پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

توکل به رحمت خداوندی


توکل به رحمت خداوندی

پیرمردی تهی دست. زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندان اش قوت غذایی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در …

پیرمردی تهی دست. زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندان اش قوت غذایی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه برمی گشت، با پرودگار از مشکلا ت خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرجی می طلبید و تکرار می کرد «ای گشاینده گره های نا گشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای» پیرمرد درحالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت. یک باره یک گره از گره های دامنش گشوده شده و گندم ها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت:

من تو را کی گفتم، ای یار عزیز

کاین گره بگشای و گندم را بریز

آن گره را چون نیارستی گشود

این گره بگشودنت دیگر چه بود؟

پیرمرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند، ولی در کمال ناباوری، دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است. پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا، طلب بخشش نمود.

شما در مسوولیتی که به عهده دارید، تا پایان تلا ش کنید و هنگامی که برخی کارها، به رغم تلا ش شما ثمره ای نداد، به خداوند توکل نمایید و برای گشایش کارها از درگاهش طلب یاری نمایید که او پروردگاری مهربان است.



همچنین مشاهده کنید