شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

لیپی مردی برای دوست داشتن


لیپی مردی برای دوست داشتن

لیپی به این خاطر سیگار برگ را دوست دارد که بنابر اعتقاد خودش, او را از استرس دور نگه داشته و قدرت تصمیم گیری را به وی اعطا می کند

مارچلو لیپی علیرغم اینکه در جنوب پرغوغای ایتالیا متولد شده؛ اما با ظاهر آرام و متین و آن سیگار برگی که همواره بر لب دارد، دارای یک محبوبیت ملی است. داستان وی از ناپل شکل گرفت؛ اما اوج موفقیتش در شمال و استادیوم دل‌آلپی رقم خورد. او در اواسط دهه ۹۰ به‌راستی برای یووه بود و یووه نیز برای او.

● سیر تکامل

مارچلو روز ۱۱ آوریل سال ۱۹۴۸ در ”ویرجیو“ متولد شد. او یکی از فرزندان تقریباً پرتعداد لیپی بود و برخلاف آنها متین و آرام رفتار می‌کرد. سطح زندگی خانواده مارچلو به مانند سایر ناپلی‌ها چندان بالا نبود، هر چند او طعم فقر را نیز هرگز نچشید. پدر مارچلو او را به دیدن شهرهای گوناگون می‌برد و از این‌رو مارچلو هنگامی که به سن بلوغ رسید، علاقه وافری به جهانگردی نشان داد. به هر حال شروع دوران حرفه‌ای لیپی به‌عنوان بازیکن در سال ۱۹۶۹ رقم خورد. اولین تیم وی ”ساوانا“ نام داشت. این تیم در آن‌زمان از بازیکنان خوبی سود می‌برد و در این میان سهم مارچلو بسیار اندک بود. او هرگز نتوانسته بود خود را به مربی تحمیل کند از این‌رو دوران حضورش در این تیم چندان به‌طول نینجامید. مقصد بعدی وی یک تیم جنوبی دیگر و این‌بار چشم و چراغ شهر جنوا یعنی ”سامپدوریا“ بود. اوضاع اندکی برای وی بهبود یافت، با این‌حال آنجا نیز موفقیتی به چنگ نیاورد. دوران حضور مارچلو در میادین حرفه‌ای همزمان با ظهور پدیده‌های بزرگ ایتالیا چون ”جی‌جی ریوا“ و ”ریورا“ بود. وقتی او مقابل مدافع بزرگی چون ”فاکتی“ می‌ایستاد، آشکارا احساس ضعف می‌کرد. سومین و آخرین باشگاه دوران بازیگری لیپی تیمی مثل ”پیستویزه“ بود. این تیم هرگز میان بزرگان فوتبال ایتالیا جائی نداشته و لیپی به این می‌اندیشید که چرا سرنوشت وی باید این‌گونه باشد. سرانجام علیرغم عشق فراوان، مارچلو وقتی متوجه شد در عرصه بازی به موفقیتی دست نخواهد یافت، ترجیح داد از میادین خداحافظی کند و در عرصه‌ای دیگر لذت ادامه حضور در فوتبال را بچشد. در آن‌زمان ایتالیائی‌ها به این نکته یک بازیکن بزرگ الزاماً یک مربی بزرگ نخواهد شد و برعکس؛ اعتقاد نداشتند، با این‌حال لیپی به‌عنوان پرچمدار نسخ این فرضیه، اشتباهات آنها را به رخ همگان نمایاند.

● آغاز دوران مربیگری

در سال ۱۹۸۲ در حالی‌که تب جام‌جهانی تمام ایتالیا را فرا گرفته بود، مربی آینده تیم‌ملی، اولین گام این عرصه را محکم برداشت. او روی نیمکت رهبری تیم جوانان سامپدوریا؛ تنها تیم بزرگی که در دوران بازیگری طعم بازی کردن با پیراهنش را چشید، نشست. اولین دستاورد، کاملاً مأیوس‌کننده بود. تیم به رهبری او به رقابت‌های دسته دوم جوانان سقوط کرد و مارچلو چاره‌ای جزء ترک تیم نداشت. بخت با مارچلو یار بود؛ چرا که در سال ۱۹۸۹ مربی تیم ”چزه‌نا“ نام گرفت؛ تیمی که آن‌زمان در رقابت‌های سری A حضور داشت. به این ترتیب او فرصت یافت تا حضور در یک دسته اولی را نیز تجربه کند. نتایج ابتدای راه بهتر از حد تصور بود، با این‌حال این تیم، جاه‌طلبی‌های خاص این مرد آرام را ارضاء نکرد و او بار دیگر پس از چند فصل هدایت ”چزه‌نا“، به فکر تیم دیگری افتاد. تیم گمنام ”لوچسه“ مقصد بعدی مارچلو بود که البته آنجا نیز دوام نیاورد. نوبت به تجربه حضور در برگامو و تیم اول این شهر ”آتالانتا“ رسید.

از این‌جا قصه برای مارچلو شیرین شد. او پس از کسب تجربه بسیار در تیم‌های گمنام به‌خوبی طرح‌ها و ایده‌های خود را در این تیم پیاده کرد و نسبتاً خوب نتیجه گرفت. برای اولین‌بار نام او در کنفرانس‌های مطبوعاتی به گوش خبرنگاران می‌رسید و آنها از وی درباره پروژه‌های بلندپروازانه آینده سؤال می‌کردند. مرد جنوبی با همان غرور و سردی خاص خود می‌گفت: ”هیچ‌کس از آینده خود خبر ندارد؛ اما من قصد دارم سطح کار خود را ارتقا دهم.“

او واقعاً این‌کار را انجام داد. مارچلو، آتالانتای گمنام را به تیمی محترم تبدیل کرد. تیم او تا رتبه‌های میانی جدول بالا آمد؛ با این‌حال چند بدشانسی و مشکلات فراوان با رئیس وقت باشگاه (که البته همیشه پنهان می‌ماند) دوران خوش را ناتمام گذاشت. لوچیانو موجی پدرخوانده بزرگ فوتبال ایتالیا که تازه نام خود را مطرح کرده بود به او برای سپردن هدایت ناپل نظر داشت. امضاء قرارداد لیپی سرآغاز همکاری موفق این ۲ نفر در سالیان آتی بود. وی در زمانی به ناپل پای گذاشت که تیم اول شهر یعنی ”ناپولی“ پس از قهرمانی‌های لیگ و فتوح اروپائی در غیاب ستارگان بزرگی چون زولا و مارادونا تضعیف شده نشان می‌داد. لیپی برخلاف تصور نتوانست دوران درخشانی را رقم بزند تا قصه توأم با ناکامی‌اش ادامه داشته باشد. مارچلو مدتی بیکار ماند تا فرصت چشیدن طعم بستنی‌های ویژه جنوب و آفتاب گرفتن کنار ساحل را بیابد. او با کشتی به اطراف سرک می‌کشید تا اینکه بار دیگر از طرف موجی پیشنهادی رسید: حضور در یوونتوس؛ پرافتخارترین و پرطرفدارترین تیم ایتالیا.

لیپی به بزرگترین شانس زندگی خود نه نگفت و در سال ۱۹۹۴ رسماً به یوونتوس پیوست. دوران حضور وی با حکمرانی میلان بر اروپا و ایتالیا توأم بود. از طرفی یوونتوس نیز چندان سرحال نبود. آنها پس از سال ۱۹۸۶ هرگز روی قهرمانی سری A را ندیده بودند و می‌خواستند لیپی در نقش یک تراپاتونی دیگر ظاره شده و آنها را به اسکودتو برساند. تیم او در فصل ۱۹۹۵ یکی از مقتدرترین تیم‌های کشور بود. میلان ضعیف شده بود و لیپی از این فرصت نهایت بهره را برد. تیم او با ارائه زیباترین بازی‌ها و با کمک ستاره‌ای چون ”دل‌پیه‌رو“ پس از ۹ سال دوری، سرانجام فاتح اسکودتو شد. باورنکردنی بود. یووه با شخصی به نام مارچلو لیپی قهرمان ایتالیا شد. شاید حتی صحبت از لیگ قهرمانان خنده‌آور بود؛ اما مرد اهل جنوب ثابت نمود برای انجام کارهای سخت متولد شده است. تیم او در فصل ۱۹۹۶ پشت سر میلان حرکت می‌کرد؛ اما در لیگ اروپا رقیب نداشت. جمعی از بزرگترین بازیکنان دنیا پس از صعود از مرحله گروهی به مصاف رئال مادرید بزرگ رفتند.

۲ گل زیبای دل‌پیه‌رو در شب زیبای آلپ کار رئال را تمام کرد. تقلا در سانتیاگو برنابئو بی‌ثمر بود. یوونتوس به‌راحتی راهی مرحله نیمه نهائی لیگ قهرمانان کشور شد و آنجا مقابل ”نانت“ شگفتی‌ساز که در فصل ۱۹۹۵ تنها با یک باخت فاتح لوشامپیونه شد بود، صف‌آرائی کرد. تیم فرانسوی فقط برای حضور در این مرحله آمادگی داشت و مقابل دارودسته ویالی راونلی، دل‌پیه‌رو، توریچلی و... زانو زد. بازی فینال مقابل مدافع عنوان قهرمانی یعنی آژاکس دشوار بود. یووه وظیفه داشت تا با غلبه بر آژاکس انتقال باخت فصل قبل میلان را نیز بگیرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید