چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

در بیان ولادت باسعادت حضرت امیرالمؤمنین


در بیان ولادت باسعادت حضرت امیرالمؤمنین

مشهور آن است كه آن حضرت در روز جمعه سیزدهم ماه رجب, بعد از سی سال از عام الفیل در میان كعبه ی معظّمه متولد شده است پدر آن حضرت, ابوطالب, پسر عبدالمطلب بوده كه با عبدلله پدر حضرت رسول برادر اعیانی پدری و مادری بوده مادر آن حضرت, فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف بوده و آن حضرت و برادرانش اول هاشمی بودند كه پدر و مادرشان هر دو هاشمی بودند

مشهور آن است كه آن حضرت در روز جمعه سیزدهم ماه رجب، بعد از سی سال از عام الفیل در میان كعبه ی معظّمه متولد شده است . پدر آن حضرت، ابوطالب، پسر عبدالمطلب بوده كه با عبدلله پدر حضرت رسول برادر اعیانی ( پدری و مادری ) بوده . مادر آن حضرت، فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف بوده و آن حضرت و برادرانش اول هاشمی بودند كه پدر و مادرشان هر دو هاشمی بودند . در كیفیت ولادت آن جناب روایات بسیار است و آنچه به سندهای بسیار وارد شده آن است كه : روزی عباس بن عبدالمطلب بایزید بن قعنت و با گروهی از بنی هاشم و جماعتی از قبیله ی بنی العزّی در برابر خانه ی كعبه نشسته بودند .

ناگاه فاطمه بنت اسد به مسجد درآمد و به حضرت امیرالمؤمنین نه ماه آبستن بود و او رادرد زائیدن گرفته بود . پس در برابر خانه ی كعبه ایستاد و نظر به جانب آسمان افكند و گفت : « پروردگارا من ایمان آورده ام به تو و به هر پیغمبر و رسولی كه فرستاده ای و به هر كتابی كه نازل گردانیده ای و تصدیق كرده ام به گفته های جدّم ابراهیم خلیل كه خانه ی كعبه بنا كرده ی اوست. پس سؤال می كنم از تو، به حق این خانه و به حق آن كسی كه این خانه را بنا كرده است و به حق این فرزندی كه در شكم من است و با من سخن می گوید و به سخن گفتن خود مونس من گردیده است و یقین دارم كه او یكی از آیات جلال و عظمت توست كه آسان كنی بر من ولادت وی را .» عباس و یزید بن قعنب گفتند : چون فاطمه از این دعا فارغ شد، دیدیم كه دیوار عقب خانه شكافته شد.

فاطمه از آن رخنه داخل خانه شد و از دیده های ما پنهان گردید، پس شكاف دیوار به هم پیوست به اذن خدا و ما چون خواستیم در خانه را بگشاییم ، چندان كه سعی كردیم در گشوده نشد. دانستیم كه این امر از جانب خدا واقع شده و فاطمه سه روز در اندرون كعبه ماند. اهل مكّه در كوچه ها و بازارها این قصه را نقل می كردند و زنها در خانه ها این حكایت را یاد می كردند و تعجب می نمودند ، تا روز چهارم رسید. پس همان موضع از دیوار كعبه كه شكافته شده بود.

دیگر باره شكافته شد. فاطمه بنت اسد بیرون آمد و فرزند خود اسدالله الغالب علی بن ابیطالب، را در دست خویش داشت و می گفت : « ای گروه مردم ! به درستی كه حق تعالی برگزید مرا از میان خلق خود و فضیلت داد مرا بر زنان برگزیده كه پیش از من بوده اند، زیرا كه حق تعالی برگزید آسیه دختر مزاحم و او را عبادت كرد حق تعالی را پنهان در موضعی كه عبادت خدا درآنجا سزاوار نبود مگر در حال ضرورت (یعنی خانه ی فرعون) و مریم دختر عمران را حق تعالی برگزید و ولادت حضرت عیسی را بر او آسان گردانید و در بیابان درخت خشك را جنبانید و رطب تازه از برای او از آن درخت فرو ریخت و حق تعالی مرا بر آن هر دو زیادتی داد و همچنین بر جمیع زنان عالمیان كه پیش ازمن گذشته اند، زیرا كه من فرزندی آورده ام در میان خانه ی برگزیده ی او، و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از میوه ها و طعامهای بهشت تناول كردم.

چون خواستم كه بیرون آیم، در هنگامی كه فرزند برگزیده ی من بر روی دست من بود، هاتفی از غیب مرا ندا كرد. ای فاطمه این فرزند بزرگوار را «علی» نام كن، به درستی كه منم خداوند علیّ اَعلی و او را آفریده ام از قدرت و عزّت و جلال خود و بهره ی كامل از عدالت خویش به او بخشیده ام و نام او را از نام مقدس خود اشتقاق نموده ام و او را به آداب خجسته ی خود تأدیب نموده ام و امور خود را به او تفویض كرده ام و او را بر علوم پنهان خود مطلع كرده ام و در خانه ی محترم من متولّد شده است و او اول كسی است كه اذان خواهد گفت بر روی خانه ی من و بتها را خواهد شكست و آنهارا از بالای كعبه به زیر خواهد انداخت و مرا به عظمت و مجد و بزرگواری و یگانگی یاد خواهد كرد و اوست امام و پیشوا بعد از حبیب من و برگزیده از جمیع خلق من محمد (صلی الله وعلیه و اله) كه رسول من است و او وصی او خواهد بود .

خوشا به حال كسی كه او را دوست داد و یاری كند او را، و وای بر حال كسی كه فرمان او نبرد و یاری او نكند و انكار حق او نماید . » در بعضی روایات است كه چون حضرت امیرالمؤمنین (ع) متولد شد ابوطالب او را بر سینه ی خود گرفت و دست فاطمه بنت اسد را گرفته به سوی ابطح آمدند و ندا كرد با اشعاری به این مضمون : ای پروردگاری كه شب تار و ماه روشن و روشنی دهنده را آفریده ای، بیان كن از برای ما كه این كودك را چه نام گذاریم؟ ناگاه مانند ابر، چیزی از روی زمین پیدا شد ، نزدیك ابوطالب آمد، ابوطالب او را گرفت و با علی به سینه ی خود چسبانید و به خانه برگشت .

چون صبح شد دید كه لوح سبزی است در آن عباراتی نوشته شده به این مضمون : مخصوص گردیدید شما ای ابوطالب وفاطمه به فرزند طاهر پاكیزه پسندیده ، پس نام بزرگوار او علی (ع) است و خداوند علیّ اعلی نام او را از نام خود اشتقاق كرده است . پس ابوطالب آن حضرت را علی نام كرد و آن لوح را در زاویه ی راست كعبه آویخت و چنان آویخته بود تا زمان هشام بن عبدالملك، كه آن را از آنجا فرو آورد و بعد از آن ناپیدا شد.



همچنین مشاهده کنید