتی نسبت به بالا رفتن سن خود و دیگران داشته باشند غالبا آنرا مترادف با بی حاصلی و رخوت و در انتظار مرگ نشستن تلقی می کنند.

اگر سالمندان بتوانند نقشهای خود را در زمینههای شغلی و خانوادگی به عنوان همسر، پدر، مادر و کارگر و کارمند و مدیر حفظ کنند از زندگی رضایت بیشتری خواهند داشت. در عوض هر چه بر اثر بازنشستگی، بیوه شدن، فاصله گرفتن از فرزندان وبه اصطلاح ناتوانی کلی نقشهای گذشته خود را از دست بدهند و نتوانند نقش های جدید را جایگزین آن نمایند احساس ناامیدی و نارضایتی بیشتری خواهند کرد.

و کلام آخر آنکه ایجاد مشوقهای لازم در بازنشستگان و افراد سنین بالا جهت ادامه تحصیل و کسب مدارج علمی و هنری عزت نفس آنان را افزایش داده موجب می گردد که افراد مثبت تر و مفید تری برای جامعه باشند و خود الگویی گردند برای جوانان و هم سن وسالان خود برای تاکید بر این مهم که برای یادگرفتن هیچ گاه دیر نیست. ضمن آنکه در کنار قرار گرفتن نسلهای مختلف در یک مکان و با یک هدف مشترک موجب پر شدن شکاف بین نسلها و تعدیل نگرش نسلهای مختلف نسبت به یکدیگر می شود.

پانوشت:

* در مفاهیم روانشناسی رشد هوش سیال ارثی است و با افزایش سن افت تدریجی دارد.

** هوش متبلور اکتسابی و فرهنگی است و با افزایش سن، افزایش پیدا می کند. بدین ترتیب، اگر در هوش سیال فرد افت مختصری دیده می شود، افزایش هوش متبلور آن را جبران می کند.

نویسنده : بهزاد بیگلربیگی



همچنین مشاهده کنید