چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

هویت زن در ادیان


هویت زن در ادیان

دین یهود, مبتنی بر نظامی حقوقی است بعد از فروپاشی معبد دوم ۷۰ سال بعد از میلاد توسط رومیان, شاهد عرفی شدن نظام حقوقی هستیم

● هویت زن در آیین یهود

دین یهود، مبتنی بر نظامی حقوقی است. بعد از فروپاشی معبد دوم (۷۰ سال بعد از میلاد) توسط رومیان، شاهد عرفی شدن نظام حقوقی هستیم. اولین گام در این زمینه، تعطیل کردن اجرای احکام حدود مانند اعدام و قطع دست تا «ظهور منجی عالم بشریت» است. در اروپا فعالیت دادگاه‌های یهودی تا قرن ۱۸ برای تنفیذ قوانین یهودی (به جز قصاص و حدود) ادامه داشت. با طرح اندیشه‌های جدید در زمینه «خودمختاری نوع بشر» و تاکید بر حق قانون‌گذاری عام توسط انسان، شاهد محدودتر شدن حوزه فعالیت دادگاه‌های یهودی به امور ازدواج، طلاق، ارث و وصیت هستیم. لذا طی فرآیند گفته شده شریعت یهودی به مرور زمان به قوانین عرفی تبدیل می‌شود. اگر چه علمای یهود در برابر عرفی شدن قوانین خانواده مقاومت کردند. از نظر ایشان، وجود قوانین سخت‌گیرانه فعلی ازدواج، ضامن استحکام خانواده است. همچنین ثواب تنها در چارچوب خانواده شرعی رخ می‌دهد، لذا ضرورت دارد از حریم خانواده دفاع شود.

سهم دختر یهودی از میراث پدری، صرفا" جهیزیه است. اگر چه با اصلاح قانون، سهم ایشان به یک دوم سهم پسران افزایش یافت. دختر یهودی، مانند دختران مسلمان، حق درخواست طلاق (و طلاق غیابی) را ندارند. اگر چه با گسترش فرقه «رفورمیست‌ها» در امریکا شاهد دور زدن قوانین یهودی هستیم.

در بحث از طلاق، پیشنهاد قرار دادن حق طلاق به عنوان شرط ضمن عقد در «گنگره جهانی زنان یهود» ارائه شد، اما این راه‌حل تنها زمانی عملیاتی است که مقاومت در برابر طلاق ابتدا برچیده شود.

برخلاف تمام دنیا، شاهد حرکت جامعه یهودی ایران به سمت مذهب هستیم. جامعه یهودی ایران، سنتی‌ترین مدل جامعه یهودی در جهان است و هر روز بیشتر و بیشتر مذهبی می‌شود.

در آیین یهود مذهب از مادر به ارث می‌رسد. در تورات تشخص زیادی به زن داده شده است. خداوند در تورات می‌گوید: «ما تورات را به دست زنان سپرده‌ایم». در برداشت ارتدکس از آیین یهود، هویت زن در نهاد خانواده به صورت مادر، خواهر و همسر معنا می‌یابد. اگر چه برداشت‌های محافظه‌کار، رویکردهای فردگرایانه‌تری را انتخاب کرده، اجازه فعالیت زنان را به عنوان روحانی و پیش نماز ممکن کرده‌اند. با ظهور رفورمیست‌ها، شاهد حرکت به سمت فردگرایی، تضعیف خانواده به نفع هویت فردی، رانده شدن قوانین شرعی به حوزه خصوصی و اتخاذ رویکرد برابری خواهانه میان انسان‌ها هستیم.

● هویت زن در آیین زرتشت

خانم توران بهرامی مطالب خود را با ذکر تاریخچه دین زرتشت آغاز کردند: ۳۷۴۳ سال از ظهور آیین زرتشت می‌گذرد و زن کاملا" برابر با مردان است. اهورا مزدا شش ویژگی دارد که سه ویژگی (خرد مقدس، نظم و قانون، قدرت و توانایی) آنها نشانه روح مذکر و سه ویژگی (عشق، کمال و رسایی، و جاودانه) دیگر به روح زنانه اختصاص دارد.

نعمت‌های خدا به انسان دو چیز است: حق گزینش و خرد مقدس. زرتشت دو دختر داشت که دومین آن پورچیستا بود. زرتشت زمانی که جاماسب از پورچیستا خواستگاری کرد وی را در انتخاب همسر آزاد گذاشت و گفت: «بررسی کن آیا با توجه به خرد مقدس تو جاماسب مطلوب تو است». از نظر کریستین سن، راز موفقیت هخامنشی برابری زن و مرد بود.

در دین زرتشت قبل از مسیحیت شاهد تثلیث هستیم. تثلیث زرتشت حول اهورامزدا، میترا (روح مردانه/ آفتاب و گرمی) و آناهیتا (روح زنانه / آب پاک و مبرا، ایزد بانوی آب) شکل می‌گیرد.

در آیین زرتشت زن و مرد با هم پیمان همسری می‌بندند تا فرزندانی به دنیا بیاورند که به نیروی نیکی کمک کند و با نیروی بدی مبارزه کند تا زمینه «ظهور نجات بخش انسانیت» فراهم شود. در آیین زرتشت به جز در موارد خاص (زانیه یا نازا بودن زن) طلاق وجود نداشته اگر چه با تصویب قانون خانواده در سال ۱۳۴۸ طلاق قانونی شد. بعد از مرگ پدر، مادر ولی قهری فرزندان است. زن در آیین زرتشت در صورتی که جهیزیه به خانه شوهر نبرده باشد سهمی برابر با مرد در ارث دارد، اما در صورت ازدواج و دریافت جهیزیه، سهم ارث وی نسبت به پسر نصف می‌شود. در صورتی که شوهر ناتوان از اداره خانواده یا محجور باشد، زن می‌تواند ولی شوهر خود شود. در اوستا زن به «روشنی و فروغ خانه» تشبیه شده مرد «صاحب، آقا و کدخدای خانه» است. همچنین زن و مرد لازم و ملزوم یکدیگر بوده «مکمل هم هستند».

● هویت زن در آیین مسیحیت

خانم ژاسنت صلیبی سخنان خود را با ارائه تعریفی از هویت آغاز کرد، سپس به طرح این نکته پرداخت که هویت زن مسیحی را می‌توان با خوانش عهد عتیق و عهد جدید فهمید. وی سخنان خود را حول مضامین عهد جدید و تفاسیر علمای مسیحی سامان داد. تنها قانون موجود در عهد جدید عبارت است از توصیه به اینکه «یکدیگر را دوست بدارید». در عهد جدید، هویت زنان با آرزوی باکره بودن که بنیاد رهبانیت است، گره خورده است. عیسی آشکار کرد که «ثمره بکارت، ایمان است». زن از مرد آفریده شده است و موافق و معاون مرد است. در مسیحیت رابطه زن با مرد برابر با رابطه مسیح با کلیساست. مسیح می‌گوید: «ای زن‌ها از شوهرانتان اطاعت کنید، چنان که کلیسا مطیع مسیح است». انجیل خطاب به شوهران می‌گوید: «ای شوهران، همسران خود را آن قدر دوست بدارید که مسیح کلیسا را دوست دارد». مسیح به خاطر کلیسا کشته شد. شما نیز از همسرانتان مراقبت کنید. زن همانند بدن مرد است و مرد از آن باید حراست کند».

ازدواج رابطه‌ای ناگسستنی است و طلاق (به غیر از دلیل زنا) باعث می‌شود در صورت ازدواج دوباره مرد با زن جدید، زناکار باشد، همچنین هر زنی شوهرش را ترک کند، زناکار است. کاتولیک‌ها طلاق را مشروع نمی‌دانند، اما جدایی را می‌پذیرند. در مواردی همچون زناکاری و معلولیت، جدایی به مدت هفت سال صورت می‌گیرد. بعد از هفت سال اگر یکی از طرفین ازدواج فوت کند، طلاق جاری است.

پولس رسول زنان را دعوت به حضور در اجتماع عبادی با حجاب و رعایت سکوت می‌کند و می‌گوید اگر سئوالی داشته باشند باید از شوهرانشان بپرسند، نه از کلیسا. زن نمی‌تواند تعمید دهد و کشیشی زن ممکن نیست. زنان نمی‌توانند به مردان چیزی (مطالب مذهبی) یاد دهند، زیرا باعث تسلط زنان بر مردان می‌شود.

در انجیل مطالب زیادی درباره حقوق زنان وجود ندارد. این پروتستانیسم بود که به عبارتی فقه مسیحی را بر اساس عرف بنیاد نهاد. در پروتستانیسم هویت زن دچار تحول شد و زن و مرد برابر شدند.

● هویت زن در آیین اسلام

زرتشت، مسیح، یهود و اسلام به ترتیب ۲، ۲۵، ۳۵، و ۳۰۰ آیه در رابطه با زنان بیان کرده‌اند که نشانه رشد تدریجی بحث از زنان در این متون است. به دو صورت می‌توان به پژوهش در زمینه ادیان پرداخت: رویکرد اول، تلاش برای اثبات برتری خود و نقد دیگران است که روشی مطلوب نیست. رویکرد دوم، بررسی تبادلات بین ادیان است.

به طور مثال، آنچه در آیه معراج به نقل از امام رضا و از طریق عبدالعظیم حسنی و سهل بن زیاد آدم قمی به ما رسیده است، بخش‌هایی وجود دارد که با روایت اهل سنت تضاد دارد. این بخش‌ها که در انتها حدیث آمده است، اشاره به آن دارد که پیامبر در معراج، زنانی را دید که هر یک به نحوی در حال عذاب بودند. هنگامی که حضرت فاطمه از پیامبر پرسید «علت کیفر ایشان چه بود؟» پیامبر ۱۱ گناه را برشمرد. در این حدیث به نقل از پیامبر ۱۱ گناه همانند نمامی، سخن‌چینی، عدم دوری از نامحرم را بر می‌شمارد که زنان به خاطر ایشان در عذاب هستند.

مهریزی معتقد است این بخش از روایت که در نقل‌قول‌های اهل سنت وجود ندارد، جعلی و عینا" گزارشی از کتاب «ارداویراف‌نامه» است که تحت تاثیر محیط ایرانی بدان افزوده شده است. وی مثال‌های دیگری را نیز ذکر می‌کند که نشانه اقتباس یا رسوخ ادیان در یکدیگر است.

وی در مرحله دوم سخنان خود به تقسیم‌بندی آیات قرآنی مرتبط با زنان می‌پردازد. وی این آیات را به چهار طبقه تقسیم میکند:

▪ آیاتی که به جنبه تکوینی و شخصیت زن پرداخته‌اند.

▪ آیاتی که به توان زن برای کسب کمالات اشاره کرده‌اند.

▪ آیات مرتبط با مسائل خانواده

▪ مشارکت اجتماعی زنان

در بعد تکوینی، زن در آفرینش برابر با مرد است. خدا بشر را مورد خطاب قرار می‌دهد و آنها را برابر می‌خواند. در الگوی تحلیلی قرآن، هرجا که می‌خواست زن را به صورت خاص خطاب می‌کند. لذا می‌توان نتیجه گرفت که مفهوم «بشر» اشاره به زن و مرد مشترکا" دارد.

در بعد دوم که اشاره به توانمندیهای زنان دارد، شاهد مثال آوردن از زنانی همچون فرعون و مریم در کنار مردان هستیم. قرآن احساس مادر مریم هنگام زاده شدنش را روایت می‌کند که از این که با تولد دختری، وی نمی‌تواند نذر خود را که همانا خادم شدن کودک است، به جا آورد. اما قرآن در جمله‌ای معترضه می‌گوید «تو نمی‌دانستی و خدا می‌دانست. مرد، زن نمی‌شود». (این جمله حکایت از جایگاه زن در امری است که ظاهرا" در انحصار مردان باید باشد). لذا می‌توان گفت راه برای سیر و سلوک زنان همانند مریم باز است.

در حوزه خانواده، زن و مرد مکمل یکدیگرند. مودت و رحمت امری طرفینی است. زنان و مردان به طور مشترک به احترام به والدین دعوت شده مشاوره زن و مرد در امور مشترک توصیه شده است.

حوزه چهارم، مشارکت اجتماعی است. قرآن به شرح حال ملکه سبا می‌پردازد که در یمن فعلی حکمرانی می‌کرد. همچنین از دختران شعیب یاد می‌کند که چوپانی می‌کردند اما در هر دو مورد نقدی بر اعمال آنها نمی‌زند.

همچنین مفاهیم سیاسی و اجتماعی (همانند بیعت، هجرت، مباهله، کسب و کار اقتصادی، مالکیت بر درآمد و امر به معروف و نهی از منکر) به تصریح به صورت برابر مطرح شده است.

اما آیاتی وجود دارد که تعداد آنها ۱۱ مورد است که محل بحث و جدال در زمینه حقوق زنان است. این یازده مورد به «خلقت زن از مرد»، «رشد زنان در زیورآلات و ناتوانی‌شان در دفاع از خود»، «مکر زنان»، «حاکم بودن مرد بر زن»، «کشتزار بودن زنان بر مردان»، «برابری شهادت ۲ زن با شهادت یک مرد»، «تفاوت ارث»، «تعدد زوجات»، «حجاب» و «اختصاص پیامبری به مردان» می‌پردازد.

در بررسی این آیه می‌توان سه شیوه را مورد توجه قرار داد: دسته اول، به نوع نگاه و برداشت مفسر باز می‌گردد. به طور مثال، آنچه در مورد نشو و نما زنان در زیورآلات گفته شده، معطوف به بت‌هاست. همچنین این سخن که «مکر زنان، بزرگ است» سخن عزیز مصر است نه خدا.

دسته دوم، آیات را باید با توجه به زمینه‌های آنها مورد توجه قرار داد. به طور مثال، برابر گواهی و شهادت دو زن در برابر یک مرد، می‌تواند با توجه به سطح دانش و توانمندی زنان در آن دوره نسبت به مردان مورد تفسیر قرار گیرد. دسته سوم از این آیات نیز معطوف به شرایط تکوینی و ساختار متفاوت فیزیکی زنان است، مانند حجاب.

مرجان یشایایی

توران بهرامی

ژاسنت صلیبی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی)

آقای مهدی مهریزی



همچنین مشاهده کنید