جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

ورزش خوب است, اما نه برای حرفه یی ها


ورزش خوب است, اما نه برای حرفه یی ها

چرا فوتبالیست ها مثل برگ خزان می ریزند

پس از مرگ تراژیک و ناگهانی فیل اودانل، هافبک مادرول، که در جریان بازی تیمش برابر داندی یونایتد بر زمین غلتید و درگذشت، حرف های جانلوکا ویالی از ذهنم گذشت؛ «ورزش کردن برای سلامتی خوب است، ورزش حرفه یی اغلب این طور نیست.» علت مرگ اودانل نارسایی قلبی بود، و بدین سان او به سیاهه مردانی نظیر آنتونیو پوئرتا، میکلوش فه هر و مارک ویوین فو پیوست که در اوج حرفه شان، و چه غم انگیز، درون زمین درگذشته اند. پس از مرگ اودانل، اتحادیه بازیکنان حرفه یی از باشگاه ها خواسته در ارزیابی و پایش سلامت قلب بازیکنان خود، بهتر عمل کنند و در کل، بیشتر مراقب سلامتی آنان باشند. درخواست معقولانه و منطقی به نظر می رسد که می تواند مانع از یک رویداد کاملاً غیرعقلایی شود؛ مردان جوان، سالم و آماده یی که درون زمین می میرند.

البته در سطح حرفه یی، وظیفه حفظ سلامت بازیکنان با خود آنها است، نه باشگاه ها. در حقیقت این مساله برای تمام ورزش ها هم صدق می کند. چند ماه پیش، به گفت وگو با «آرت کپلان» پروفسور دانشگاه پنسیلوانیا نشسته بودم که شهرت جهانی دارد و با فیفا همکاری می کند. او یک مساله -غم انگیز- را روشن کرد که اغلب مغفول می ماند؛ وقتی پای سلامتی بازیکن به وسط کشیده می شود، احتمال تضارب آنچه به سود ورزشکار است با آنچه به نفع باشگاه تمام می شود، وجود دارد؛ «پزشکان برای باشگاه ها کار می کنند، وظیفه شان این است که قابلیت بازیکن را بیشینه کنند تا از عهده انجام وظیفه اش برآید. این مشکل را دوچندان می کند. توقع از پزشکان این است کاری را که به سود باشگاه است انجام دهند تا آنچه را که لزوماً به حال ورزشکار مفید می افتد، و این یعنی شاید یک بازیکن مصدوم را به هر شکل به زمین بفرستند یا به او بگویند با وجود درد بازی کند. یک پزشک باید از سلامت درازمدت بازیکن حمایت کند اما- احتمالاً- باشگاه فقط به سلامتی بازیکن تا آنجا علاقه مند است که به حرفه اش برمی گردد. ورزشکاران اغلب جوان و کم تجربه هستند و کار بهتری بلد نیستند، به این فکر نمی کنند که از دکتر خودشان هم نظر بخواهند و باشگاه ها روی غرور ورزشکاران هم حساب می کنند. مردم هم اهمیتی نمی دهند که وقتی آنها بازنشسته شدند، بدن شان در چه شرایطی است.»

هرکه مدت طولانی دور و بر خیلی از این ورزشکاران بوده، می تواند به شما بگوید که چه حال و روزی دارند؛ زانوهای بی رمق، کمر دردناک و میگرن. اینها مردانی هستند که حدود ۲۰ سال ورزش کرده اند و تغذیه مناسبی داشته اند. میانگین امید به زندگی بازیکنان سابق NFL (فوتبال امریکایی) حدود ۵۵ سال است. نمی دانم برای فوتبالی ها حدودش چقدر است، اما تردید دارم افزون بر ۶۵ باشد که خیلی کمتر از میانگین کشورهای توسعه یافته است... همه اینها باید بازیکنان را وادارد که پس از آویختن کفش ها، مدام از پزشک شخصی خودشان- و نه فقط زمانی که به مصدومیت درازمدتی گرفتار می آیند- مشورت بگیرند. در حالی که غالب بازیکنان لیگ های طراز اول اروپایی، سالیانه حدود یک میلیون دلار درآمد دارند، به این فکر می افتید که آنها باید خود به خود چنین رویه یی را در پیش بگیرند و با وجود این، هنوز بیشتر آنها همان کاری را انجام می دهند که پزشک باشگاه می گوید.

البته این به معنای ناکارآمدی اطبای باشگاه ها نیست که آنها مسوول ۲۵ تا ۳۰ نفر هستند و خوب هم می دانند چه کسی حقوق شان را می پردازد و بنابراین داستان های زیادی درباره آنهایی می شنوید که با وجود درد بازی کرده اند، با آمپول مسکن روانه زمین شده اند، پس از جراحی بی درنگ به تیم برگشته اند و از این دست مسائل. در حقیقت این به میدان رفتن رگه یی از نمایش تعصب و غرور را هم در خود دارد. البته هیچ کدام از اینها نمی گویند می شد از مرگ اودانل پیشگیری کرد یا بیش از این از دست باشگاه ساخته بوده. در این مقطع ما چیزی نمی دانیم. اما این حقیقت که بازیکنان حرفه یی زیادی با وجود بهره وری از بهترین مراقب های پزشکی دنیا، سلامتی شان را از دست می دهند، تراژدی است.

گابریل مارکوتی

پارسا جم



همچنین مشاهده کنید