پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

جایگاه و حقوق زن در نگاه متفکران اسلامی


جایگاه و حقوق زن در نگاه متفکران اسلامی

متفکّران اسلامی, از عصر مشروطیت تاکنون, در برخورد با زَن, دیدگاه های متفاوتی را ارایه کرده اند این نگرش های متفاوت, در عرصه های معرفت شناسی, حضور اجتماعی و حقوق زنان مطرح شده است

متفکّران اسلامی، از عصر مشروطیت تاکنون، در برخورد با زَن، دیدگاه‏های متفاوتی را ارایه کرده‏اند. این نگرش‏های متفاوت، در عرصه‏های معرفت‏شناسی، حضور اجتماعی و حقوق زنان مطرح شده است.

گروه اول کسانی هستند که افکار اروپاییان در خصوص زنان را مورد نقد قرار می‏دهند و در مقابل اندیشه‏های جدید در مورد زن به موضع‏گیری می‏پردازند. این گروه معتقدند زن باید در خانه بماند و به تربیت فرزندان خود بپردازد، زیرا کمال زن در همین است؛ این دیدگاه، در عرصه‏ی معرفت‏شناسی نگرشی منفی نسبت به زن دارد.

در فقه شافعی در مورد خواندن نماز بر میّت آمده است: «مرد باید نماز بخواند، چون که به خدا نزدیکتر است و نمازش بهتر مقبول می‏شود». برخی از فقهای شیعه نیز این نظریه را از شافعی گرفته و مطرح کرده‏اند. در برخی از کُتب در مورد تشخیص جنسیّت آمده است، برای اینکه جنسیّت اصلیِ وی تشخیص داده شود باید دنده‏هایش را بشمارند، اگر کمَ بود زن است وگرنه مرد است.

در نگاه گروه سنّتی هدف از بیرون آوردن زن از خانه، فاسد کردن او دانسته شده است. نگرش دوّم نسبت به زن ـ که در دهه‏ی پنجاه شکل می‏گیرد ـ، از سوی علامه‏ی طباطبایی و پس از آن شهید مطهری مطرح می‏شود. این گروه از نظر معرفت‏شناسانه از هویت زن کاملاً دفاع می‏کنند و برای اثبات این مسأله از آیات قرآن و فلسفه نیز استفاده می‏کنند، ایشان معتقدند، زن مانند مرد از استقلال کامل برخوردار است.

گروه دوم در زمینه‏های حقوق زن مانند: تعدّد زوجات، دیه و خواستگاری نوآوری نداشته‏اند. در این زمینه، مرحوم مطهّری تلاش کرد که از نظر کلامی این مسایل را تبیین کند. این گروه، در زمینه‏ی معرفت‏شناسی و جنبه‏های اجتماعی زن گام‏های بسیار مفیدی برداشته که ازجمله می‏توان به کتابی که آیة‏اللّه جوادی آملی در خصوص زن (زن در آیینه‏ی جلال و جمال) نگاشته‏اند، اشاره کرد.

حضرت امام قدس‏سره نیز در خصوص تبیین جنبه‏های اجتماعی زن، در عرصه‏های معرفت‏شناسی مسایل مهمّی ارایه کردند.

گروه سوم نیز در دهه‏ی سوم انقلاب شکوهمند اسلامی شکل گرفت و به بازبینی دیدگاه‏های حقوقی در مورد زن پرداخت. این گروه علاوه بر اینکه در زمینه‏ی مسایل معرفت‏شناسی و جنبه‏های اجتماعیِ زن، با گروه دوم هم‏عقیده بودند، در زمینه‏ی مسایل حقوقی نیز عرصه‏های جدیدی را مطرح کردند. این گروه با تأکید بر اینکه حقوق مدنی روابط زن و مرد، با ادبیات مردانه نوشته شده است و حداقل در ۲۰ مورد این تفاوت در نگرش نسبت به زن و مرد به چشم می‏خورد، درباره‏ی مسایلی مانند دیه، سرپرستی، حضانت و بلوغ دختران مطالب جدیدی ارایه کردند.

● تمایزها و تعارض‏های ‏دیدگاه‏ها

«علامه سیدمحمدحسین حسینی تهرانی» یکی از معتقدان رویکرد اول، در کتابی با عنوان «الرّجال قوّامون علی النّساء»، بر محوریت کامل فرد در امور خانوادگی تأکید می‏کند.

همچنین یکی از نمایندگان برجسته‏ی دوره‏ی مشروطیت، در مورد انتخاب شدن زنان برای نمایندگی مجلس می‏گوید: «از اول عمر تابه‏حال از اتّفاقات بسیاری که در ممالک رخ داده بود، بَدَنم به لرزه درنیامده بود، نباید اسم نِسوان را در شمار منتخبین آورد.» دلیل او این بود که خداوند قابلیت را در زنان قرار نداده است تا حق انتخاب داشته باشند و عقول آنها استعداد آن را ندارد.

کتاب حجاب مرحوم شهید مطهّری(ره) از سوی گروه اوّل مورد انتقاد قرار گرفته است؛ ازجمله در کتابی متعلّق به این گروه آمده است: «مطهّری در کتاب مسأله‏ی حجاب چقدر خارج از حساب نوشته است و وای از تعریفی که از کُتب مطهری به آقای خمینی نسبت داده می‏شود».

در کتاب «دین و زن» حضور زنان در مجلس شورای اسلامی و مراکز تصمیم‏گیری کشور، مورد انتقاد قرار گرفته است و در آن آمده است: «زن مملوک است و مرد مالک او، تفوّق مرد به زن آثار پربرکت و عجیبی دارد که مردم از آن غافلند». نویسنده‏ی کتاب «دین و زن» معتقد است بیرون آمدن زن از منزل حرام نیست، امّا مذموم است. نویسنده‏ی کتاب می‏افزاید: «مسایلی که مطهّری در کتابش مطرح کرده است باعث گستاخی مردم شده است». هم‏چنین او معتقد است، کمال زن در این است که بچّه داشته باشد و به آن شیر بدهد و هیچ‏گاه نباید در اتاق فرمان جامعه (مجلس) قرار بگیرد؛ زیرا حضور زنان در مجلس با فلسفه و روح اسلام منافات دارد.

به طور کلی دیدگاه گروه اول، از نابرابری فکری زن و مرد، عدم تساوی حقوق زن و مرد و پرده‏نشینی زن دفاع می‏کند و تفاوت بین زن و مرد را تبعیض نمی‏داند. این نگرش قبل از دهه‏ی چهل آغاز گردید، در آن زمان با بیرون آمدن زن از خانه و تحصیل وی مخالفت می‏شد.

مرحوم علاّمه‏ی طباطبایی، در جلدهای ۲ و ۴ المیزان، به بحث درباره‏ی هویّت زن بر اساس آیات قرآن می‏پردازد. وی هویّت زن را دارای استقلال انسانی می‏داند که فقط تفاوت‏های اندکی با مرد دارد.

شهید مطهری(ره) نیز تلاش می‏کند، این مسأله را تبیین کند که در نصوص، فلسفه و عرفان اسلامی برای زن به عنوان یک جنس تفاوتی بیان نشده است؛ بر همین اساس در قرآن آمده است که زن و مرد هرچه انجام دهند، نسبت به عملشان جایگاه متفاوتی دارند و برتری با متّقیان است.

از نگاه گروه دوم، دیدگاه‏های حقوقی درباره زن مورد بازنگری جدید قرار نگرفته است. این گروه در دهه‏ی پنجاه شکل گرفت و در حال حاضر تفکّر غالب در کشور می‏باشد. در رویکرد دوم شهید مطهری و علاّمه‏ی طباطبایی بیشتر مسایل هویتیِ زن را از دیدگاه قرآن مطرح نمودند. آیت‏اللّه جوادی آملی نیز به هویت زن در زمینه‏ی عرفان پرداخت. مرحوم علامه‏ی طباطبایی جایگاه حقوقی زن در اسلام را مطرح کردند، شهید مطهری آن را بسط دادند و آیت‏اللّه جوادی آملی به آن عمق بخشیدند. هدف این سه نفر این بود، در عین اینکه تفاوت‏هایی نیز برای زن و مرد قایل بودند، استقلال ارادی و انتخاب را در حیات زن تعیین کنند. مرحوم علامه‏ی طباطبایی و شهید مطهّری، تفاوت میان زن و مرد را در زمینه‏ی روانی و فیزیکی می‏دانستند. آن‏ها تفاوت حقوقی بین زن و مرد را پذیرفته بودند، امّا در این زمینه هم با دیدگاه اول تفاوت‏هایی داشتند. مرحوم شهید مطهری تفاوت زن و مرد را از نظر عقلانی تبیین می‏کرد و در مسایلی مانند اِرث، مهریّه، دیه و نماز قضای پدر این تفاوت را قبول داشت و سعی می‏کرد تحلیل منطقی و تبیین کلامی این مسایل را بیان کند؛ مثل اینکه اگر اجازه‏ی طلاق دستِ زن باشد، موجب فساد می‏شود.

گروه دوم با پرده‏نشینی زن مخالف بودند امّا پوشش زن را برای امنیّت خانواده ضروری می‏دانستند. حضرت امام(ره) هم در این گروه قرار می‏گرفتند؛ ایشان حضرت فاطمه‏ی زهرا(س) را به عنوان الگوی زن مسلمان معرفی می‏کردند که در مسایل اجتماعی نیز حضوری جدّی داشت. حضرت امام خمینی(ره) در جلد هشتم کتاب تبیان تأکید می‏کند، زن می‏تواند با حفظ منزلت خویش تمام پُست‏های اجتماعی را تصاحب کند. بر اساس مبانی فکری حضرت امام(ره)، در حال حاضر در زمینه‏های عملی برای حضور اجتماعی زن، مثلاً شرکت در تظاهرات یا نماز جمعه، فراهم شده است. در مجموع اهتمام به قرآن در حوزه‏های معرفتی و معیار قرار دادن قرآن در مورد مسایل زنان، اعتقاد به پالایش احادیث درست از نادرست (احادیثی مانند خلقت زن از باقیمانده‏ی گِلِ مرد است)، تَبیین کلامی احکام و عقاید اسلامی و اعتقاد به تصفیه‏ی فرهنگ غیردینی در مورد نگرش نسبت به زنان، از مهمترین ویژگی‏های گروه دوم است.

رویکرد سوم که در دهه‏ی هفتاد شکل گرفت، بیشتر بر مسایل حُقوقی مربوط به زن تکیه می‏کند.

گروه سوم از نظر معرفت‏شناسی زن و حضور وی در صحنه‏های اجتماعی، با گروه دوم اشتراک دارند. امّا معتقدند، احکام اسلامی درباره‏ی زنان باید دوباره بازخوانی شود، ازجمله اینکه اگر طلاق فقط بر عهده‏ی مرد باشد، ممکن است مشکلاتی به‏وجود آورد.

گروه سوم، بلوغ را برای دختران شروع قاعدگی و برای پسران آغاز دوره‏ی احتلام آنان می‏داند. این گروه، با حفظ اصول اجتهادی، منابع و معیارهای دینی، با توجه به واقعیت‏های جدید زندگی و اطلاعات روز، به بازخوانی احکام اسلامی در خصوص زنان رو آورده‏اند.

بر اساس برخی از این دیدگاه‏ها دلایل محکم شرعی مبنی بر اینکه زَن نمی‏تواند قاضی شود در دست نیست. همچنین گروه سوم، معتقد است، نباید فقط در زمینه‏ی معرفت‏شناسیِ زن به قرآن استناد کرد، بلکه در زمینه‏های حقوقی نیز باید به قرآن مراجعه کرد. مرحوم شیخ شمس‏الدین در کتاب «مسایل دشوار در فقه زنان» اثبات می‏کند که زن می‏تواند حاکمیّتِ اسلامی نیز داشته باشد. به همین دلیل قصه‏ی ملکه‏ی سبا در قرآن بیان شده تا نمونه‏ای از زنی که به مقام حاکمیت رسیده است را برای ما ذکر کند. گروه سوّم همچنین معتقد است، ما می‏توانیم با مراجعه‏ی مجدّد به منابع اسلامی و بازخوانی مجدد آن به نیازهای جامعه‏ی اسلامی در زمینه‏ی احکام اسلامی پاسخ دهیم.

حجة‏الاسلام «مهدی مهریزی» پژوهشگر و سردبیر فصلنامه‏ی علوم حدیث، در یک تحقیق موضوعی در ایران، نگرش متفکران اسلامی نسبت به زن را بررسی و در مؤسسه‏ی توسعه‏ی دانش و پژوهش ایران، تشریح کرد. وی در سخنانی با عنوان «زن در نگاه متفکران اسلامی» به تبیین دیدگاه‏های متفکران مسلمان ایران، در یکصد سال اخیر، در خصوص زنان پرداخت، در این نوشتار خلاصه‏ای از این سخنرانی درج گردیده است.



همچنین مشاهده کنید