پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

عدم تعهد در عراق مداخله در افغانستان


عدم تعهد در عراق مداخله در افغانستان

از قرار معلوم در صورت پیروزی دموكرات ها در انتخابات آینده ریاست جمهوری , امكان تصدی هالبروك در وزارت امور خارجه آمریكا بیش از دیگران است ریچارد هالبروک موسس نهاد «آمریکن آکادمی» در برلین است نهادی که وظیفه آن تقویت تعامل میان آلمان و آمریكاست

«ریچارد هالبروک» مردی برای موارد سخت و دشوار است. او بود که در سال ۱۹۹۵ از سوی پرزیدنت کلینتون برای تهیه طرحی برای حل بحران بوسنی ماموریت یافت.

این سیاستمدار ۶۶ ساله آمریكایی آلمانی تبار از زمان کندی برای همه روسای جمهور دموكرات آمریكا کار کرده است. در سال ۱۹۹۳ به سفارت آمریكا در آلمان منصوب شد و در سال ۱۹۹۹ بر صندلی نمایندگی ایالات متحده در سازمان ملل نشست.

از قرار معلوم در صورت پیروزی دموكرات‌ها در انتخابات آینده ریاست جمهوری‌، امكان تصدی هالبروك در وزارت امور خارجه آمریكا بیش از دیگران است. ریچارد هالبروک موسس نهاد «آمریکن آکادمی» در برلین است‌؛ نهادی که وظیفه آن تقویت تعامل میان آلمان و آمریكاست.

این دیپلمات سابق آمریكا در این مصاحبه در مورد نقش و مسوولیت مهم و بزرگ آلمان در جهان می‌گوید و ضمن انتقاد به گروه ۸ درباره یک راه‌حل ممکن برای عراق صحبت می‌کند.

جناب سفیر هالبروک، آمریکن آکادمی که شما ریاست آن را برعهده دارید به تازگی جایزه هنری کیسینجر را به «هلموت اشمیت» صدراعظم اسبق آلمان به خاطر تدابیر و مدیریت وی در امر برقراری گفتمان فراآتلانتیکی اهدا کرد اما در عین حال آقای اشمیت به شدت به سران گروه ۸ انتقاد می‌کند، گروهی که زمانی توسط خودش بنیانگذاری شده است و امروز به دلیل عدم حضور چین و هند در آن‌، جمعی ناقص و کوچک به حساب می‌آید. نظر شما در این مورد چیست؟

من هم کاملا با این نظر آقای اشمیت موافق هستم. نشست اخیر به هیچ عنوان بازتاب دهنده واقعیات جهانی نبود. در نشست هایلیگندام در مورد تغییرات جوی و گازهای گلخانه‌ای صحبت شد در حالی که چین و هند که در تولید این گازها پس از آمریكا در مقام‌های بعدی هستند در این گروه عضویت ندارند.

در دهه ۷۰ نشست‌های این گروه بیشتر جنبه تشریفاتی داشت اما امروزه این نشست‌ها برنامه‌ریزی شده و هدفمند است و این همان چیزی است که هلموت اشمیت در دهه هفتاد در پی آن بود.

● شما همواره تاکید می‌کنید که موقعیت در عراق بیانگر بحرانی به مراتب بزرگتر از جنگ ویتنام در سیاست خارجی آمریكاست، جنگی که خودتان نیز در آن شرکت داشته‌اید. از کجا به این استدلال رسیدید؟

ـ جورج دبلیو بوش در این نوزده ماه باقی‌مانده از ریاست جمهوری‌اش دیگر نمی‌تواند در عراق به پیروزی دست یابد. رئیس‌جمهور بعدی با دو جنگ در افغانستان و عراق روبه‌رو خواهد شد‌، دو جنگ! موقعیتی که هرگز سابقه نداشته است. در واقع رئیس‌جمهور آینده ایالات متحده وارث دشوارترین و بدترین موقعیتی خواهد بود که تا به امروز هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ آمریكا نداشته است.

▪ نظر شما در مورد خروج کامل و فوری نیروهای آمریكا از عراق چیست؟

ـ تحت ریاست جمهوری بوش امکان چنین خروجی صفر است.

▪ و بعدها یعنی در دوران رئیس‌جمهوری که احتمالا از دموكرات‌ها خواهد بود‌، این مساله به چه صورت خواهد بود؟

ـ در دوران رئیس‌جمهور بعدی – چه دموكرات باشد و چه جمهوریخواه- بی تردید نوعی از خروج نظامی برای پرهیز از کشتار در بغداد صورت خواهد گرفت. ما از این حالت به عنوان «عدم تعهد» به جای عقب‌نشینی نام می‌بریم.

▪ و معنی آن؟

ـ به عقیده من «عدم تعهد» در اینجا به معنی خروج نیروها از بغداد و حومه است. در این حالت نه تنها در غرب بغداد بلکه در بخش‌های بزرگی در مناطق مشخص می‌توان به نیروها ماموریت حمله به تروریست‌ها را داد. این حالت نوعی دور شدن از دشمن و عدم ارتباط و درگیری مداوم با آن است.

▪ اگر آمریكایی‌ها از بغداد خارج شوند بر سر این شهر چه خواهد آمد؟

ـ نمی‌دانم، اما یک چیز باید روشن و صریح گفته شود: دلایل رئیس‌جمهور برای ماندن در عراق دیگر دموکراسی و تهدید سلاح‌های کشتارجمعی نیست. مساله بوش دیگر برقراری دولتی باثبات در عراق نیست و تنها دلیل او این است که می‌خواهد از هرج و مرج پرهیز کند اما نمی‌توان به خاطر پرهیز از چیزی جان انسان‌ها را به خطر انداخت.

اگر این سربازان جان خود را به خطر می‌اندازند پس باید بتوانند نتیجه مثبتی هم بگیرند. رئیس‌جمهور هم باید این نتیجه را تبیین و تفسیر کرده و روی آن کار کند. در درجه دوم باید گفت که عراقی‌ها حاضر نیستند خودشان این بار را به دوش بکشند و این مساله ما را در وضعیت بسیار دشواری قرار داده است.

▪ وقتی از عدم تعهد صحبت می‌کنید احتمالا این به معنای پایان استراتژی «مداخله‌گری» که شما زمانی در جریان جنگ بالکان نماینده آن بودید نیست؟

ـ من به عنوان یک مداخله‌گر لیبرال شناخته شده‌ام و به نظر خودم این تعبیر کاملا درست است. من از مداخله در بوسنی و کوزوو و همین‌طور از به‌کارگیری این روش در دارفور حمایت کرده و می‌کنم. اما نمی‌توان به این استراتژی همه‌جا و در هر زمان متوسل شد. دو مبنا و معیار برای یک مداخله وجود دارد‌: اول اینکه عملیاتی مشترک با هم‌پیمانانمان انجام گیرد و دوم اینکه باید موفقیت‌آمیز باشد.

▪ وضعیت در افغانستان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ـ با مداخله درافغانستان کاملا موافق هستم اما در حال حاضر جریان امور در آنجا رضایت‌بخش نیست. باید بهتر از این به امور آن کشور بپردازیم. به عنوان مثال آن برنامه منع کشت خشخاش برنامه اشتباهی بود که نتیجه‌اش یک اسراف و ولخرجی عظیم از کار درآمد. از دولت کرزی هم پشتیبانی درخور و لازم به عمل نمی‌آید. طالبان هم از پاکستان برای بازسازی خود استفاده ‌می‌کند. همه این مسائل باید حل شود. اما ما به هیچ وجه نمی‌توانیم افغانستان را ترک کنیم.

▪ اگر دموكرات‌ها پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری آمریكا باشند‌، ما اروپایی‌ها انتظار چه تغییراتی در سیاست خارجی آمریكا را می‌توانیم داشته باشیم؟

ـ دموكرات‌ها کم و بیش طرفدار همان راهکار عدم‌تعهد در عراق و ادامه جنگ در افغانستان و پیگیری سیاست کاملا دیپلماتیکی هستند که بر تقویت روابط با هم‌پیمانانمان تاکید داشته باشد. آمریكا تا حد زیادی در بسیاری از بخش‌های جهان احترام و وجهه خود را از دست داده است و رئیس‌جمهور بعدی باید برای بازتولید این وجهه تلاش کند؛ افزون بر آن باید به ترمیم روابط خدشه‌دار شده با ترکیه همت گماشت.

▪ شما اخیرا سفری به ترکیه داشتید. آیا برای دموکراسی ترکیه نگران هستید؟

ـ ترکیه در برهه‌ای تاریخی قرار دارد. در ماه جولای انتخابات برگزار می‌شود‌. نتیجه این انتخابات و واکنش ارتش به آن تاثیر زیادی بر تلاش‌های این کشور برای عضویت در اتحادیه اروپایی دارد. دولت اردوغاندر اکثر حوزه‌ها کارنامه خوبی دارد؛ اقتصاد را تقویت کرده و با اتحادیه اروپایی تعامل دارد.

▪ مایلید شاهد حضور ترکیه در اتحادیه اروپا باشید؟

ـ بله، اروپا به ترکیه نیاز دارد و نباید اجازه دهد که این کشور به دست افراط‌گرایان بیفتد.

ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی

منبع: اشپیگل



همچنین مشاهده کنید