چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ورزشی انسان ساز یا انسان کش


ورزشی انسان ساز یا انسان کش

کوهنوردی ورزشی است انسان ساز که در آن نه تنها جسم بلکه روح ورزشکار نیز تعالی می یابد ورزشی که در آن انسانیت و ایثار مشق می شود

کوهنوردی ورزشی است انسان ساز که در آن نه تنها جسم بلکه روح ورزشکار نیز تعالی می یابد؛ ورزشی که در آن انسانیت و ایثار مشق می شود.

در سال های گذشته کوهنوردی ورزش مهجوری بود که به آن کمتر توجه و پرداخته می شد. در این ورزش نه دوربین بی طرفی ورزشکار را تعقیب می کند و نه داوری آن را داوری و نه راوی بی طرفی آن را روایت می کند. در این ورزش اخلاق و انسانیت جایگاه ویژه یی دارد. گویی این ورزش و ورزشکاران این رشته آرمان های دیگری دارند.

در سال های اخیر، این ورزش به سرعت پیشرفت کرد و تبلیغات حتی گاهی از اصل کوهنوردی پررنگ تر بود. دوربین ها و تدوینگران حرفه یی کمر همت به معرفی و مطرح کردن ورزشکاران این رشته بستند. گویی تمام کم توجهی ها به این رشته ورزشی باید به سرعت جبران می شد. در این سال ها فدراسیون کوهنوردی با کمیت بالا شروع به تربیت مربی کرد. هر روز بر تعداد مربیان درجه دو و درجه سه افزوده می شد. مربیان نیز شروع به تربیت کارآموزان و علاقه مندان کوهنوردی کردند. قشر بسیار زیادی از جوانان با این ورزش آشنا شدند و حتی در ادارات دولتی نیز این آموزش ها راه یافت و ورزش کوهنوردی به یکی از ورزش های پرطرفدار تبدیل گشت.

آشنا شدن این قشر علاقه مند در ابعاد گسترده به ورزش کوهنوردی از یک سو و ورود سیل لوازم و کالاهای کوهنوردی خارجی از سوی دیگر ما را با انبوهی از کوهنوردان مشتاق و مجهز به ادوات به روز کوهنوردی مواجه می سازد. به خصوص که این روزها تب هیمالیانوردی و صعودهای اکسپدیشن بسیار داغ است و البته از این تب داغ و موج جدید حاکم بر کوهنوردی، آژانس های مربوطه هم بی بهره نبودند و بعضاً بدون توجه به سوابق کوهنوردی علاقه مندان، آنها را به شرکت در تورهای کوهنوردی شان تشویق می کنند و اینجاست که سرنوشت کوهنوردی را تجارت رقم می زند.

علاقه مندان به صعود های برون مرزی جز علاقه از چه پشتوانه یی بهره مندند؟ خیلی ساده، چند ساعت در تمام دوران کوهنوردی شان با کرامپون(ابزار یخ نوردی دندانه دار که زیر کفش کوهنوردی نصب می شود) کوهنوردی کرده اند؟ دو ساعت - پنج ساعت، حتی در این قبیل صعود ها دیده شده که کوهنورد اولین بار است که کرامپون را به کفش خود می بندد و گام برداری ساده را به سختی و با اشکال انجام می دهد، چه برسد به استفاده تکنیکال از این ابزار در یخ و برف سفت، در حال حاضر ما با سه دسته صعودهای برون مرزی مواجه هستیم. دسته اول کوهنوردانی که به صورت دولتی و از طریق فدراسیون یا هیات کوهنوردی عازم می شوند.دسته دوم کوهنوردانی که از طریق آژانس های داخلی راهی برنامه های خارجی می شوند.دسته سوم کوهنوردانی که بدون واسطه مکاتبات و عملیات اجرایی را انجام می دهند و عازم کوهستان های مورد نظر خود می شوند.

امسال کوهنوردی برون مرزی کشور شاهد حوادث دلخراشی بود که در چهار مورد منجر به مرگ شد. یک مورد در دسته اول، دو مورد در دسته دوم و یک مورد در دسته سوم.هدف از ارائه این مطالب، آسیب شناسی و جست و جوی علل بروز این حوادث است.

مهم ترین مساله یی که در حوادث فوق و موارد مشابه سال های گذشته مشاهده می شود عدم شفاف سازی چگونگی بروز حادثه و ارائه ندادن گزارشی گویا و کارشناسانه به کوهنوردان پیگیر و علاقه مند است. در حوادث پیش آمده برای دسته دوم و سوم که مشخصاً کوهنوردان غیردولتی صعودکنندگان را تشکیل می دهند، قلل نانگا پاربات و لنین هدف آنها و سه کشته ماحصل این صعودها بود که متاسفانه گزارش های دقیق و شفافی از علل و چگونگی به وجود آمدن این حوادث به اطلاع کوهنوردان نرسید. به عنوان مثال در گزارش عمومی یکی از این برنامه ها که اخیراً ارائه شد، تمام شرایط و توضیحات مربوط به برنامه به طور کامل و با شرح و تفصیل بسیار گفته شد به غیر از شرح دقیق حادثه. در حالی که یکی از بهانه های اصلی حضور بسیاری از کوهنوردان در آن جلسه، دیدن و شنیدن علل این حادثه از زبان اعضای تیم بود. کمبود وقت، دلیل چندان مناسبی برای شانه خالی کردن از شرح حادثه نبود و محول کردن آن به جلسه آتی انجمن کوهنوردان به نوعی جدی نگرفتن کوهنوردان حاضر در جلسه به شمار می رفت. در حالی که وقت کافی برای تشریفات و... وجود داشت. درست است که در ورزش کوهنوردی ما داور نداریم و همین طور گزارشگری که بیرون گود نشسته باشد و بی طرفانه صعود را گزارش کند - اساساً در ذات این ورزش گزارشگر بیرون گود نمی گنجد- اما آیا خود ما (کوهنوردان) نباید گره ها، معضلات و کاستی هایی را که عامل به وجود آمدن حوادث است به طور شفاف و بدون سانسور به گوش عموم برسانیم؟ آیا دیگران برای کسب تجربه باید هزینه گزافی را بپردازند که قبلاً توسط تیم های حادثه دیده پرداخت شده است؟ آیا ما در برابر قشر کوهنوردی که هر روز و هر روز رو به فزونی است مسوول نیستیم؟

قبول اشتباهات انجام شده و انعکاس حقیقت و شرح کامل حوادث حتی اگر منجر به فوت نشود و حتی اگر صعود با موفقیت انجام پذیرد، تنها راه انتقال تجربه و جلوگیری از حوادث مشابه است. دو حادثه اخیر در قله لنین، چند سال قبل عیناً اتفاق افتاده بود و منجر به فوت کوهنورد ارتفاع زده (ادم) شد. نقش گروه ها و باشگا ه ها بالا بردن سطح آگاهی، توان فنی و علمی اعضای شان است. اگر آنها به صورت عادلانه و فراگروهی برنامه هایشان را نقد و بررسی و سهل انگاری اعضای تیم شان را صادقانه بازگو کنند، قطعاً نه فقط از اعتبار آن باشگاه یا گروه کاسته نمی شود بلکه آنها سرافراز و حقیقت جو معرفی خواهند شد و قطعاً این موضوع ارج و احترام همگان را بر خواهد انگیخت. همچنین اگر فدراسیون کوهنوردی حوادث را کارشناسانه بررسی کند (صعودهای دولتی - صعودهای خصوصی) و نتیجه آن بررسی را شفاف و عاری از هرگونه محافظه کاری به اطلاع مردم برساند، قطعاً تلفات ورزش کوهنوردی، این ورزش پرطرفدار کمتر خواهد شد.این روزها به این جمله معروف و پرمحتوای «کوهنوردی ورزشی است انسان ساز...» باید شک کرد و به نظر می رسد اگر وضع بدین منوال ادامه یابد، باید این جمله به این صورت اصلاح شود؛ «کوهنوردی ورزشی است انسان کش...»

پرستو ابریشمی

مربی کوهنوردی



همچنین مشاهده کنید