پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

کودک ۷۰ ساله بیمار


کودک ۷۰ ساله بیمار

اساتید دانشگاه حاکمیت غیرورزشی ها بر ورزش پایان یابد

خیلی از محققان معتقدند ۵۰ درصد مدیریت ذاتی و ۵۰ درصد آن اکتسابی است. یک مدیر توانمند می تواند کوچکترین سازمان ها را به اوج برساند ولی یک مدیر ناآگاه، می تواند کارآمدترین سازمان را از اوج به پایین ترین جایگاه نزول دهد. مدیریت سازمان ورزشی نیز از این اصل مهم استثنا نیست، مدیریت یک هنر است، آیا مدیران ورزش ما، مدیرانی هنرمنداند؟

با تاسیس سازمان تربیت بدنی در سال ۱۳۱۳، امروز مدیریت ورزش کشور عمری بیش از ۷۰ سال دارد ولی آیا ورزش در این مدت توانسته به پیشرفتی که شایستگی عمری ۷۰ ساله را داشته باشد، برسد؟ از همان آغاز شکل گیری سازمان تربیت بدنی شاهزاده های قاجار رئیس سازمان ورزش می شدند در حالی که افراد ورزشی انجمن های ورزشی را تشکیل داده بودند. حضور افراد غیر ورزشی تا زمان رضاخان هم ادامه پیدا کرد، بعد از این دوره اداره ورزش کشور از شاهزاده ها به سرهنگ ها و تیمسارها رسید. آخرین رئیس سازمان تربیت بدنی، تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تیمسار جهانبانی بود که همزمان فرماندهی نیروی هوایی را نیز به عهده داشت. جهانبانی بعد از انقلاب اعدام شد. در واقع قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شاهزاده ها و امرای ارتش که مورد وثوق مسئولان وقت بودند ریاست ورزش کشور را به عهده می گرفتند.

بعد از انقلاب این روند شکل دیگری به خود گرفت. در دولت بازرگان هم یک فرد غیر ورزشی رئیس ورزش کشور شد که معاونان او را افراد ورزشی هم چون فکری (پدر فوتبال ایران) تشکیل می دادند. در دولت شهید رجایی، مصطفی داوودی دبیر ورزشی و فارغ التحصیل دانشسرای ورزش ریاست سازمان ورزش را به عهده گرفت که چون خوب عمل نکرد دوره ریاست او یک و نیم تا دو سال بیشتر طول نکشید. بعد از او مصطفی داوودی شمشی رئیس ورزش کشور شد. شمشی یک فرد سیاسی بود و آشنایی چندانی با ورزش نداشت. بعد از شمشی دوباره ورزش به دست ورزشی ها افتاد و "درگاهی" در راس ورزش کشور قرار گرفت. در این دوره در کنار درگاهی افراد ورزشی دیگری همچون سجادی و رضوی قرار گرفتند. بعد از این ورزش به افرادی رسید که در خصوصی سازی موفق بودند. در دوره دوم دولت "سیدمحمد خاتمی" امید می رفت که یک ورزشی در راس ورزش قرار بگیرد اما، نهایتا «محسن مهرعلیزاده» به ریاست سازمان تربیت بدنی انتخاب شد. با یک نگاه گذرا متوجه می شویم از همان ابتدا طیف های مختلفی هم چون شاهزاده ها، امرای ارتش، شهرداری چی ها و... رئیس ورزش کشور بود ه ا ند و جای افراد تحصیل کرده در ریاست سازمان های ورزشی خالی بوده است؟

آیا واقعا افراد ورزشی ناتوانند یا اینکه نتوانسته اند در دل خود به وفاق و همدلی برسند؟ اصلا آیا لازم است که ریاست سازمان های ورزشی به عهده افراد تحصیل کرده باشد؟ آیا در میان اساتید علم ورزش، مدیر کارا و توانمند وجود ندارد که سایر طیف ها در راس این رشته می ایستند؟ آیا عقل سلیم حکم می کند که یک فارغ التحصیل رشته تربیت بدنی، مهندس ناظر یک پژوهشی بزرگ عمرانی شود؟ پس چگونه افراد غیر مرتبط به سازمان های ورزشی راه می یابد و جای پای خود برای سال های سال محکم می کنند؟ آیا این علاقه مندی به حضور در سازمان های ورزشی به جذاب بودن این حیطه برمی گردد و یا عوامل دیگری دخیل اند؟ آیا ورزش کشور در این ۷۰ سال موفق عمل کرده و باید همین روند را ادامه داد یا وقت آن رسید که به علمی های ورزش هم فرصت داده شود شاید عملکرد ورزش ایران ارتقا یابد؟ آیا می توان افت و خیزهای امروز ورزش کشور را به جدایی بدنه علمی و اجرایی کشور نسبت داد؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که در روند کنونی ورزش کشور تجدیدنظر کنیم؟

دکتر طهمورث نورایی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در این باره معتقد است:«نداشتن جمعیت صنفی در افراد ورزشی کشور یکی از علت های اساسی جدایی بدنه علمی و اجرایی است. مثلا معلمان ورزشی اتحادیه ای ندارند که بتوانند دیدگاه های این افراد را منتشر کند. اساتید ورزش نیز در خود توافق و یکپارچگی ندارند و به صورت پراکنده عمل می کنند. تا یک نفر از میان ما می خواهد رئیس ورزش کشور شود همه ما در این امر، کارشکنی می کنیم.» وی تاکید کرد: «این یک ضعف فرهنگی است ما نه نیروی انسانی انسجام یافته داریم و نه می توانیم کار سازمانی انجام دهیم.

ورزشی ها باید به یک انسجام درونی برسند و اتحادیه تشکیل دهند و مسئولان نیز از این اتحادیه حمایت کنند.» دکتر مهدی طالب پور رئیس مرکز توسعه ورزش دانشگاهی نیز در این باره گفت: «باید در حاکمیت مطلق افراد غیر تخصصی بر ورزش کشور تامل کنیم. اگر در این ۳۰ سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته خوب عمل کرده ایم که هیچ اما، اگر به نتایج مطلوب نرسیده ایم قطع یقین نیاز به تجدیدنظر و تغییر داریم. » وی افزود: «حاکمیت مطلق افراد غیر تخصصی ناشی از سکوت علمای ورزش است ما باید برای کمک به ورزش قدم های کوچکتر برداریم و بین علم و عمل ارتباط برقرار کنیم.»



همچنین مشاهده کنید