پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

نقش حوزه و دانشگاه در اتحاد ملی و انسجام اسلامی


نقش حوزه و دانشگاه در اتحاد ملی و انسجام اسلامی

رهبر معظم انقلاب اسلامی با روشن نگری و درک عمیق از شرایط سیاسی اجتماعی داخل و خارج کشور سال ۱۳۸۶ را سال اتحاد ملی و انسجام اسلا می اعلا م کردند و فرمودند «به نظر من امسال سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی است»

رهبر معظم انقلاب اسلامی با روشن نگری و درک عمیق از شرایط سیاسی اجتماعی داخل و خارج کشور سال ۱۳۸۶ را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی اعلا م کردند و فرمودند: «به نظر من امسال سال اتحاد ملی و انسجام اسلا می است». یعنی در درون ملت ما اتحاد کلمه همه آحاد ملت و قومیت های گوناگون و اصناف گوناگون ملی و در سطح بین المللی، انسجام میان همه مسلمانان و روابط برادرانه میان آحاد امت اسلا می از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه آنها. بی تردید تحقق اتحاد ملی و انسجام اسلا می نیازمند شناسایی مبانی و پایه های وحدت و انسجام و تلا ش در راه تقویت و تحکیم این مبانی و پایه است در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته می شود که وحدت حوزه و دانشگاه به معنای حرکت به سوی یکی شدن است. یعنی فرمان واحد بر اعضای پیکر واحد راندن و از پریشانی رفتار جامعه پرهیختن. چون حکومت اسلا می انگیزه و اندیشه حوزه و دانشگاه است.

یکی از دستاوردهای انقلا ب مقدس اسلا می براساس پیروی از دستور اسلا م ایجاد اخوت و برادری در میان همه اقشار جامعه است. خداوند در قرآن کریم مومنان را برادر همدیگر خوانده است. (انما المومنون اخوه) و برادری را یکی از نعمت های بزرگ الهی که به لطف حق در میان مومنان برقرار شده است توصیف نموده و بر آنان منت گذاشته و فرمان داده است که همیشه آن را به یاد داشته باشید. «واذکروا نعمت الله علیکم اذکنتم اعدا» الف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمه اخوانا; به یاد آورید نعمت خداوند را که شامل حال شما شد و با این که دشمنی و کینه یکدیگر داشتید دل های شما را با هم الفت بخشید و به هم نزدیک کرد و با این نعمت با هم برادر شدید» و در احادیث عبارت «المومن اخوالمومن یا المسلم» فراوان است. حقوقی که برای هر برادر مومن بر مومن و یک فرض و واجب شمرده شده است. بسیار زیاد و سنگین است.

● برادری در اسلام

پیامبر گرامی اسلام به دلیل اهمیت این مساله در قانون و سفارش و توصیه های اخلا قی و شعار اکتفا» نفرموده بلکه عملا دو بار در میان اصحاب خویش برادری برقرار کردند. یکبار در مکه قبل از هجرت و بار دیگر در مدینه پس از هجرت و در آنجا برای هر صحابه یکی از انصار را به عنوان برادر انتخاب فرمودند.

هدف از این کار بدون شک تاکید بر اخوت اسلا می و کاهش تعصبات است. بحمدالله در جامعه اسلا می ما پس از انقلا ب برادری به عنوان پدیده اجتماعی بسیار ارزنده و مهم جلوه گر شد و همه تلا ش در ایجاد وحدت و برادری داشتند. آیه «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا» را نصب العین خویش قرار دادند و همه از نزاع و تفرقه و پیروی از آیه «ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» پرهیز داشتند.

حضرت امام قدس الله روحه الزکیه آن روح الهی که وحدت را در جامعه اسلامی دمید، همیشه بر این اصل مهم اسلا می تاکید می فرمود. مراجعه به فهرست صحیفه نور در بخش کلمه وحدت و به خصوص حوزه و دانشگاه این واقعیت را روشن می سازد که چه اندازه ایشان بر این اصل اهمیت می دادند و حتی نگران اختلا ف و نزاع نیروهای مخلص انقلا ب بودند. شاید بتوان گفت که پس از تقوای الهی بیشترین مساله ای که در کلمات ایشان بر آن تکیه شده است مساله وحدت است.

● وحدت از نظر امام

در پیام سوم اسفند ۶۷ خطاب بر روحانیت فرمودند اولین وظیفه شرعی و الهی آن است که اتحاد و یکپارچگی طلاب و روحانیت انقلا بی حفظ شود وگرنه شب تاریک در پیش است و بیم موج و گردابی چنین هائل امروز هیچ دلیل شرعی و عقلی وجود ندارد که اختلا ف سلیقه ها و برداشت ها و حتی ضعف مدیریت ها دلیل به هم خوردن الفت و وحدت گردد و در جای دیگر فرمودند دشمنان از دیرباز برای اختلا ف افکنی آماده شده اند و از نقشه های آنان کوشش در جدایی این دو قطب و تفرقه اندازی بین این دو مرکز حساس آدم سازی بوده و هست.

جدا کردن این دو مرکز در مقابل یکدیگر قرار دادن آنها و در نتیجه خنثی کردن فعالیت آنان در مقابل استعمار و استعمارگران از بزرگترین فاجعه های عصر حاضر است و فرمودند اختلا ف این دو قشر یعنی اختلا ف همه ملت. تا این دو قشر با هم پیوند داشته باشند اتحاد کشور شما محفوظ می ماند. نه دانشگاهی بدون روحانی می تواند به استقلا ل برسد و نه روحانی بدون دانشگاه.

● اختلاف یا فاجعه

می توان گفت وحدت و برادری یک تکلیف و وظیفه شرعی بسیار خطیر به خصوص در این زمان است که عملا مورد توجه قرار نمی گیرد و به خصوص در حساس ترین جایی که باید وحدت حفظ شود. برخی جریان های سیاسی دشمنان اصلی خود را فراموش کرده و تمام همت خویش را به کار بسته اند و حتی سعی بر این است که دیگری را به جای دشمن هدف تیر قرار دهند. ما یقین داریم که هر دو جناح انقلا بی خیرخواه دین و کشور و انقلا ب و ملت اند و این سیاست دیرینه استعمارگران است که اختلا ف بینداز و حکومت کن و حضرت امام فرمودند از توطئه های دشمن غدار غافل نباشید. قشر روحانی و قشر دانشگاهی اینها باید چشمانشان را باز کنند و همه با هم برادر وار بدون اختلا ف کلمه به پیش بروند. این نهضت را به آخر برسانند هشدار می دهم که ملت و روحانیت و دانشگاه از هم جدا نشوند که جدا شدن اینها از هم، هلا ک ملت، هلا ک اسلا م و هلا ک کشور است.

● خطر اختلا ف زیربنایی

دومین نکته بسیار ظریفی که اشاره بدان شده است این است که اگر اختلا ف زیربنایی و اصولی باشد موجب سستی نظام می شود و چون اختلا ف اصولی نیست و همه خیرخواه انقلا ب و کشور و ولی امرند، هیچ گونه ضرری متوجه نظام و انقلاب کشور و ولا یت امر نیست. اما اگر همین اختلا ف به جایی برسد که هر کدام سعی در حذف دیگری داشته باشند واضح است که به اصل نظام و انقلا ب صدمه بسیار خطرناکی وارد می شود.

به خصوص با توجه به دشمنان قوی و نیروهای اهریمنی که ما را از همه سو» احاطه کرده و عوامل آنها در همه جا ممکن است به طور مرموزی نفوذ کرده باشند و فرموده اند هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک رحم نمی کند خدایا تو خود می دانی که اجازه شک و تردید به خود راه نداده و می گوییم دانشگاه و حوزه با خلوص نیت و وفاداری نسبت به اصل انقلا ب و ولا یت فقیه و مصالح کشور تلا ش ویژه ای را آغاز نموده اند.

● خطر حب نفس

مهمترین انگیزه در بسیاری از موارد حب نفس است که موجب اختلاف می شود که همه باید از شر آن به خدا پناه ببریم. حضرت امام فرمودند: یک راه برای مبارزه با حب نفس وجود دارد و آن ریاضت است که با این روش زندگی که ما را فرا گرفته است دیگر جایی برای ریاضت و توضیح ریاضت باقی نمانده و متاسفانه همدیگر را با لحن خصمانه می گوییم و سوابق انقلا بی و مبارزاتی را فراموش می کنیم و باید قدری بیاندیشیم و خدا را ناظر و حاضر بدانیم و از خودفریبی اجتناب کنیم.

● وظیفه مغزهای متفکر جامعه

حضرت امام دانشگاهیان و حوزویان را مغز متفکر جامعه معرفی کرده و فرمودند اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت از روحانی و دانشگاهی و سایر قشرها بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرت ها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و جوانان برومند عزیز هرچه بیشتر با روحانیون و طلا ب علوم اسلا می پیوند دوستی و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه های دشمن غدر غافل نباشند.

به مجرد آن که فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت کنند و اگر تاثیر نداشت از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می توان گرفت و مخصوصا در دانشگاه کسی پیدا شد که می خواهد انحراف ایجاد کند او را ارشاد و اگر نشد از خود و کلا س خود طرد کنند. در این روزگار که راه حل هایی همچون توسعه پایدار تحول ساختاری در جهت آزادسازی و جهانی شدن اقتصاد دموکراسی و تجدید نظر در باورها به تمسک انقلا ب ارتباطات یگانه مشکل گشای مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشورها از جمله ایران معرفی می شوند آیا وظیفه جز این می ماند که تربیت یافتگان حوزه های مقدس دینی و دانشآموختگان دانشگاهی برادر وار کنار یکدیگر نشسته با صداقت امکانات خود را در نظر گرفته راه حل هایی بهینه را برای آن مسائل بیابند...

● نگاه تاریخی به مساله وحدت حوزه و دانشگاه

در باب وحدت دانشگاه و حوزه بسیار سخن گفته و نوشته اند. اما به نظر میآید آنچه می تواند در تشکیل مفهوم وحدت نقش اساسی ایفا کند. نگاه تاریخی به این مساله است. از چه زمان و در کدامین وضع و حال این مساله در جامعه ما مطرح شد؟ آن چه به اجمال می توان گفت آن است که رشد تاریخی مساله در پیدایش نظام آموزشی به سبک جدید و الگو گرفته از غرب است. در پیشینه فرهنگ ما حوزه های دینی پایگاه علم و دین بودند. عالمان از فقیه و فیلسوف و طبیب همه عالم را در آینده دین می نگریستند و رنگ و روی عالم در چشم همه یکی بود و در یک مسیر گام می زدند و هر شائبه ستیز علم و دین ما به سرپنجه تدبیر دین مداران علم زدوده می شد و باز وفاق دیرین برقرار می گشت و عاقله جامعه از پریشانی و دو گانگی می رمید تا آن که نخستین بار پس از شکست های مکرر نظامی در برابر سپاه روس و ماجراهای تلخ عهدنامه ترکمن چای و گلستان نیاز به علومی غیر از آنچه تا آن روز در مکتب خانه ها و حوزه ها تدریس می شده احساس شد. در حقیقت فقه و ادبیات تاریخ و فلسفه و علومی از این دست نمی توانست به تنهایی جامعه را در برابر هجوم بیگانه بیمه کند و نیز محصول آموزش های آن نمی توانست پاسخگوی تمام خواسته های جامعه باشد. اینجا بود که اولین بار نظام آموزشی پدید و در کشور ما پا گرفت و سیر تکامل این نظام تاسیس دانشگاه تهران و پس از آن ادامه یافت. آنچه در این بین مهم است دو برخورد متفاوت و دو سویه است.

جامعه برای پر کردن خلا » تمدنی خویش، افرادی را برای تحصیل و یادگیری فنون به ویژه فنون نظامی به خارج اعزام می کند و این افراد غالبا با تکنیک و صنعت فرهنگ بیگانه را نیز به سوغات میآورند. یعنی همان چیزی که جامعه ما ابدا به آن نیاز ندارد. از سوی دیگر واکنش رسمی و آشکار در برابر این احساس نیاز و میل به یادگیری علوم جدید در چهره تحریم و مقاومت در برابر جنبه های فرهنگی این جریان رخ می نمود. اینجا بود که مغالطه ای تاریخی شکل گرفت (نزاع علم و دین) که در جامعه مسیحی غرب به انزوای دین و برپایی نسبت علم مداری انجامیده بود. بی آنکه در جامعه ما زمینه ای داشته باشد یکباره با همه شاخ و برگش وارد شد و نابردباری جامعه دینی در برابر مظاهر تجدد به معنای علم ستیزی قلمداد شد و دانشوران نیز به قلمرو دین دست یازیدند و با نفی یکسره دین اهداف جامعه را نیز خود ترسیم کردند.

از طرف دیگر دینداران نیز حاملا ن تجدد را پیامآوران «دین ستیزی» دانستند و متاع علم را به هیمه تجدد و تجدد مابان سوختند و نفی کردند.

گروهی نیز علمآموزی و دین گریزی را یکی انگاشتند و به پایگاه علوم نوین به دیده شک نگریستند. اینک با تحقق انقلا ب اسلا می و تشکیل جمهوری اسلا می به دست امام راحل (قدس سره) دانشگاهی و حوزوی توشه ای از تجربه ها بر دوش دارند مغالطه ها را گشوده اند و افسانه ها را به طاق نسیان کوفته اند.

هر دو از آتش این منازعه و از هیزم کشان آن بیزارند. «حکومت اسلا می» انگیزه و اندیشه حوزه و دانشگاه است . و وحدت حوزه و دانشگاه در چنین فضایی به معنای حرکت به سوی یکی شدن است.

● حوزه و نسل جوان

نهال انقلاب که به دست پربرکت فرزندی از حوزه های علمیه در سال ۱۳۴۲ کاشته شد، اینک به درخت تنومند تبدیل شده است که اصلها ثابت و فرعها فی السما» بی شک این انقلا ب حاصل تحمل سال ها رنج و زحمت زندان و شکنجه تبعید علما» و بزرگان و مبارزان و مجاهدان بوده است.

دشمنان نهضت اسلا می و بیداری دوباره امت اسلا م به هیچ وجه حاضر به قبول آن نبوده و هر روز با دسیسه و مکری بر آن بوده اند که انقلا ب را از مسیر صحیح خود بازدارند. اما با گذشت حدود بیست و نه سال از نهضت الهی خمینی کبیر هر روز شاهد موفقیت های چشمگیر و پشت سر گذاشتن مشکلا ت هستیم و به فضل پروردگار و رهبری های داهیانه مقام معظم رهبری و پشتیبانی مراجع عظام و حوزه های علمیه می رود که ان شا» الله پرچم انقلا ب به دست پرچمدار اصلی آن برسد. حوزه های علمیه به ویژه حوزه علمیه قم و سرچشمه فیاض آن فیضیه در طول بیست و نه سال همواره پیشتاز و پرچمدار اصلی نظام و انقلا ب بوده است.

هم اکنون هم که هجمه جدیدی علیه اسلا م و جمهوری اسلامی شده است روحانیت باید در دفاع از آن مانند گذشته پیش قدم باشد و رسالت الهی و دینی خود را به نحو احسن به جا آورد.

جنگ امروز، جنگ فیزیکی نیست، بلکه جنگ فکر و فرهنگ است. تهاجم فرهنگی بلکه به تعبیر بلند و رسای مقام معظم رهبری شبیخون فرهنگی و مهمترین حربه دشمنان انقلا ب و نظام ما است. کشور مقدس ما هم که نیروهای جوان بسیار زیادی را دارد نیاز به برنامه ریزی و تلا ش گسترده ای دارد تا بتواند جوابگوی نیازهای فکری و فرهنگی و اقتصادی آنان باشد.

شکی نیست که دولت باید در زمینه ایجاد اشتغال، مسکن و ازدواج و دیگر نیازهای مالی مردم خصوصا نسل جوان تلاش مضاعفی از خود نشان بدهد. اما حوزه های علمیه و دانشگاه ها وظیفه ای سنگین تر برعهده دارند و آن اشباع علمی- فکری- معنوی و دینی نسل جوان است و وظیفه حوزه های علمیه بسیار سنگین تر از سلاح محکم و موثر در برابر موج گسترده فساد و فحشا» از طریق ماهواره و اینترنت و... معنویت و تقوا و بازگشت به هویت دینی و فطری بشر است.

چه کسی باید این نسل تشنه و مشتاق را از سرچشمه فیاض سیراب کند و کشتی متلا طم و جوشان را به ساحل برساند. آیا کسی غیر از روحانیت و حوزه های علمیه می تواند نسل جوان را با معارف ناب دین و ارزش های الهی و معنوی خصوصا موعودباوری آشنا سازد. پس برتری حوزه و عقلا ی قوم است که در جهت گیری های کلی و برنامه ریزی و سیاست گذاری های کلا ن جوابگویی به شبهات و نیازهای این جمعیت عظیم و مشتاق را در نظر بگیرید و با برنامه ریزی دقیق و آموزش شایسته افراد پل ارتباطی قوی ای بین حوزه های علمیه و نسل جوان برقرار کنند...

● پیشنهادات

لذا برای وحدت پیشنهادات ذیل قابل طرح است:

۱) طرح اندیشه مهدویت به عنوان باوری عزت بخش و قدرتآفرین.

۲) توجه جدی به رهنمودهای مقام معظم رهبری به عنوان محور وحدت.

۳) پرهیز جدی از سیاسی کردن و جناحی کردن وحدت.

۴ ) از بین بردن تنش ها و آنچه ذهنیت و فاصله ایجاد می کند.

۵-) تشکیل میزگردهای تلویزیونی با نخبگان طلبه و دانشجو برای تبیین ضرورت وحدت.

۶) نشست های متعدد طلا ب و دانشجویان و اساتید حوزه و دانشگاه برای آشنایی با یکدیگر و آگاهی از نقطه نظرات همدیگر.

۷) مقابله جدی با جریان های انحرافی و اندیشه های خرافی.

منابع:

قرآن مجید

وصیت نامه حضرت امام (ره)

مجله پاسدار اسلا م، شماره ۱۲۸۲

فصلنامه حوزه و دانشگاه انتشارات امیرکبیر

پیام حوزه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلا می

بخشی از پیام مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال ۱۳۸۶ به نقل از سایت ir.leaber.WWW

الحدیث، نشر دفتر تبلیغات اسلا می قم

یکصد و پنجاه آیه و روایت، نوشته دهقان

گفتمان وحدت- عدالت- ستاد علمی- فرهنگی بصیرت



همچنین مشاهده کنید