پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
گمشده در قاب زمان
تا ۶ هفته دیگر دوره اریکسون در تیم ملی انگلستان به پایان میرسد و خاطره اولین مربی خارجی تیم ملی این کشور در آینه روزگار به تصویری محو و مات مبدل میشود. چگونه از او یاد خواهند کرد؟ و چگونه او از ما یاد میکند؟ آیا تصور او از زندگی در انگلستان همان تصویر کاریکاتور گونهای است که ما از او داریم؟ یکی از نکات قابل توجه در مورد این مربی سوئدی آن است که وی طی ۵ سال و نیمی که در انگلستان بوده، نتوانسته آنگونه که باید خود را عرضه کند. او در همه کنفرانسهای خبری این جمله را تکرار میکند که: خب فکر میکنم در نیمه اول خوب کار کردیم، اما در نیمه دوم خوب نبودیم... و این جمله تکرار میشود. اگر به نکات ریز یک مصاحبه با اریکسون در سال ۱۹۹۴ نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که او تا پیش از پذیرفتن پیشنهاد اتحادیه فوتبال انگلستان برای مربیگری تیم ملی تسلط چندانی بر زبان انگلیسی نداشت.
او به زبانهای سوئدی، پرتغالی و ایتالیائی مسلط است و انگلیسی، زبان چهارمش است. شاید بتوان گفت که رویکرد وی به زبان انگلیسی نکته مهمی را درباره نحوه تعاملش با فشارهای زندگی در انگلستان نمایان میسازد.
مصاحبه اخیر وی با مجله فرانسوی اکیپ که روز شنبه منتشر شد، نشاندهنده آن است که تلاش اریکسون برای کوتاه کردن سخنانش یک استراتژی است. او رساتر از آنچه مردم تصور میکنند. سخن میگوید و از توجیه کردن رک گوئیاش اکراهی ندارد.
این مربی میگوید: پدر، مادر، فرزندان و دوستانم را به سرعت آماده شنیده و خواندن چیزهائی که درباره من میگفتند، کردم؛ بنابراین زمانیکه مطبوعات مطالب موردنظر خود را درباره من نوشتند اهمیتی به آنها نمیدادم. مشکل انگلستان این است که مردمانش فوتبال را با زندگی خصوصیشان قاطی میکنند. اینجا چیزهائی هست که هرگز آنها را نمیفهمم، اما در ایتالیا چنین مسئلهای وجود ندارد. در ایتالیا اگر ۳ باخت متوالی داشته باشید، روزنامهها برای کشتن مربی تلاش میکنند و کاری به زندگی شخصی او ندارند و این خوب است. در آنجا به این مسئله عادت کرده بودم، اما در اینجا با یک چیز عجیب مواجه شدم.
اریکسون هنوز بر تصمیم خود مبنی بر اقدام قانونی علیه نشریه نیوز آود ورلد که خبرنگار آن در لباس یک شیخ عرب با وی گفتوگو کرده بود، مصمم است. وی افزود: گاهی اوقات باید خطوطی ترسیم کرد. آنها صحبتهای من را به شیوهای شرمآور چاپ کردند. به همین دلیل میخواهم آنها را پای میز محاکمه بکشانم. وی عنوان داشت که پس از آن اتفاق، یک نشریه سوئدی نیز یک میکروفون را داخل یک پاکت سیگار جاسازی کرده بود تا صحبتهایش را در یک رستوران ضبط کند.
او هنگامیکه انگلیسیها را مردمانی متناقض توصیف میکند، لحن بیرحمانهای پیدا میکند. وی افزود: در اینجا ندیدهایم کسی فحاشی کند یا با من بدرفتاری کند. آنها مردمان خونگرمی هستند که عاشق فوتبال هستند و آن را میفهمند. انگلیسیها مردمان عجیبی نیستند، بلکه مطبوعات آنها عجیب هستند...
اما او دوست دارد که علاقهاش به فوتبال انگلستان را بیان کند. او ادامه داد: روزهای آخر هفته همیشه به استادیوم میروم و شور و هیجانی را که بر آنجا حاکم است، میبینم. واقعاً استثنائی است. تماشاگران یک ساعت قبل از بازی در استادیوم حاضر میشوند و در باران و باد و سرما میایستند. در بوفهها نوشیدنی میخورند و از فوتبال حرفه میزنند و نیز آواز میخوانند. واقعاً باور نکردنی است. زمان برای شناخت بیشتر اریکسون رو به پایان است و او به زودی از انگلستان میرود.
منبع: گاردین