پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

موسیقی همپای روایت


موسیقی همپای روایت

نگاهی به استفاده ملودی در فیلم جرم

موسیقی در ماندگاری یک فیلم همان قدر مؤثر است که فیلمنامه خوب و کامل و دقیقاً به همین دلیل است که کارگردانان کاربلد حتی برای ساخت موسیقی هم سناریو می‌نویسند. «جرم» به لحاظ بافت داستانی که در اغلب جاها فضایی خشن و کاملا جدی را به نمایش می‌گذارد نیاز به این داشته که از دریچه موسیقی متن هم بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و در تنظیم موسیقی کارن همایون‌فر برای «جرم» هم بیش از هر چیز همین جدیت است که به چشم می‌خورد.

در سینمای ایران کمتر پیش آمده که فیلمی هرچقدر هم که داستان بکر و دست‌نخورده‌ای داشته باشد، به لحاظ موسیقایی در ذهن مخاطبان ماندگار شود اما موسیقی متنی که همایون‌فر برای «جرم» نوشته این ویژگی را دارد که حتی به عنوان یک اثر موسیقایی مستقل به نقد گذاشته شود. کارن همایون‌فر، شک‌ها، تردیدها، رفاقت‌های قدیمی، رویارویی با عشق قدیمی و دوردست و عشق واقعی شخصیت اول به همسرش را با ترکیب حرفه‌ای و تلفیقی از نت‌ها به مخاطب ارائه کرده و به همین دلیل یکی از محق‌ترین برندگان سیمرغ جشنواره بیست و نهم فجر خود وی بوده است.

«جرم» از معدود فیلم‌های ایرانی است که تقریباً در بیش از نود درصد آن موسیقی و آن هم یک موسیقی پرحجم را شنوا هستیم. شاید اگر در ارکستراسیون و تنظیم آهنگ فیلم، کمی بی‌دقتی صورت می‌گرفت، این حجم فراوان موسیقی به زدگی مخاطب منجر می‌شد اما همایون‌فر با چیدمان درست سازها نه تنها از خستگی مخاطب جلوگیری کرده بلکه کاری کرده که دایره شنیداری مخاطب، طیفی متنوع از سازها را شنوا باشد.

موسیقی «جرم» با صدای ساز بادی، شروعی زیبا را برای خود رقم می‌زند؛ شروعی متفاوت و مرتبط با اتفاقات درونی فیلم، که با دیدن پاره شدن شکم ماهی و شروع همزمان صدای ضرب زورخانه‌ای رقم می‌خورد؛ در ادامه با نواخته شدن سازی کوبه‌ای، نام فیلم بر پرده سینما حک شده و مخاطب برای تماشای یک درام جدی آماده می‌شود. جالب اینکه سکانس‌های ابتدایی فیلم که صحنه انجام قتلی توسط رضا (پولاد کیمیایی) و نادر (حامد بهداد) را به نمایش می‌گذارند، با نوازندگی دو ساز کوبه‌ای همراه هستند.

به دنبال این نماها، سکانس‌های مرتبط با زندانی شدن رضا را شاهد هستیم که بخش عمده‌ای از فیلم را به خود اختصاص داده و در این سکانس‌ها هم موسیقی حجم عمده‌ای از بار انتقال مفهوم به مخاطب را متحمل می‌شود. در صحنه‌های زندان، رضا در حالی که فکر انتقام را در سر می‌پروراند و با خود حرف می‌زند، هر از گاه به سیگار کنار لبش هم پکی می‌زند؛ در این پک زدن‌ها، همراهی مداوم صدای ساز بادی بسیار اثرگذار است.

ملاقات رضا در زندان با همسر دردکشیده‌اش نیز با صدای ساز بادی شروع شده و با نوای ساز زهی گیتار امتداد می‌یابد و این ساز چه خوب در درک واژه واژه نگاه‌های پرمعنای این دو کاراکتر به هم که حاکی از دلتنگی و نیاز عاطفی است، کمک می‌کند. جالب اینکه برخلاف دیگر فیلم‌های ایرانی که در نماهای مرتبط با درگیری، صدای سازها به پررنگی صحنه است، در دو دعوایی که از رضا در زندان شاهد هستیم، صدای سازها کمتر به گوش می‌رسد و این مسئله بر کیفیت اثرگذار فیلم، می‌افزاید.

یکی از حرفه‌ای‌ترین جلوه‌های استفاده از موسیقی در فیلم را در نمای ملاقات رضا با نادر شاهد هستیم؛ در این فضا موسیقی آن قدر حرفه‌ای کار شده است که مخاطب را حسابی درگیر حس شک و تردیدی که رضا نسبت به نادر دارد، می‌کند. در این میان استفاده از دو ساز ویولن و سنتور این دو شخصیت را به حال و هوای رفاقت چـنـدیـن سـالـه‌شـان، می‌برد. در صحنه ملاقات فتا(سیامک انصاری) با رضا در زندان، صدای ملایم ساز ویلون حاکی از شک ابتدایی رضا به فتا است و در ادامه با بلند شدن ناگهانی رضا از روی صندلی، صدای ساز کوبه‌ای را می‌شنویم که مفهوم اطمینان رضا در گفته‌هایش به فتا را به ذهن مخاطب القا می‌کند.

«جرم» کیمیایی همان قدر که با استفاده مؤثر از موسیقی آغاز می‌شود با استفاده درست و بجا از موسیقی به اوج رسیده و در این میان همایون‌فر به سفارش کیمیایی یکی از قطعات خاطره‌انگیر ایرانی با نام «نفرین» را نیز در بخشی از فیلم قرار داده؛ قطعه‌ای که به خوبی اتفاقاتی را که در ادامه داستان برای رضا رخ می‌دهد و مرگ خودخواسته وی را موجب می‌شود، پیش‌بینی می‌کند. در روزگاری که کمتر درامی را می‌بینیم که موسیقی آن در درک درست فیلم، به مخاطب کمک کند، لذت شنیدن موسیقی «جرم» را نباید از دست داد!



همچنین مشاهده کنید