پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

خوب, بد, زشت بکهام با انگلستان


خوب, بد, زشت بکهام با انگلستان

ستاره دیروز, بازنشسته امروز

به طور یقیین یکی از خبرهایی که در آستانه جام جهانی ۲۰۱۰ همه نگاهها را به خود جلب کرد مصدومیت دیویدبکهام قبل از آغاز این رقابت ها بود. بی شک دیوید بکهام یکی از خبرسازترین بازیکنان طول تاریخ فوتبال جهان بوده است. چه زمانی که در منچستر یونایتد حضور داشت و با سرآلکس فرگوسن خبرنگاران و تماشاگران درگیر می شد و خبرساز می گردید و چه زمانی که به

رئال مادرید رفت و در آنجا موجب بوجود آمدن اخبار متنوع گردید.

او با یک قرارداد جنجالی و بحث برانگیز از رئال مادرید به لس آنجلس گالکسی پیوست و پس از مدتی حضور در mls ترجیح داد به فوتبال اروپا باز گردد و به همین دلیل به محض دریافت پیشنهاد به صورت قرضی به میدان ایتالیا پیوست. او پس از مدتی حضور در این تیم به ناچار به لس آنجلس گالسکی بازگشت اما دوباره فیلش یاد هندوستان کرد و به میلان آمد. در همین تیم بود که در آستانه جام جهانی مصدوم شد و حضور در این دوره از رقابت ها را از دست داد.

فابیو کاپلو هم برای اینکه تیمش، هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ تجربی در سطح خوب و بالایی قرار بگیرد تصمیم گرفت تا دیوید بکهام را با خود به آفریقای جنوبی ببرد. به بهانه اتفاقات اخیر یعنی کنار گذاشتن بکهام توسط دن فابیو از تیم ملی تصمیم گرفتیم تا چند لحظه خوب و بد این بازیکن خبر ساز را که در انگلستان از خود به جای گذاشته است را برای شما خواننده گرامی یادآوری نماییم.

● ۲۶ ژوئن ۱۹۹۸

بکهام در آن زمان یک بازیکن ۲۳ ساله و جوان بود که به همراه شیرهای جزیره راهی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه شده بود. وی دربازی نخست تیمش مقابل تونس تنها نظاره گر بازی همتیمی هایش بود و هرگز از سوی گلن هادل مربی وقت انگلستان اجازه حضور در زمین را پیدا نکرد. او در بازی دوم مقابل رومانی از اواسط نیمه دوم به میدان آمد و برای تیمش بازی کرد. بکهام در دیدار مقابل کلمبیا از ابتدا در زمین حاضر شد و اولین گل ملی اش را در این رقابت ها به فرید موندراگون دروازه بان کلمبیا زد تا به نوعی به هادل بفهماند که وی نباید در ۲ بازی آغازین بر روی نیمکت حضور پیدا می کرده است.

● ۳۰ ژوئن ۱۹۹۸

این تورنمنت هرگز از خاطره فوتبالدوستان پاک نمی شود حتی اگر از خاطره کسی هم پاک شود قطعاً یک رخداد خیلی تلخ در دوران ورزشی بکهام به شمار می آید و وی هرگز نمی تواند آنرا فراموش نماید. او در بازی دور دوم این رقابت ها مقابل آرژانتین از سوی قاضی میدان با کارت قرمز جریمه شد و از زمین مسابقه اخراج گردید. بکهام به دلیل اینکه پس از افتادن روی زمین از پشت با لگد به پای دیه گو سیمونه کوبید از زمین مسابقه اخراج شد تا تیمش در این دیدار در ضربات پنالتی از دور رقابت ها کنار رفت پس از این مسابقه وی به یک چهره منفور نزد هواداران این تیم تبدیل شد. روزنامه ها هم تا می توانستند علیه وی مقاله و مصاحبه چاپ کردند.

● ۱۲ ژوئن ۲۰۰۰

در بازیهای یورو ۲۰۰۰ بود که هواداران انگلستان با حواشی همیشگی شان این بار برای دیوید بکهام داستان ساز شدند.

در بازی مقابل پرتغال در حالی که انگلیسی ها با نتیجه ۲ بر صفر از حریف خود پیش بودند با دریافت ۳ گل از آنها بازی برده را در نهایت با باخت ۳ بر ۲ عوض کردند. پس از این بازی یکی از هواداران به دیوید بکهام گفت: امیدوارم که تنها فرزندت از بیماری سرطان بمیرد. او که تنها یک پسر داشت به شدت عصبانی و با وی درگیر شد. در آن زمان کوین کیگان به عنوان سرمربی شیرهای جزیره فعالیت می کرد و در برابر رسانه ها کار دیوید بکهام را تقبیح کرد و به نوعی وی را کوبید.

● ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰

وی در این سال برای کسب عنوان کاپیتانی انگلستان بسیار تلاش کرد و خیلی علاقه داشت تا باز و بند کاپیتانی شیرهای جزیره را بر روی دستان خود ببندد. به همین منظور درگیری های زیادی هم با کادر فنی آن زمان تیم ملی کشورش هم داشت. او در بازی دوستانه تیمش مقابل ایتالیا که با گل گنارو گتوسو به حریف واگذار کرد توانست بازوبند کاپیتانی را بر بازوهایش ببندد و تا جام جهانی ۲۰۰۶ ، ۵۹ بار عنوان کاپیتان شیرهای جزیره را یدک بکشد.

اکتبر ۲۰۰۱

بکهام در این سال هم به عنوان یکی از ملی پوشان انگلستان انتخاب شد. انگلیسی ها که تنها به یک نتیجه تساوی مقابل یونان نیاز داشتند موفق گردیدند تا در اولدترافورد به این کار فائق آیند. آنها همچنین آلمان را در شهر مونیخ با نتیجه تحقیر کننده ۵ بر یک شکست دادند تا با احتساب یک تساوی مقابل یونان راهی جام جهانی ۲۰۰۲ گردند. بکهام در آن دوره از بازی ها به عنوان یار کلیدی ۳ شیرها به حساب می آمد.

تدی شرینگهام که تازه وارد بازی شده بود روی ارسال بکهام موفق به زدن گل تساوی گردید اما یونانی ها بازی را با نتیجه ۲ بر یک عوض کردند باز هم این پایان ماجرا نبود و بکهام در روزهای خوبش توانست از فاصله نسبتاً دوری با یک ضربه سرکش دروازه یونان را بگشاید تا به نوعی اسون گوران اریکسون را که سرمربی وقت انگلستان را که خوشحال نماید.

● ۷ ژوئن ۲۰۰۲

بکهام که آن روزها دوران اوجش را سپری می کرد و برای منچستری ها هر روز یک افتخار جدید می آفرید برای حضور در لیگ قهرمانان اروپا به همراه شیاطین سرخ مقابل دپورتیوو لاکرونیا خودش را آماده می کرد. وی در ماه آوریل در این دیدار حضور یافت و روی تکل آلدو دوشر دچار شکستگی استخوان شد و با چشمانی گریان زمین مسابقه را ترک کرد. این دیدار که تنها ۲ ماه قبل از بازیهای جام جهانی بود همگان را بدین فکر فرود برده بود. که وی دیگر قادر به بازی کردن در جام جهانی نیست. ۶۰درصد احتمال بر این بود که وی هرگز در بازی اول حاضر نخواهد شد اما او در بازی مقابل سوئد در زمین حضور یافت و مقابل آرژانتین هم توانست تک گل تیمش را از روی نقطه پنالتی به ثمر برساند.

او با گلی که مقابل آرژانتین به ثمر رساند و تیمش موفق به برد شد به نوعی خاطره تلخ

۴ سال گذشته را در جام جهانی ۱۹۹۸ را از یادها پاک کرد اما آنها در دور بعدی با باخت ۲ بر یک مقابل برزیل از دور رقابت ها کنار رفتند.

● ۱۳ ژوئن- ۲۴ ژوئن ۲۰۰۴

با یک نقطه روشن زندگی می کنید و با یک ننگ می میرید. اگرچه مشکل بکهام در دیدار مقابل آرژانتین از یادها نرفته و موفقیتش به نوعی مرهم بر آن نهاده بود، او با پنالتی هایش هم دوباره خبرساز شد و از چشم هواداران افتاد. وی در بازی انگلستان مقابل پرتغال پنالتی تیمش را خراب کرد و نتوانست به کمک شیرهای جزیره بیاید. انگلیسی ها در بازی مقابل فرانسه در حالی که از حریف خود با نتیجه یک بر صفر پیش بودند با درخشش فابیان بارتز بازی را در پایان به خروس های آبی اروپا واگذار کردند. زین الدین زیدان که در آن زمان همتیمی وی در رئال مادرید بود و موفق به زدن ۲ گل تیمش شد. زیدان توانست یک گل از روی نقطه پنالتی به ثمر برساند و گل دیگرش را هم به شکل بسیار زیبایی وارد دروازه شیرهای جزیره نماید. این درحالی بود که بکهام ضربه پنالتی تیمش را به دستان بارتز کوبید تا انگلستان ناکام این دیدار نام گیرد.

وی همچنین در این جام پنالتی دیگر تیمش مقابل پرتغال را از دست داد تا باز هم به چهره منفور نزد هواداران انگلستان تبدیل گردد.

● ۲۸ مارس ۲۰۰۹

دیوید بکهام اکنون در سن بازنشستگی از دنیای فوتبال قرار دارد. به نظر می رسد او بیش از اینکه وقت و انرژی اش را صرف فوتبال و تواناییهایش در فوتبال نماید در دنیای تجاری و اقتصادی از آن بهره می گیرد. دلیلی هم که بر این ادعای ما گواه است بوجود آمدن مارک و برند بکهام می باشد.

البته دوید بازیهایی که در تیم ملی انگلستان انجام داده بود به نوعی رکورد بابی مور را شکست.

فابیو کاپلو از بکهام در دیدارهای دوستانه تیمش بهره می برد تا اینکه وی توانست سال گذشته رکورد بازیهای اسطوره پیشین وستهام را بشکند. او تاکنون ۱۰۹ بار با پیراهن تیم ملی انگلستان در مستطیل سبز حضور پیدا کرده بود. وی به دلیل این تعداد بازی ملی جشنی را به همراه دوست خود یعنی وین رونی بر پا نمود تا اینکه۶ بازی دیگر نیز در زمین حضور یافت و تعداد بازیهایش را به ۱۱۵ رسانید.

او در بازی میلان در سریA مصدوم شد تا جام جهانی را از دست بدهد و دیگر نتواند به تعداد بازیهایش بیفزاید . سرانجام کاپلو به این نتیجه رسید که دیگر حضور وی در تیم ملی انگلستان مفید و مثمر ثمر نخواهد بود و به همین دلیل تصمیم گرفت تا به داستان بکهام و شیرهای جزیره پایان دهد. حالا بهتر است شما درباره آنچه دیوید در این سالها در ترکیب ۳ شیرها انجام داد بیندیشید. سرانجام او کارش با انگلیسی ها خاتمه یافت. آیا او از کارهایش در این تیم شرمنده است؟ بکهام پاسخ هواداران تیم ملی کشورش را چگونه می دهد؟ آیا در این پاسخگویی سربلند می باشد و یا باید با سرافکندگی جواب هوادارانش را بدهد؟



همچنین مشاهده کنید