جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

ستاره صداقت


ستاره صداقت

به مناسبت ولادت صادق آل محمد ص

هفدهم ربیع‌الاول یادآور تولد دو ستاره درخشان در آسمان نبوت و امامت است. روزی که در آن برترین آفریدگان خداوند از سلاله پاک و بطن نورانی متولد شدند.

محمد، بهترین واژه آفرینش وقتی چشم به جهان گشود رویدادهای خارق‌العاده‌ای به وقوع پیوست که بر همگان آشکار شد که او جهان و باورهای آن را دگرگون خواهد ساخت و سال‌ها بعد، از نسل او، جعفر(ع)‌ پا به عرصه گیتی نهاد که از همان ابتدا آثار بزرگی و نورانیت از چهره‌اش هویدا بود و چون رشد کرد و بالید آیین جدش را از کژی‌ها و تهدیدها رهانید و تضمین کرد.

از این‌رو نقش مهم و سترگ امام صادق بویژه در حفظ اسلام از کژی‌ها و تهدیدهای فرقه‌های خرافی و کفرآمیز زمان خودش در خور توجه بوده و به بیان دیگر می‌توان گفت امام صادق آیین و رسالتی آسمانی را که توسط جدش رسول‌الله پایه‌گذاری شد، تداوم بخشید. در این گفتار به بهانه تولد این دو گوهر تابناک، بررسی اجمالی از دوران امامت امام صادق(ع)‌ داریم.

● رهاننده آیین تشیع

امام حسین(ع)‌ سنتی را در تاریخ اسلام و تشیع بنیان گذارد که بر مبنای آن حکومت فاسد و فاسق بنی‌امیه را رسوا کرد و در روزگار فرزندش امام صادق(ع)‌ در شرایطی متفاوت، حکومت از این خاندان بدنام و بدکار به خاندانی دیگر به نام بنی‌عباس منتقل می‌‌شد که گذشت روزگار نشان داد در فسق و فجور، ستم، عوام‌فریبی و رذالت‌ دست‌ کمی از سلف خود بنی‌امیه ندارد.

به طوری که کم‌کم هر چه از عمر آن سپری می‌شد مردم چهره مزور و کریه آن را بیشتر می‌شناختند. از جنبه دینی و اعتقادی در مردم تنفر شدیدی نسبت به خاندان بنی‌عباس ایجاد شد و ظلم و ستم بی‌حساب آنها نیز از نظر اجتماعی در روحیه مردم احساسات منفی را رشد می‌داد به طوری که سرانجام در تبلیغات و جنبش‌های علویان در کوفه و خراسان و ممالک اسلامی بر ضد عباسیان تبلور یافت. این قیام‌ها چهره فاسد بنی‌عباس را برملا و برای مردم بیشتر آشکار کرد.

یکی دیگر از ویژگی‌های دوران امام صادق(ع)‌، پیدایش انقلابات و جریانات فکری و فرهنگی در سال‌های (۱۴۸ ـ ۱۱۴ هـ .ق)‌ بود، اما بحث این است که اگر در عصر امام حسین(ع)‌، خلفای غاصب و فاسد بنی‌امیه با اسلحه کمر به نابودی اسلام بسته بودند، در دوران امام صادق(ع)‌، لبه تیز این جریانات فکری و فرهنگی و مدعیان دروغین، همانند زنادقه و تصوف به عنوان جریانات نوظهور، موجودیت اسلام ناب و تشیع را نشانه رفته بود و بنی‌عباس هم با زیرکی تمام و موذیانه از این فرقه‌های گمراه‌کننده و کفرآمیز حمایت می‌کرد و به آنها اجازه نشر آموزه‌ها و افکارشان را می‌داد که عمدتا ضدتشیع بودند و شخصیت امام را تخریب می‌نمودند.

در این راستا، امام با درک بالای خود و احساس خطر، مکتبی را تاسیس کرد و دانشگاهی را برقرار ساخت که افزون بر ۴۰۰۰ شاگرد در آن به تحصیل و تعلیم مشغول بودند و دانشمندانی چون جابربن‌حیان شیمیدان معروف، ابن هشام فیلسوف، انس بن مالک، ابوحنفیه و... را در خود پرورش داد.

مکتب و دانشگاه امام آنقدر پر بار و پر محتوی بود که شیعه دوازده امامی را «شیعه جعفری» نیز می‌نامند.

نکته: اگر در عصر امام حسین(ع)‌، خلفای غاصب و فاسد بنی‌امیه با اسلحه کمر به نابودی اسلام بسته بودند، در دوران امام صادق(ع)‌، لبه تیز این جریانات فکری و فرهنگی و مدعیان دروغین، همانند زنادقه و تصوف انحرافی به عنوان جریانات نوظهور، موجودیت اسلام ناب و تشیع را نشانه رفته بود

امام با درایت تمام، نقشه ابومسلم و ابوسلمه، عبدالله بن محض و محمد زکیه را که دو فرد نخست در انتقال حکومت از بنی‌امیه به بنی‌عباس، نقش عمده‌ای داشتند، منتها پس از تغییر حکومت روش و عقیده خود را تغییر داده بودند و از امام خواستند خود را واپسین پیشوای شیعه بنامد و قیام کند، برملا کرد و نه‌تنها به خواسته‌ آنها تن نداد و در برابر آنها ایستادگی کرد بلکه با تمام وجود از ظهور مهدی موعود فرزندش در موعد مقرر به عنوان آخرین امام دفاع کرد.

ابوسلمه به امام نامه نوشت و از ایشان درخواست کرد خود را مهدی موعود بخواند و با او که می‌‌خواهد خلافت را از بنی‌عباس گرفته و به امام بازگرداند، همصدا شود، امام پاسخ منفی داد و نامه او را در آتش سوزاند و اعلان داشت: هدفش امر به معروف و نهی از منکر و ادامه رسالت پیامبر(ص)‌ و نیاکانش بوده تا‌ آن را به صاحب‌الزمان مهدی فاطمه برسانند.

درواقع هدف این جریانات موذیانه و این مدعیان دروغین ضمن تخریب امام، همسو با خلفای بنی‌عباس، انحراف و خشکاندن ریشه اسلام و تشیع بود که امام با درایت و موقعیت‌سنجی خودش تمامی این نقشه‌ها را خنثی کرد و حتی در برابر عبدالله بن محض و پسرش محمد نفس زکیه که نسب او از جانب پدر و مادر به امام حسین می‌رسید، هوشمندانه ایستاد و خود را تسلیم آنان نکرد و فرمود: من مهدی امت نیستم. زمان ظهور آن حضرت مشخص است و در موعد مقرر خواهد آمد.

بنابراین مبارزه نظام سیاسی حاکم علیه اسلام در این زمان چهره عوض کرده بود و از جنگ مسلحانه عصر امام حسین(ع)‌ به نبرد فکری و عقیدتی و تبلیغاتی تغییر چهره داده بود.

به عبارت دیگر امام در این جنگ فکری و عقیدتی برای رهایی اسلام ناب جدش رسول‌الله و تشیع همان کاری را انجام داد که امام حسین‌(ع)‌ با شهادتش در کربلا به انجام رساند.

مبارزه فکری امام با جریانات انحرافی زمانش و تفسیرهای غلط از اسلام و مدعیان دروغین که کیان اسلام و تشیع را نشانه رفته بودند، آنقدر حساب شده و ریشه‌دار و خردمندانه بود که جملگی آن اندیشه‌ها و جریانات شیطانی و کفرآلود را نقش بر آب ساخت و اسلام را حیات دوباره بخشید.

قاسم آخته



همچنین مشاهده کنید