سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

پرهیز از رفتار مغرورانه


پرهیز از رفتار مغرورانه

یکی از مهم ترین بخش های آداب معاشرت اسلامی و انسانی, رفتار متواضعانه, و پرهیز شدید از هر گونه کردار تکبرآمیز و مغرورانه است, چرا که برخوردهای مغرورانه و خودپسندانه, موجب ناهنجاری روابط, و عکس العمل های ناموزون, و پیامدهای شوم و کینه توزانه, و قطع رشته های دوستی و صفا و صمیمیت خواهد شد

یکی از مهم‌ترین بخش‌های آداب معاشرت اسلامی و انسانی، رفتار متواضعانه، و پرهیز شدید از هر گونه کردار تکبرآمیز و مغرورانه است، چرا که برخوردهای مغرورانه و خودپسندانه، موجب ناهنجاری روابط، و عکس‌العمل‌های ناموزون، و پیامدهای شوم و کینه توزانه، و قطع رشته‌های دوستی و صفا و صمیمیت خواهد شد. تکبر یک حالت انحرافی درونی است که نشانه‌های آن به شکل‌های مختلف در زندگی انسان آشکار می‌شود، در این بخش از نصیحت حضرت لقمان، به دو نشانه تکبر و خودپسندی، اشاره شده که باید از آن پرهیز کرد:

۱- روی گردانی خشم گون و غیردوستانه از مردم

۲- راه رفتن مغرورانه و تکبرآمیز در کنار مردم.

این دو خصلت که از حالت زشت تکبر نشات می‌گیرد، آسیب شدیدی بر آداب صحیح معاشرت می‌رساند، و چه بسا دوستی ها را به دشمنی، و صفا و صمیمیت را به کدورت و خشونت تبدیل نموده و باعث اختلافات و ناسازگاری‌های زندگی، به ویژه بین همسران، همسایگان و دوستان خواهد شد. ممکن است به نظر برسد که لقمان در این نصیحت، چرا امور جزیی را مطرح کرده است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که صفات و حالات زشت انسان، غالبا از راه و روش‌های جزیی او آشکار می‌گردد، مثلا چگونگی سیگار کشیدن شخصی آن هم در روز ماه رمضان در انظار مردم.

در حقیقت لقمان به جهانیان اعلام می‌کند که از طریق نشانه ها، حالت‌های درونی خود را بشناسید، چرا که چگونگی حالات درونی، به طور ناخودآگاه در چهره و رفتار و کردار انسان آشکار خواهد شد، چنان که امیرمؤمنان علی (ع) در سخنی فرمود: «ما اضمر احد شیئا الا ظهر فی فلتات لسانه و صفحات وجهه; هر کس آنچه را در دل پنهان کند، از زبانش فرو ریزد، و در سیمایش خوانده شود» البته ناگفته پیداست که منظور لقمان از نصیحت فوق، پرهیز از هرگونه مظاهر تکبر و غرور است، اما از آنجا که صفت تکبر قبل از هر چیز خود را در حرکات عادی و روزانه نشان می‌دهد، انگشت روی دو مظهر خاص گذاشته شده است. اکنون شایسته است به تجزیه و تحلیل این دو نشانه و مظهر بپردازیم:

● روی‌گردانی خشمگون

از آداب معاشرت صحیح اسلامی آن است که انسان در برخوردها و جدایی‌های خود از مردم، اصول متانت و محبت را رعایت کند، و رفتارش با سلام و لبخند مهرانگیز باشد، از روی بی اعتنایی و خشم آلود، از کنار مردم عبور ننماید، چنین روی گردانی که از تکبر و خودپسندی نشات می‌گیرد، باعث تیره شدن روابط، و سرد شدن کانون گرم پیوندها، و احیانا موجب تخریب آن کانون خواهد شد. در تعبیر لقمان آمده «و لا تصعر خدک للناس؛ با بی اعتنایی از مردم روی نگردان.» واژه تصعر از ماده صعر، در اصل، یک نوع بیماری است که شتر به آن مبتلا می‌شود، به طوری که شتر گردن خود را کج می‌نماید.

این تعبیر بیانگر آن است که این گونه برخورد با انسان ها، نشانه بیماری روانی و اخلاقی است، و نوعی انحراف در تشخیص و تفکر است، و هرگز یک انسان سالم، دچار این گونه روش‌های پنداری و خیالی نمی‌گردد. مساله روی گردانی مغرورانه از مردم، یک جسارت و توهین است که از آثار شوم آن کینه پروری و کاشتن بذر عداوت و دشمنی است، و چنین کاری موجب تباهی اخلاق و شیوه‌های خداپسندانه انسانی خواهد شد. حتی در مورد دوری و فاصله گرفتن از کافران، خداوند به پیامبرش چنین دستور می‌دهد «...واهجرهم هجرا جمیلا؛ از آنها دوری کن، ولی دوری جمیل و شایسته.» یعنی دوری تو از آنها توام با دلسوزی و دعوت و ارشاد دوستانه - که یکی از روش‌های تربیتی در مقاطع خاص است - باشد. این دستور حاکی است که در برخوردها، شیوه‌های جذب، بر طرد مقدم است، و مساله طرد، مربوط به موارد استثنایی و شرایط خاص است.

● راه رفتن مغرورانه

یکی از مظاهر تکبر و خودخواهی که لقمان پسرش را به پرهیز از آن دعوت کرده راه رفتن مستانه یا مغرورانه است که نشان‌دهنده حالت درونی زشت خودخواهی و خودبزرگ بینی است. این گونه راه رفتن که از آن به «مشی مرح » (با مستی و غفلت) تعبیر شده، یک نوع بلندپروازی و خودبرتربینی است که موجب سرکشی و طغیان شده، و انسان را از مرز بندگی خدا خارج می‌سازد، بر همین اساس خداوند در مورد دیگر از قرآن می‌فرماید: «و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا؛ بندگان خدا کسانی هستند که با تواضع و فروتنی راه می‌روند.» نیز می‌فرماید: «و لاتمش فی الارض مرحا انک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا؛ و روی زمین با تکبر راه مرو، تو نمی‌توانی زمین را بشکافی، و طول قامتت هرگز به کوه ها نمی‌رسد.» این تعبیر سرزنش آمیز الهی، برای شکستن غرور انسان است، که او هرچه تکبر کند، نمی‌تواند زمین را بشکافد، یا طول قامتش را به ارتفاع کوه ها برساند، بنابراین با دیدن عظمت مخلوقات الهی، باید خود را ناچیز بداند، و باد غرور را از مشک وجود خود خالی سازد، نه این که برای جلب توجه مردم به او، هنگام راه رفتن پا به زمین بکوبد، یا گردن بر آسمان بکشد.



همچنین مشاهده کنید