پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

برانكو خواب ما در جام جهانی تعبیر می شود


برانكو خواب ما در جام جهانی تعبیر می شود

سرمربی تیم ملی ایران عنوان كرد كه باید با قدرت مقابل حریفان فوتبال بازی كنیم تا به مرحله دوم راه پیدا كرده و به اعتقاد من این خواب بالاخره تعبیر خواهد شد

سرمربی‌ تیم‌ ملی‌ ایران‌ عنوان‌ كرد كه‌ باید با قدرت‌ مقابل‌ حریفان‌ فوتبال‌ بازی‌ كنیم‌ تا به‌ مرحله‌ دوم‌ راه‌ پیدا كرده‌ و به‌ اعتقاد من‌ این‌ خواب‌ بالاخره‌ تعبیر خواهد شد.

به‌ گزارش‌ پایگاه‌ خبری‌ سازمان‌ تربیت‌ بدنی‌، برانكو ایوانكوویچ‌ در گفت‌ و گویی‌ به‌ ابهامات‌ پاسخ‌ گفته‌ كه‌ در زیر می‌آید:

پنجمین‌ سال‌ حضورتان‌ را در ایران‌ سپری‌ می‌كنید اما در یكی‌ دو سال‌ گذشته‌ بر خلاف‌ پیش‌ تر، بیشتر در یك‌ لاك‌ دفاعی‌ بسر می‌برید. فكر می‌كنید همه‌ دشمنتان‌ هستند و وظیفه‌ دارید از خودتان‌ برای‌ زنده‌ ماندن‌ دفاع‌ كنید؟

نمی‌ دانم‌ این‌ یك‌ گارد دفاعی‌ است‌ یا نه‌. شیوه‌ برقراری‌ ارتباط‌ من‌ به‌ این‌ شكل‌ است‌. برخی‌ از مسائل‌ فقط‌ در روزنامه‌ها و برخی‌ها هم‌ واقعیت‌ شخصیتم‌ هستند. همیشه‌ خبرنگاران‌ معتقدند چیز كمی‌ از خبر گرفته‌ اند یا آنچه‌ از من‌ گرفته‌ اند آنقدر جذاب‌ نبوده‌، طبیعتا هر طرف‌ از جانب‌ خودش‌ به‌ این‌ مساله‌ نگاه‌ می‌كند و خب‌، تصمیم‌گیری‌ خاص‌ خودش‌ را هم‌ در پی‌ دارد. در این‌ سال‌ها بعضی‌ مواقع‌ اطلاعات‌ مورد سوء استفاده‌ قرار گرفته‌ یا واقع‌بینانه‌ به‌ آن‌ پرداخته‌ نشده‌ است‌ بلكه‌ نشریات‌ سعی‌ كرده‌ اند از مسائل‌ بابت‌ جنجال‌ سازی‌ آن‌ استفاده‌ كنند. از آن‌ پس‌ تصمیم‌ گرفتم‌ اطلاعات‌ را به‌ صورت‌ منتخب‌ تحویل‌ رسانه‌ها بدهم‌. برای‌ من‌ روشن‌ است‌ كه‌ مثل‌ آقای‌ بلاژویچ‌ نیستم‌. او از نظر روزنامه‌ها شخص بسیار جذابی‌ بود. او قادر بود مطبوعات‌ را با عناوین‌ و مطالب‌ مختلف‌ پر كند ولی‌ باید بپذیریم‌ كه‌ من‌ طور دیگری‌ هستم‌.

تا حدی‌ شاید صحیح‌ باشد؛ اما فكر می‌كنم‌ بخش‌ عمده‌یی‌ از این‌ بدخلقی‌ها مربوط‌ به‌ پیش‌ داوری‌ شما باشد. مصاحبه‌های‌ اول‌ شما با مصاحبه‌های‌ پارسال‌ و امسالتان‌ با خود من‌ به‌ لحاظ‌ رفتاری‌ متفاوت‌ بوده‌ است‌. می‌پذیرید كه‌ اتفاقات‌ و تغییراتی‌ در رفتار شما رخ‌ داده‌ است‌.

هر كدام‌ از ما می‌توانیم‌ تغییر كنیم‌. خواهش‌ می‌كنم‌ به‌ من‌ بگویید رفتارم‌ چه‌ تفاوتی‌ داشته‌ است‌. كدام‌ تغییرات‌ مثبت‌ بوده‌ اند و كدام‌ یك‌ منفی‌. شاید بتوانم‌ اصلاحشان‌ كنم‌.

در دو سال‌ گذشته‌ همیشه‌ این‌ حس‌ را داشته‌ اید كه‌ طرفی‌ كه‌ رو در روی‌ شما نشسته‌ دشمن‌ شماست‌. امكان‌ آن‌ هست‌. علی‌ الخصوص‌ در یك‌ سال‌ گذشته‌، بعد از كسب‌ بزرگ‌ترین‌ نتیجه‌ تیم‌ ملی‌ ایران‌. هر روز صبح‌ با این‌ فكر بیدار می‌شدم‌ كه‌ چگونه‌ باید مقابل‌ حملات‌ دفاع‌ كنم‌. حملات‌ و حملات‌ پیاپی‌. انتقاد و انتقادات‌ پیاپی‌. در مطبوعات‌ كار می‌كنید و به‌ مراتب‌ بهتر از من‌ آگاه‌ هستید. روزنامه‌ها را نمی‌خوانم‌ ولی‌ به‌ نحوی‌ از من‌ سوال‌ می‌پرسند كه‌ مجبور به‌ پاسخگویی‌ می‌شوم‌. هر روز بیدار می‌شدم‌ در حالی‌ كه‌ فكر می‌كردم‌ با كدام‌ استدلال‌ باید از بزرگ‌ترین‌ نتیجه‌ تاریخ‌ فوتبال‌ ایران‌ دفاع‌ كنم‌. اگر شما هم‌ بودید طوری‌ برخورد می‌كردید كه‌ گویی‌ پشت‌ این‌ سوالات‌ غرض‌ خاصی‌ نهفته‌ است‌. نمی‌خواستم‌ در حذف‌ یا قتل‌ خودم‌ شركت‌ كنم‌. خیلی‌ از مطبوعات‌ به‌ صورت‌ علنی‌ اعلام‌ كردند كه‌ مخالفم‌ هستند. طبیعتا نحوه‌ برخورد من‌ هم‌ باید تفاوت‌ می‌كرد.

چرا این‌ اتفاق‌ پس‌ از مقدماتی‌ جام‌ جهانی‌ رخ‌ داد؟ ضمن‌ آنكه‌ در دوره‌یی‌ كه‌ از ایران‌ رفتید، مردم‌ و حتی‌ مطبوعات‌ بشدت‌ علاقه‌مند بازگشت‌ شما بودند؟

نمی‌ دانم‌ چه‌ اتفاقی‌ افتاد. می‌توانید به‌ من‌ كمك‌ كنید. از جانب‌ خودم‌ دوست‌ دارم‌ بدانم‌ واقعا مشكلم‌ چه‌ بود. باید با مطبوعات‌ ارتباط‌ داشته‌ باشم‌. دایما فكر می‌كنم‌ شاید در نوع‌ برقراری‌ ارتباطم‌ اشتباه‌ كرده‌ ام‌.

شاید یكی‌ از بحث‌هایی‌ كه‌ مطرح‌ كنید این‌ باشد كه‌ چند روزنامه‌ نگار می‌خواستند به‌ تیم‌ ملی‌ خط‌ بدهند. وقتی‌ نشد در روزنامه‌ هایشان‌ جبهه‌ گیری‌ كردند. این‌ یكی‌ از مسائل‌ بود، چرا وقتی‌ با آن‌ مواجه‌ شدید بطور رسمی‌ اعلام‌ نكردید كه‌ واقعیت‌ چیست‌؟

اینكه‌ مشكل‌ من‌ نیست‌. وقتی‌ مدرك‌ اثبات‌ این‌ معضل‌ را در اختیار ندارم‌ چكار می‌توانم‌ بكنم‌؟ حتی‌ می‌دانم‌ كدام‌ دست‌ها پشت‌ این‌ مسائل‌ وجود دارد اما نمی‌توانم‌ در موردش‌ حرفی‌ بزنم‌. تاكنون‌ پیش‌ آمده‌ كه‌ من‌ زنگ‌ زده‌ باشم‌ كه‌ چرا این‌ را نوشتید یا چرا آنطور نوشتید؟ دروغ‌های‌ زیادی‌ در موردم‌ نوشته‌ شد ولی‌ حتی‌ به‌ خودم‌ اجازه‌ ندادم‌ بپرسم‌ چرا اینطوری‌ می‌نویسید. حق‌ دارید انتقاد كنید اما من‌ هم‌ حق‌ دارم‌ موافق‌ آن‌ نباشم‌. این‌ حق‌ من‌ است‌ اما آیا می‌توانم‌ بگویم‌ ننویسید؟ پس‌ چطور باید انتظار داشته‌ باشیم‌ كه‌ فلانی‌ و فلانی‌ در تیم‌ نباشند و حتما سرمربی‌ باید مطیع‌ ما باشد. از مواضع‌ خودم‌ دفاع‌ كرده‌ ام‌ البته‌ لزومی‌ هم‌ ندارد حتما مواضع‌ من‌ صحیح‌ و بی‌ عیب‌ باشد. نمی‌گویم‌ قطعا حرفم‌ صحیح‌ است‌ اما با توجه‌ به‌ قانون‌ فدراسیون‌، من‌ تصمیم‌ می‌گیرم‌ كه‌ چی‌ چطور باشد. به‌ هر حال‌ در مقابلش‌ پاسخگو هستم‌.

به‌ این‌ دلیل‌ است‌ كه‌ می‌پرسم‌ چه‌ چیز را باید اصلاح‌ كنم‌. همه‌ می‌گویند مغرور و بی‌ ادب‌ شده‌یی‌. در مقابل‌ وقتی‌ تمرین‌ تیم‌ ملی‌ را می‌بینم‌ كه‌ فقط‌ یك‌ خبرنگار برایش‌ می‌آید به‌ خودم‌ حق‌ می‌دهم‌ ناراحت‌ باشم‌. تازه‌ سوال‌ آن‌ خبرنگار (كه‌ تنها خبرنگار حاضر هم‌ بود) این‌ بود كه‌ نظرتان‌ در مورد ورود بانوان‌ به‌ ورزشگاه‌ ها چیست‌. سوال‌ دوم‌ این‌ بود كه‌ در جام‌ حذفی‌ بازیكنان‌ باید حضور داشته‌ باشند یا نه‌. با خودم‌ فكر كردم‌ كه‌ او دنبال‌ یك‌ اشتباه‌ كوچك‌ از من‌ می‌گردد كه‌ یك‌ مقاله‌ كمدی‌ از آن‌ بسازد. او هیچ‌ سوالی‌ در مورد وضعیت‌ تیم‌، بازیكنان‌، مصدومان‌ و حتی‌ غایبان‌ نپرسید. به‌ او پاسخ‌ دادم‌؛ ولی‌ حق‌ دارم‌ در ذهنم‌ آنچه‌ دوست‌ دارم‌ تصویرسازی‌ كنم‌.

تا یك‌ روزی‌ مطبوعات‌ دو دسته‌ بودند. یك‌ گروه‌ حامی‌ شما و یك‌ گروه‌ مقابل‌ شما. یك‌ اتفاقی‌ افتاد كه‌ حامیان‌ خودتان‌ را هم‌ از دست‌ دادید. این‌ حس‌ وجود دارد كه‌ اگر كسی‌ به‌ لحاظ‌ فنی‌ بگوید فلان‌ بازیكن‌ قابلیت‌ حضور در تیم‌ ملی‌ را دارد شما اولین‌ فكری‌ كه‌ به‌ سرتان‌ می‌رسد این‌ است‌ كه‌ او می‌خواهد آن‌ را به‌ تیم‌ تحمیل‌ كند. این‌ نگاه‌ باعث‌ شد آن‌ كسی‌ كه‌ حامی‌ شما بود، حمایت‌ را فقط‌ در تعریف‌ و تمجید از شما دید و به‌ مرور از شما فاصله‌ گرفت‌. خیلی‌ مواقع‌ خود من‌ وقتی‌ می‌خواستم‌ سوالی‌ بپرسم‌ فكر می‌كردم‌ پاسخ‌ آن‌ را با سیلی‌ خواهید داد.

نقطه‌ نظر خوبی‌ را گفتید. یك‌ سال‌، همه‌ روزنامه‌ نگاران‌ از دست‌ من‌ شاكی‌ بودند. مدام‌ از شما خواهش‌ می‌كنم‌ به‌ من‌ كمك‌ كنید. چه‌ بوده‌ كه‌ من‌ برای‌ روزنامه‌ نگاران‌ انجام‌ نداده‌ ام‌؟ من‌ به‌ چه‌ كسی‌ بی‌ احترامی‌ كرده‌ام‌؟ قرار مصاحبه‌ با چه‌ كسی‌ را نپذیرفته‌ ام‌؟ به‌ چه‌ كسی‌ حمله‌ كرده‌ ام؟ به‌ حیثیت‌ چه‌ كسی‌ بی‌ احترامی‌ كرده‌ ام‌؟ به‌ چه‌ كسی‌ اجازه‌ ندادم‌ از بازیكنان‌ مصاحبه‌ و اظهار نظر بگیرد؟ چه‌ كسی‌ را برای‌ ورود به‌ كمپ‌ و اردو ممنوع‌ كرده‌ ام‌؟ نمی‌دانم‌ باید چه‌ كار دیگری‌ انجام‌ دهم؟ ۹ صبح‌، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۵ و ۶ حتی‌ تا یك‌ صبح‌ روز بعد به‌ من‌ زنگ‌ زدند. حتی‌ به‌ كسی‌ هم‌ توهین‌ نكردم؛ ولی‌ گفتم‌ ببخشید، فكر می‌كنم‌ ساعت‌ یك‌ شب‌ وقت‌ آن‌ باشد كه‌ چلنگر كمی‌ در كنار خانواده‌اش‌ باشد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید