شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

اریکسون به مکزیک رفت, هیوز به سیتی


اریکسون به مکزیک رفت, هیوز به سیتی

از سال ۱۹۹۷ تا همین چند روز پیش فوتبال ملی مکزیک مربی خارجی نداشت و حال که مرد سوئدی به این کشور رفته است هواداران بسیاری پیدا کرده است

از سال ۱۹۹۷ تا همین چند روز پیش فوتبال ملی مکزیک مربی خارجی نداشت و حال که مرد سوئدی به این کشور رفته است هواداران بسیاری پیدا کرده است. مدت ها بود که اسون گوران اریکسون در پی اختلافات شدیدی که با مالک باشگاه منچسترسیتی پیدا کرده بود علنا جایی در تیم نداشت و هر روز شاهد شایعات جدیدی بودیم اما پیوستن اریکسون سوئدی به تیم ملی مکزیک به جدال او و تاکسین شیناوارتا پایان داد. مربی ۶۰ ساله پس از اخراج از سیتی مدتی را صرف پیدا کردن تیم جدیدش کرد که در نهایت هم از گزینه های جدی بر عهده گرفتن سکان هدایت تیم ملی مکزیک شد. فدراسیون این کشور هم فرصت را از دست نداد و مذاکرات را برای رسیدن به توافق آغاز کرد که البته رسیدن به این مهم نیز چندان دور از انتظار نبود و در آخر هم با این اطلاعیه که روی وب سایت رسمی فدراسیون فوتبال مکزیک آمد کار تمام شد و اریکسون پذیرفته شد.

اما اریکسون چندان هم بی گدار به آب نزد و پیش از رفتنش به آمریکای لاتین شرایط را سنجیده است. او خوب می داند جانشین هوگوسانچزی شده است که از ماه مارس، تیم مکزیک را ترک کرده است. با این حال مشکل اصلی اکثر مربیان خارجی که پا به این کشور گذاشته اند کنار آمدن با فرهنگ و آداب و رسوم مردم مکزیک است چرا که در این کشور همه تنها به دنبال مربی وطنی هستند. بد نیست فلاش بکی به مربیان گذشته بزنیم تا بیشتر به جزییات آن پی ببریم.

ریکاردو لاولپ مربی آرژانتینی بود که توانست تیم سبزپوش را به جام جهانی گذشته برساند ولی با این حال باز هم تحت فشار پیشکسوتان فوتبال مکزیک قرار داشت که از جمله آنها همان هوگو سانچز را می توان نام برد که سرمربیگری تیم ملی را حق خود می دانست. سانچز آنقدر به زخم زبان هایش ادامه داد تا سرانجام به مقصود خود رسید. مهاجم سابق کهکشانی ها هرگز تصور نمی کرد پا قدمش به تیم ملی تا این اندازه شوم باشد که به رقیب دیرینه خود یعنی امریکا بازی را واگذار کنند و در نهایت در کوپاامه ریکا سوم شوند. افتضاح بعدی زمانی رخ داد که سانچز نتوانست تیم ملی مکزیک را به المپیک برساند و مسوولان فدراسیون کشورش را وادار ساخت تا دست به کار شوند و گزینه دیگری را حداقل برای ساکت کردن منتقدان و راضی کردن اذهان عمومی برگزینند.

اریکسون یک مربی تمام عیار است که نزدیک به ۶ سال را به هدایت تیم ملی انگلیس گذراند، از ژانویه ۲۰۰۱ تا جولای ۲۰۰۶ و انگلیس را به یک چهارم نهایی دو جام جهانی رساند. وی که سابقه هدایت تیم های بنفیکا، آ س رم، فیورنتینا، سمپدوریا و لاتزیو را نیز داشته است، پس از کناره گیری از تیم ملی انگلیس به مدت یک سال هدایت منچسترسیتی را پذیرفت که در نهایت هم با خاطره تلخ سیتی را ترک کرد.

کارنامه حرفه ای اش را بررسی کردیم اما می توان به یک نکته بیشتر از سوابقش توجه کرد و آن هم نداشتن اطلاعات محلی است، منظور از اطلاعات محلی این است که اریکسون سوئدی تجربه کافی در هدایت تیم های باشگاهی دارد اما مکزیک منچستر سیتی نیست که بتواند فرمان خرید بازیکنان دلخواهش را بدهد و بلکه می بایست با فوتبالیست های بومی کنار بیاید.

● اریکسون و مکزیک در جام جهانی ۲۰۱۰

مسوولان مکزیکی خوب می دانند که اریکسون چه مسوولیت سنگینی دارد و در چه برهه ای او را به خدمت گرفته اند. مردم مکزیک مانند اکثر نقاط جهان عاشق فوتبال هستند و دوست ندارند پس از ناکامی در کوپا امه ریکا و راهیابی به المپیک با حذف از مقدماتی جام جهانی آفریقای جنوبی دوباره چشم به آینده بدوزند. حال این اریکسون است که باید آرزوی آنها را محقق سازد و به ویژه قابلیت هایش را اثبات کند. از طرفی او تا ۲۱ ژوئن فرصت دارد که با شرایط آشنا شود و تا آن زمان رامیرز هدایت موقت تیم را برعهده خواهد داشت که با این حساب در ۳ بازی مکزیک برابر آرژانتین، پرو و بلیز مسوولیتی نخواهد داشت. اریکسون سوئدی در اولین اظهارنظرهایش در مصاحبه ها به مطبوعات مکزیک در حالی که به سختی اسپانیایی صحبت می کرد، اظهار داشت: از فدراسیون فوتبال مکزیک برای حمایت هایشان تشکر می کنم. پذیرفتن هدایت مکزیک اعتماد به نفس بالایی می خواست. هدف رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۰ است و بهبود روند تیمی. من با ۱۲۰ میلیون طرفدار مکزیکی طرف هستم که راضی نگه داشتن آنها خود کار دشواری است. ولی من عاشق چالش های بزرگ هستم و این وظیفه من است که هواداران و منتقدانم را متقاعد کنم که من بهترین گزینه بودم. سعی می کنم تیم قدرتمندی مهیا کنم ولی نباید انتظار داشته باشید که تفکر بازیکنانم را تغییر دهم.

● شیناوارتا، بیکار ننشست

با قطعی شدن رفتن مربی سوئدی منچستر سیتی، گمان می رفت انتخاب سرمربی جدید تا حدودی سخت و شاید وقت گیر باشد چرا که ریاست باشگاه را مردی تایلندی برعهده دارد که به این راحتی حاضر به سپردن سکان هدایت تیمش به هر مربی نخواهد شد. اما کارنامه مارک هیوز در سال های اخیر آنقدر درخشان بود که بتواند رضایت شیناوارتا را جلب کند. سرمربی اسبق بلکبرن چند فصل موفق را در این تیم سپری کرد و دو بار بلکبرن را به رقابت های اروپایی رساند. سرمربی اسبق، دوران خوشی در بلکبرن داشت و در طول ۳ سال و نیم مربیگری، تیم را پس از ۴۰ سال به نیمه نهایی جام حذفی انگلیس رساند. با این وجود خود هیوز هم پی برده بود که به زودی سران بلکبرن به فکر مربی جدیدی می افتند پس بهتر دید که در اوج از بلکبرن جدا شود. اما با این وجود هیوز از رفتنش دلگیر نیست و تشنه حضور در ورزشگاهی مملو از جمعیت هوادار سیتی است: خیلی خوشحالم که بلکبرن را به بهترین افتخاراتش در سال های اخیر رساندم اما از رفتنم اصلا پشیمان نیستم. وقتی به این تیم آمدم بلکبرن در بدترین وضعیت بود و بسیاری به من هشدار دادند که ریسک بزرگی را قبول کردم. چرا که در انتهای جدول بودیم و تقریبا شانسی نداشتیم. خیلی زحمت کشیدم که بلکبرن به اینجا رسیده چرا که خیلی از خواسته های من محقق نشد. ولی این بار به تیمی می روم که می تواند خواسته های من را به راحتی بپذیرد. اگر اینجا موفق بودم دلیلی ندارد که در تیم های دیگر نتوانم به جایگاه بهتری برسم. اگر چه حرف های هیوز چندان نامعقول نیست ولی شاید او به این نکته توجه نکرده است که انتخاب او به عنوان هفدهمین سرمربی منچسترسیتی پس از رفتن اریکسون برای آرام کردن جو مسمومی است که پس از آغاز اختلافات اریکسون و شیناوارتا در این تیم حاکم شده است.

شیوا نوروزی



همچنین مشاهده کنید