چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

آل سعود دو قدم مانده به سقوط


آل سعود دو قدم مانده به سقوط

چند کودک قد و نیم قد با بدن های لاغر و نحیف و دشداشه های رنگ و رو رفته در اطراف جنازه های پدر, مادر و یکی از خواهران خود که دقایقی پیش بر اثر حمله هوایی جنگنده های آل سعود به شهادت رسیده اند, حلقه زده و به زبان عربی نوحه سرایی می کنند و اشک می ریزند

۱) چند کودک قد و نیم قد با بدن های لاغر و نحیف و دشداشه های رنگ و رو رفته در اطراف جنازه های پدر، مادر و یکی از خواهران خود که دقایقی پیش بر اثر حمله هوایی جنگنده های آل سعود به شهادت رسیده اند، حلقه زده و به زبان عربی نوحه سرایی می کنند و اشک می ریزند. بقیه خانه های منطقه فقیرنشین «حیدان» در استان شیعه نشین «صعده» یمن نیز حال و روزی نظیر آنها دارند، صدای ضجه زنان و کودکانی که از شلیک راکت ها و ریزش بمب های خوشه ای هواپیماهای جنگی آل سعود جان سالم به در برده و یا مجروح شده اما به شهادت نرسیده اند با شیون نوزادانی که مادر از دست داده و نمی دانند چه اتفاقی افتاده است، در هم آمیخته. در میان نوحه سرایی مصیبت دیدگان جملاتی نظیر یا ابوفاضل... نفدیک یا زهرا(س)... نفدیک یا حسین(ع) به صورت بریده بریده شنیده می شود... این صحنه دوام زیادی نمی آورد... یک ساعت بعد چند فروند هواپیمای ارتش آل سعود با بمب های خوشه ای که بر فراز منطقه حیدان می ریزند... فقط تلی از خاک و دود و خون باقی می گذارند...

از ۱۰روز قبل که سعودی ها رسماً به حمایت از دولت یمن وارد جنگ با شیعیان صعده شده اند، سایر شهرهای استان صعده نیز با فاجعه ای مشابه روبروست. در «الرزامات»، «ذات السبیل»، «شافعه»، «مران» و ... اجساد شهدا را با بنزین به آتش می کشند و پیکر مردان را در مقابل چشم کودکان با ریسمان به خودروهای نظامی بسته و برای عبرت دیگران در شهر می گردانند و... هواپیماها و نظامیان آل سعود که از مقابله با رزمندگان جان برکف و شجاع شیعیان صعده، ناکام مانده و به تنگ آمده اند، از زنان و کودکان بی پناه و پیرمردانی که در شهرها و روستاهای صعده باقی مانده اند، انتقام می گیرند. حکام دست نشانده و خونریز آل سعود در صعده دست به همان جنایاتی می زنند که صهیونیست ها در غزه، جنوب لبنان، دارفور، کفرقاسم و... زده بودند. تا آنجا که به قول «فهمی هویدی» روزنامه نگار معروف عرب که فقط به اندکی از جنایات آل سعود در صعده پی برده است، «صعده را باید دارفور یمن نامید» در فلسطین، صهیونیست ها و در صعده، آل سعود.

۲) در فوریه ۲۰۰۵-اسفندماه ۱۳۸۴- ساموئل هانتینگتون استراتژیست معروف آمریکایی و صاحب تئوری «جنگ تمدن ها» که چند ماه قبل، جهان از لوث وجودش پاک شد، در یک همایش بین المللی با عنوان دموگرافی که در نیکوزیا، پایتخت قبرس برپا شده بود گفت؛ «مرتجع ترین کشور منطقه خاورمیانه یعنی عربستان سعودی که در آن هیچگونه انتخاباتی نیست و مردم آن کمترین نقشی در حاکمیت ندارند و یک خانواده به گونه قرون وسطایی بر آن کشور ثروتمند حکومت می کند، نزدیک ترین روابط دوستانه را با آمریکا دارد و در همان حال، آمریکا با جمهوری اسلامی ایران که دموکراتیک ترین کشور منطقه است و مجلس و دولت آن با رأی مردم انتخاب می شوند، بیشترین دشمنی ها را دارد. البته می دانم که دیپلماسی آمریکا در نگاه به عربستان و ایران، قابل توضیح نیست و متناقض به نظر می رسد، اما در آینده از کشور عربستان خبرهای قابل توجهی به گوش خواهد رسید.»

در همان روزها، اظهارات هانتینگتون با اعتراض رسمی وزیر خارجه آل سعود به وزارت خارجه آمریکا روبرو شد و خبرگزاری آمریکایی یونایتدپرس که این بخش از سخنان هانتینگتون را منتشر کرده بود در گزارش کوتاهی احتمال خطا در نقل قول از وی را منتفی ندانست!

چند هفته بعد از حضور رسمی اوباما در کاخ سفید، «سیمون هاندرسون» مسئول «موسسه پژوهشی واشنگتن» که یک مرکز اطلاعاتی مشترک «سیا» و «پنتاگون» است و با تابلوی «بررسی های استراتژیک در سیاست خارجی آمریکا» فعالیت می کند، در فصل مربوط به «عربستان سعودی» از گزارش مفصل خود به اوباما، نوشت «پیش بینی می شود که نظام حکومتی عربستان طی ۵ سال آینده شاهد تحولات و تغییرات گسترده ای باشد و احتمال می رود که در این فاصله چند پادشاه در این کشور به سلطنت برسند» در این گزارش اگرچه به اظهارات ۴ سال قبل ساموئل هانتینگتون در نیکوزیا اشاره ای نشده است ولی برخی از بخش های آن می تواند توضیح روشنی برای نکته ناگفته در اظهارات هانتینگتون باشد. آنجا که از ۳ عامل اصلی در تشریح علت ناپایداری منجر به سقوط احتمالی حاکمیت آل سعود یاد می کند. این ۳ عامل در گزارش یاد شده عبارتند از؛

▪ اول: تشکیل جمهوری اسلامی در ایران که علی رغم تقابل ۳۰ ساله آمریکا با آن، گام های بلندی در عرصه های تکنولوژیک و اقتدار منطقه ای برداشته است و برگزاری انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در آن، تمایل شدید مردم عربستان مخصوصاً جوانان و تحصیلکردگان را به داشتن کشوری دموکراتیک و شرکت در اداره امور کشور خویش برانگیخته است. گفتنی است در این بخش از گزارش آمده است جوانان عربستان در مواجهه با جوانان سایر کشورها از اینکه، یک خانواده بر سرنوشت آنها حاکم است و مردم هیچ نقشی در سرنوشت خود ندارند، دچار افسردگی و گاه شرمندگی می شوند.

▪ دوم: در گزارش فوق از ثروت سرشار و افسانه ای شاهزادگان سعودی در کنار فقر بسیاری از مردم این کشور، مخصوصاً شیعیان و سنی های غیروهابی که تمایل فراوان دینی به ایران دارند، به عنوان عامل دوم یاد شده و آمده است که هر چند حکومت عربستان در سال های اخیر با اختصاص بودجه ویژه برای تأمین رفاه و مسکن اقشار کم درآمد، به منظور کاستن از فشار بر این اقشار اجتماعی تلاش کرده است، اما بررسی های میدانی نشان می دهد که این اقدامات در جلب رضایت آنان موفقیت زیادی نداشته است.

▪ سوم: ارتباط نزدیک آل سعود با آمریکا و مواضع خنثی و در بسیاری از موارد، حمایت گونه سعودی ها از اسرائیل که با توجه به کینه ملت های مسلمان از اسرائیل، پادشاهان سعودی را به عنوان متولیان اصلی زیارتگاه مسلمانان- منظورش خادم الحرمین است- با پرسش های آزاردهنده ای روبرو کرده است. این اعتراض ها مخصوصاً بعد از جنگ ۳۳ روزه لبنان و ۲۲روزه غزه شتاب بیشتری گرفته است، در حالی که ایران، رقیب قدرتمند عربستان به دلیل حمایت گسترده از حزب الله لبنان و حماس و ارسال اسلحه -!!- و تدارکات دارویی و غذایی برای تروریست های حزب الله و حماس!!- نامی که شایسته آمریکا، اسرائیل و سعودی هاست- توانسته است تحسین مسلمانان را به خود جلب کند.

۳) گزارش فوق و شواهد فراوان دیگری که شرح آن از محدوده این نوشته محدود بیرون است، نشان می دهد، عمر حاکمیت دست نشانده آل سعود به پایان رسیده است و آمریکا اگر هم تمایل داشته باشد - که دارد - ولی نمی تواند از این سقوط جلوگیری کند. از این روی به نظر می رسد، آمریکا با درگیر کردن سعودی ها در جنگ با شیعیان صعده، دو هدف جداگانه را دنبال می کند. از یکسو تضعیف نهضت مقاومت الحوثی با قتل عام وحشیانه شیعیان صعده که از حمایت و همراهی تمامی نهضت های مقاومت اسلامی- چه شیعه و چه سنی- برخوردارند و در صورت به دست گرفتن حاکمیت یمن، قطب مستحکمی از مقاومت اسلامی را در برابر نظام سلطه و جریان سازشکار عرب شکل می دهند و از دیگر سو؛ برای مقابله با نهضت اسلامی مردم صعده، حاکمیت آل سعود را که عمر آن رو به پایان است و به مهره سوخته تبدیل شده است، هزینه می کند.

۴) برخلاف ادعای رسانه های غربی و مطبوعات و شبکه های تلویزیونی آل سعود، در حمله هوایی و زمینی- و از دیروز محاصره دریایی- سعودی ها علیه مقاومت اسلامی صعده، مقاومت با صلابت ادامه دارد و تلفات سنگینی به نظامیان متجاوز و شکم باره و عیاش آل سعود وارد شده است. حمله هوایی و زمینی ارتش سعودی به مردم بی دفاع شهرها و روستاها و جنایات وحشیانه ای که علیه زنان و کودکان مرتکب می شوند، ضمن آن که با هدف ایجاد رعب و وحشت صورت می پذیرد، نشانه ناکامی در مقابله با مردان مقاومت نیز هست، تا آنجا که بسیاری از تحلیل گران منطقه ای و بین المللی، نتیجه این حملات وحشیانه را با نتیجه هجوم وحشیانه صهیونیست ها به لبنان و غزه مقایسه می کنند و از هم اکنون شکست آل سعود را رقم می زنند.

۵) بعد از فتنه اخیر در انتخابات ریاست جمهوری دهم که به گواهی اسناد غیرقابل انکار از مدت ها قبل طراحی شده- و کیهان مرحله به مرحله آن را با استناد به همان اسناد پیش بینی کرده- بود، این پیام به طور همزمان از سوی منابع رسمی آمریکا برای رهبران نهضت های مقاومت اسلامی منطقه، از جمله حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین و الحوثی، رهبر مقاومت شیعیان یمن ارسال شد. مضمون مشترک پیام ها آن بود که ایران به عنوان پشتوانه و عقبه استراتژیک مقاومت های اسلامی با بحران در حاکمیت روبرو شده!! و از رهبران نهضت های مقاومت خواسته شده بود، این فاکتور را در مناسبات آینده خود به حساب آورند!!

شعار در حمایت از اسرائیل و آمریکا، خودداری سؤال برانگیز سران فتنه از محکوم کردن اسرائیل، حتی در روز قدس و آمریکا حتی در روز مقابله با استکبار جهانی، پیروی آشکار از فرمول جین شارپ و مایکل لدین و ملاقات های مکرر با جرج سوروس صهیونیست و تبلیغات گسترده، فراگیر و هماهنگ رسانه ها و محافل آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی در این باره که فتنه انگیزان با حاکمیت اسلامی به مخالفت برخاسته و از طرح شعار علیه اسرائیل و آمریکا دست کشیده اند و... در همین بستر معنا پیدا می کند و تردیدی باقی نمی گذارد که فتنه انگیزی در ایران، تهدید حزب الله در لبنان و حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و حمله وحشیانه به شیعیان یمن، پروژه هایی هستند که طراح، مجری و ستاد عملیاتی واحدی دارند.

حسین شریعتمداری



همچنین مشاهده کنید