چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فرهنگ تعادل در تعامل در شهرستان خرم آباد


نگاهی به فرهنگ تعادل در تعامل در شهرستان خرم آباد

واژه تعامل به معنای تبدیل رفتارها, پذیرفتن اعمال و شایستگی های همدیگر و برقرار ارتباط در جهت نیل به هدفی معین و فرارونده و یا احیاناً پیش رونده بکار می رود

واژه تعامل به معنای تبدیل رفتارها،‌ پذیرفتن اعمال و شایستگی های همدیگر و برقرار ارتباط در جهت نیل به هدفی معین و فرارونده و یا احیاناً پیش رونده بکار می رود. برخی از صاحب نظران در فرهنگ لغات فارسی تعامل را گفتگو معنا کرده اند.

اگرچه در ابعادی وجه اشتراکی بین مقوله گفتگو با تعامل وجود دارد ولی در ابعادی دیگر با وجه اختلافاتی نیز تصادم داریم. چه این که گفتگو اصطلاحی سیاسی است و اغلب در عرصه سیاست کاربرد و کارآمد افتاده است. ضمن این که معانی دیگری نیز در گفتار و نوشتار با تعامل خلط می شود که هر کدام از این معانی به نوبه ی خود دارای مفاهیم و مصادیق و البته جایگاه معنایی خاص خود هستند. معنای ای به مانند صحبت، مناظره، مباحثه، مشاهده و . . .

بنابراین تعامل را می توان چنین تعریف کرد: تعامل رفتاری است که این رفتار ابتدا بدنبال برقراری ارتباط در جهت نیل به هدفی معین و کارساز است، افزون بر اینکه تعامل علاوه بر برقراری ارتباط به دنبال پیامدی سازنده بنام فرهنگ سازی است. به گونه ای که این فرهنگ سازی ابتدا در خود فرد تعامل کننده صورت می پذیرد و منبعد به دیگران نیز انتقال می یابد.

تعادل نیز به نوبه خود دارای معنای ویژه ای است. در فرهنگ لغات فارسی تعادل به معنی با هم برابر شدن، با یکدیگر راست آمدن، با هم میزان و برابر بودن بکار رفته است. از این منظر علاوه بر تعاریفی که از تعادل برشمردیم، تعادل می تواند به معنی موزون شدن در گفتار و کردار و برابر گردیدن در مقابل کنش و واکنش ها تعبیر شود. به بیانی هر فردی که بتواند در برابر هر کنشی، واکنشی منعطف و سازنده را به تصویر بکشاند، می توان گفت آن فرد، فردی متعادل و سالم از حیث فهم و ادراک تلقی می شود. در تعریف تعادل می توان گفت عبارتست از: رفتاری فرارونده که نوعی فرهنگ سازی سالم را به تصویر می کشد. فرهنگ سازی بدین معنا که فرد از خود رویکردی مفید و سازنده را به جامعه منتقل می نماید به گونه ای که پی آمد این رویکرد بدنبال سالم سازی فرهنگی و اجتماعی واحدی است نه نوعی بالانس معنایی و یا احیاناً فرآیندی منقطع!

واژه های معادل تعادل نیز وجود دارد که می توان به برابری ـ موزون، ترازو ـ تطابق ـ و تعدیل اشاره نمود. (تعدیل به معنای راست کردن، برابر کردن، هموزن کردن و دو چیز را با هم مساوی کردن اعمال می شود)

بنابراین این مقدمه آرایی تلنگری معنایی بود تا که بتوانیم با بسترسازی مناسبتی گام در بار مفهومی مقاله فرارو گذاشته و در زوایایی شاخک هایی بدیع را به روی خوانندگان باز نمائیم. از این نگاه فرهنگ تعادل در تعامل نه تنها در شهرستان خرم آباد بلکه به عنوان گفتمانی می توان از آن یاد کرد که نیاز به بسترسازی مناسب را در ابعاد مختلف می طلبد. ابعاد مختلف بدین سان که این گفتمان می تواند در رشد و تعالی فرهنگ اجتماعی جامعه ایران مؤثر و کارساز باشد. خرم آباد به عنوان مرکز استان لرستان از معدود شهرستان هایی به شمار می رود که آداب و رسوم اجتماعی و سنت و تاریخ آن با سایر شهرستان ها متفاوت است. چه این که بافت جغرافیایی شهر و طبیعت بکر و متفاوت آن که کوهستانی و دارای درختان مقاوم بلوط است (دار) از عمده ویژگی هایی است که بر فرهنگ مردم این سرزمین تأثیر فراوان دارد. آنسوی نگاه نیز تنوع گویش ها و لهجه ها در این شهرستان می باشد. با توجه به اینکه اقوام و ایلات متعددی در این شهرستان وجود دارد و هرکدام دارای گویش و لهجه های متفاوت هستند لذا به همین راحتی نمی توان بر کرسی قضاوت نشست و فرهنگ تعادل در تعامل در این شهرستان را بررسی نمود. چه این که همین تضادهای زبانی و تفاوت های رفتاری و فرهنگی باعث می شود تا که نوع تعاملات متفاوت تصویر شود. به عنوان مثال مردمان بالاگریوه با این که از ایلات مختلفی تشکیل شده اند ولی در بطن این مردم اگرچه وجه اشتراک زبانی و فرهنگی دیده می شود اما هر ایلی دارای گویش خاص خود می باشد و جالب اینجاست که گویش و لهجه این مردم با طوایف دیگر و حتا ساکنان اصیل شهر خرم آباد کاملاً متفاوت است. با این تعابیر زبان به عنوان نوعی وسیله ی ارتباطی تعیین کننده ی تعاملات و به بیانی دیگر تبدیل رفتارها و خواسته های اجتماعی افراد است. بنابراین تفهیم و شناخت لازم این گویش ها و لهجه ها در جهت برقرار ارتباط و تصویر پی آمدهای مثبت از اساسی ترین نکات به شمار می رود. به نظر می آید تعادل در تعامل در شهرستان خرم آباد به دو شکل صورت می گیرد. نخست تعادل در تعامل به شکل درون محور درثانی تعادل در تعامل به صور برون محور. در تعادل در تعامل درون محور همانطور که ذکر آن رفت، ارتباطات به شکل ارزش معیار در بطن ایل و یا طایفه به انجام می رسد. به عنوان مثال در ایل پاپی و یا ایل بیرانوند یا حسنوند با توجه به گویش ها و لهجه های مشترک و واحدی که وجود دارد، نوع تعادل در تعامل بصورت درون ایلی و یا طایفه ای مثبت جلوه می نماید اما همین رونده مثبت که در دیگر طوایف هم با توجه به اشتراک زبان و فرهنگ ها شکل می گیرد، در تعادل در تعامل فرهنگ های برون محور مورد پذیرش نیست. لذا اکثر ایلات و طوایف لرستان اگر چه از نگاه خویش دارای فرهنگ تعادل در تعامل پیش رونده ای هستند ولی در نگاه ایل و یا طایفه دیگر بدین شکل نیست!

دیگر تعادل در تعامل (که به معنی ثبات در رفتار و بیان می باشد) به صور برون محور است. برون محور بدین سان که این شهرستان با توجه به تنوع گویش و لهجه بتواند با دیگر شهرستان های استان و حتا کشور این نوع فرهنگ را نهادینه و فراگیر نماید. شاید بتوان گفت در هیچ کدام از این موارد این شهرستان موفق نشان نداده است چه این که در هر کدام از این دو ما با مشکلات و چالش هایی که به برخی از آن ها هم اشاره شد، برخورد داریم. در فرهنگ تعادل در تعامل درون محور متأسفانه چیزی بنام تفاهم آنهم پذیرفتن تفاوت ها وجود ندارد. به بیانی هرگویش و یا لهجه ای با حفظ خود نتوانسته فرهنگ دیگر گویش و یا لهجه را پذیرا باشد و همین عدم پذیرفتن تفاوت های زبانی و آداب و رسوم اجتماعی باعث شده تا که هر قومی خویش را برتر از دیگر اقوام نشان دهد. از این نگاه بحث نسل و نسب شناسی و تبارنامه چیزی نیست که از صفحات تاریخ کشوری متمدن به مانند ایران حذف و یا احیاناً به حاشیه کشانده شود.

بلکه جایگاهش همیشه در ازمنه ی تاریخ بر مردمان این کهن بوم مبرهن و ثابت بوده و از این پس هم خواهد بود. نکته این جاست که در بین این اقوام نوعی فرهنگ خود برتربینی و به بیانی ساده فرهنگی تافته ی جدا بافته ای شکل گرفته که ابتدا این نوع روند رفتاری در استحکام و بازتولید خود اقوام مشکل می افتد و منبعد تأثیرش در بیرون نیز مفید و مثمر ثمر نیست. با گام نهادن در دایره ی رفتارشناسی مردمان این شهرستان در می یابیم که برای نیل به فرهنگ متعالی تعادل در تعامل هنوز فاصله هایی وجود دارد.

اگرچه قطار فرهنگ سنتی این شهرستان بر ریل تنوع و شاخک های بدیع سنت در حرکت و البته در ایستگاه های خود نیز مسافرانی را پیاده و سوار می کند اما با توجه به ظهور انقلاب الکترونیک و حرکت فرهنگ ها به سمت جهانی شدن می توان گفت در خیلی از ابعاد این نوع متدها جوابگوی تعاملات جامعه نیستند. برای برون رفت از این چالش ها که نه تنها در شهر دوست داشتنی خرم آباد به چشم می خورد بلکه در سطح کشور نیز مشهود است بی گمان نیاز به بازتولید سنت های فرارونده و کار کشیدن از مفاهیم ارزش محور این سنت ها در جهت بازتولیدی نو و بدیع در بطن جامعه امروز احساس می شود.

شهرستان خرم آباد مستلزم بازتولید دو نوع فرهنگ است، نخست احیاء سنت ها و دیگر پویایی سنت ها. در احیاء سنت ها کارهایی انجام شده و البته آثاری از نویسندگان بومی به چشم می خورد ولی این آثار با بن مایه کار هنوز فاصله دارند و نیاز به کار بیشتری را می طلبد. ولی در پویایی سنت ها متأسفانه کاری به انجام نرسیده است و اگر احیاناً مقالاتی نوشته شده، در حد شایسته و بایسته ی نظر نیستند. از این نگاه مهمترین عنصر در جهت رشد و پویایی فرهنگ تعادل در تعامل در خرم آباد همین پویا کردن سنت هاست.

پویا کردن سنت ها با وجود سنت ها شکل می گیرد. بنابراین احیای سنت بستری است که جامعه می تواند براساس همان بستر کار پویایی سنت را آغاز نماید و در این شرایط است که جامعه لرستان می تواند جهشی رو به جلو را در جهت بومی کردن فرهنگ خود و بازتولید این فرهنگ را در قالبی مدرنیته تجربه نماید. می توان گفت وقتی صحبت از پویایی سنت ها می شود نگاه ها به همان رشد و توسعه انسانی خیره می شوند. لذا پویایی سنت ها باعث می شود تا که سنت ها در دایره ی فرهنگ «الک کردن» قرار بگیرند و البته در این جاست که سره از ناسره جدا می شود و به سهولت می توان در رشد و تعالی سنت های مفید کوشا بود. به بیانی الک کردن این فرصت را به ما می دهد تا که بتوانیم سنت های فرارونده ی خود را مدرنیزه کرده و یا خیلی از فرهنگ های روز را همین سنت ها در خود استحاله نمایند (مدنیزه کردن سنت یا سنتی کردن مدرنیته) و برای این که بتوانیم فرهنگ تعامل در تعادل را در این شهرستان نهادینه نمائیم، حتمن نیاز به بسته بندی کردن گویش ها و لهجه هاست و کارشناسی کردن این نوع گویش ها و لهجه ها در جهت نیل به زبانی معیار که بتوان با این زبان هم به فرهنگ تعامل در تعادل دست یافت و هم اینکه بتوانیم با این زبان فرهنگ سازی را در ابعاد مختلف به منصه ظهور برسانیم. به بیانی دیگر گویش ها و لهجه در این شهرستان باید جهت دار شوند تا کارآمدی خود را در عرصه فرهنگ به نمایش گذارند (البته توسط زبانی رسمی . . . ).

جان سخن این که هدف از نگاشتن این مقوله تنها آغازی بود در جهت شناخت و پویایی فرهنگ ها در این سرزمین کهن بوم. امید می رود با نوعی سالم اندیشی اجتماعی بتوانیم چالش ها و ایستارهای فرهنگی را یکی پس از دیگری در سر راه خود برداشته و به قله های رشد و توسعه انسانی دست یابیم.

عابدین پاپی



همچنین مشاهده کنید