شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

من آب راکد نیستم


من آب راکد نیستم

گپی با ساره جوانمردی که در مسابقات پاراالمپیک ۲۰۱۲ لندن مدال برنز تیراندازی را به دست آورد

در مسابقات پاراالمپیک ۲۰۱۲ لندن، تیم ایران با کسب ۱۰ مدال طلا، ۷ نقره و ۷ برنز جایگاه یازدهم را به دست آورد. اولین مدال این مسابقات را یکی از زنان ورزشکار به اردوی تیم ایران آورد...

ساره جوانمردی در مسابقه‌های تیراندازی زنان به مقام سوم و مدال برنز رسید.

ساره متولد آذر ۱۳۶۹ در شهر شیراز است. چهارمین دختر خانوده است و یک خواهر کوچک‌تر هم دارد. نه‌تنها خواهرهای بزرگ‌تر از پشتکار و تلاش او تعریف می‌کنند، خواهر کوچک‌تر هم او را به عنوان یک حامی ‌و پشتیبان خوب در طول دوران مدرسه به خاطر دارد.

▪ چه مشکلی شما را مجبور کرد در شاخه ورزش‌های معلولان فعالیت کنید؟

از بدو تولد، پای چپم کوتاه‌تر بود. این موضوع در سال‌های ابتدایی خیلی به چشم نمی‌آمد و زیاد اذیتم نمی‌کرد. به‌تدریج هرچه بزرگ‌تر می‌شدم و قدم بلندتر می‌شد، این اختلاف اندازه هم بیشتر می‌شد و نمود بیرونی پیدا می‌کرد. وقتی کوچک‌تر بودم با پوشیدن کفش‌های مخصوص، آن را جبران می‌کردم و در راه رفتن کمتر مشکل داشتم. از ۱۱-۱۰ سالگی مجبور شدم از عصا استفاده کنم.

▪ برخورد خانواده‌‌تان چطور بود؟

من تنها فرد معلول در خانواده و کل فامیل هستم. وقتی بچه بودم، به همین دلیل ابتدا پذیرش این شرایط برایشان سخت بود. بارها به پزشک و متخصص مراجعه کردند تا شاید درمان و راه‌حلی پیدا شود ولی کم‌کم پذیرفتند که تقدیر چنین بوده و زندگی ادامه خواهد داشت و با هر شرایطی می‌توان آینده خوبی ساخت. بعد از آن سعی کردند همیشه و همه جا حامی‌ و پشتیبان من باشند.

▪ معلولیت چه اثری روی شما گذاشت؟

به عنوان کسی که معلولیت یا مشکل جسمی ‌دارد، خودم را فرد ناتوانی تصور نمی‌کنم. شاید معلولیت در یک مقطع کوتاه در زندگی‌ام تاثیر منفی داشت ولی باعث نشد شبیه آب راکد بشوم و جریان نداشته باشم. سختی راه برای ما معلولان خیلی زیاد است، تبعیض‌ها فراوان است، نگاه‌های منفی زیاد است، ولی همیشه نقطه امیدی هم وجود دارد و نام این نقطه امید، خداست که یار و همراه همه است؛ به‌خصوص ما معلولان. خیلی‌ها جمله معروف «معلولیت محدودیت نیست» را شنیده‌اند، ولی شنیدن با تجربه کردن خیلی متفاوت است. مشکل و سختی‌ها می‌تواند برای هرکسی به نوعی پیش بیاید، اما نحوه برخورد با آن خیلی مهم‌تر است. پذیرش و کنار آمدن با مشکل و محدودیت در ادامه مسیر خیلی اثر دارد. من فقط زمان‌هایی خودم را معلول می‌بینم یا حس می‌کنم که برخوردهای تبعیض‌آمیز را می‌بینم. خصوصا وقتی از طرف مسوولان باشد، تجربه و حس این تبعیض‌ها و کنار آمدن با آنها خیلی سخت است.

▪ چطور با تبعیض‌ها کنار می‌آیید؟

من عضو کوچکی از جامعه معلولان هستم. تنها کاری که توانستم انجام بدهم اثبات توانایی‌های خودم به عنوان نماینده‌ای از این کل بود. ورزش وسیله‌ای است که با آن می‌شود توانایی‌هایم را نشان بدهم. خیلی سعی کردم تا شعار «خواستن، توانستن است» را به خیلی‌ها ثابت کنم. دلم می‌خواهد با این کار نگاه‌های منفی نسبت به معلولان را کمی‌تغییر بدهم. من و دیگر ورزشکاران، با رسیدن به این موفقیت‌ها توانستیم به همه بگوییم که «ما هم هستیم و می‌توانیم». حتی بعضی وقت‌ها در مقام و جایگاه‌هایی بالاتر از افراد سالم ایستادیم. این را هم بگویم که ما بچه‌های معلول وقتی برخوردهای مسوولان و تبعیض‌ها را می‌بینیم، نه‌تنها انگیزه و روحیه‌مان را از دست نمی‌دهیم، بلکه برای تلاش و پیشرفت بیشتر انگیزه مضاعفی پیدا می‌کنیم.

▪ کی وارد ورزش حرفه‌ای شدید؟

از سن ۱۸ سالگی، ورزش جانبازان و معلولان را شروع کردم. بیشتر رشته‌های جانبازان و معلولان را تجربه کردم. ۵ سال والیبال نشسته بازی می‌کردم و بعد سراغ تیراندازی رفتم. از سال ۱۳۸۲ تیراندازی با تپانچه بادی را شروع کردم و از ۵ سال پیش، عضو تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولان جمهوری‌‌اسلامی‌ایران هستم.

▪ اولین افتخار ورزشی‌تان چه بود؟

سال ۱۳۸۷ تقریبا ۷ ماه بعد از شروع تیراندازی، در این رشته مدال طلای مسابقات کشوری را به دست آوردم و سال ۱۳۸۸ هم در مسابقات بین‌المللی اسپانیا به مقام دوم رسیدم و مدال نقره گرفتم. این مدال نتیجه اولین حضورم در رقابت‌های برون مرزی بود.

▪ چه احساسی داشتید؟

باورش کمی‌ برایم سخت بود، خصوصا که فقط ۱۴ ماه پس از شروع تیراندازی، مدال نقره مسابقات بین‌المللی را به دست آوردم. ولی بیشتر خوشحالی‌ام از این بود که توانستم خانواده‌ام را خوشحال کنم و جوابگوی زحمت مربیان و مسوولان فدراسیون جانبازان و معلولان باشم. از طرف دیگر انگیزه‌ام برای ادامه کار خیلی بالاتر رفت.

▪ وقتی مدال جهانی می‌گیرید به چه چیزی فکر می‌کنید؟

فکر می‌کنم من همان دختری هستم که هیچ‌کس گمان نمی‌کرد آدم موفقی باشد، چه برسد به این که روزی قهرمان جهان بشود! این موضوع حس خیلی خوبی به من می‌دهد. در آن لحظه‌ها دوست دارم پدر و مادرم کنارم باشند.

▪ شروع ورزش چه تاثیری روی روحیه و زندگی‌تان داشت؟

ورزش راه موفقیت را در زندگی‌ام باز کرد و تبدیل به انگیزه‌ای برای تلاش بیشترم شد. کم‌کم تبدیل به هدفی برای تمام زندگی من شد تا به واسطه آن بتوانم خودم را به جامعه‌ و اطرافیانم اثبات کنم. مهم‌ترین تاثیرش این بود که نقش اجتماعی‌ام را تقویت کرد. «ساره جوانمردی» در نگاه‌ها و ذهن‌ها پررنگ شد. یک بانوی محجبه ایرانی که توانست افتخار جایگاه سوم تیراندازی جهان را به دست آورد و در همه این ۵ سال، یکی از سکوهای برتر ورزش دنیا را برای ایران حفظ کرده است. از نظر فردی هم، ورزش اعتماد‌به‌‌نفسم را تقویت کرده و آدم امیدواری شده‌ام. حس می‌کنم می‌توانم سکوهای دیگری هم در زندگی‌ام فتح کنم. این باور را به من قبولانده که می‌توانم در همه زمینه‌های زندگی‌ام موفق باشم؛ البته با توکل به خدا.

▪ اگر ورزش‌تان حرفه‌ای نمی‌شد، زندگی‌تان چه روندی داشت؟

فکر می‌‌کنم در زمینه تحصیلی فرد موفقی می‌شدم. در حال حاضر دانشجوی مدیریت بازرگانی دانشگاه شیراز هستم. می‌خواهم درس، ورزش و کار را به صورت موازی ادامه بدهم و کامل کنم.

▪ اگر این عارضه را نداشتید، زندگی‌ چه شکلی داشت؟

معتقدم هرچند خدا این سرنوشت را برای من رقم زد، در عوض وضعیت بهتری را برایم در نظر گرفت. موفقیت من فقط و فقط خواست خداست. نمی‌دانم اگر معلولیت نداشتم زندگی‌ام جور دیگری بود یا نه؟ پاسخ قطعی دادن به چنین سوالی کار سختی است. مهم این است که در حال حاضر من ساره جوانمردی هستم، با معلولیت شدید از ناحیه پای چپ و خدای بزرگی دارم که همیشه پشتیبانم بوده و می‌خواهم همیشه پشتیبانم بماند.

▪ چه برنامه‌ای برای ادامه ورزش و زندگی‌تان دارید؟

بعد از بازی‌های پاراالمپیک بیشتر روی ادامه تحصیل متمرکز شدم. ولی در کنار کار و تحصیل، تمرین‌‌های تیراندازی را هم ادامه می‌دهم و برای شرکت در مسابقه‌های آسیایی کره‌جنوبی آماده می‌شوم.

▪ برنامه‌هایتان در اردوها چیست؟

معمولا هر مرحله اردو یک هفته است. صبح و بعدازظهر حدود ۷ ساعت تمرین فشرده و تخصصی زیر نظر مربی تیم ملی داریم.

▪ از تغذیه‌تان بگویید، آیا رژیم‌های خاص غذایی و دارویی دارید؟

معمولا رژیم غذایی خاصی ندارم ولی ممنوعیت دارویی دارم و در این زمینه حتما باید با نظر پزشک کمیته پاراالمپیک باشد.

▪ قله موفقیت‌تان کجاست؟

آرزوهایم زیاد هستند ولی بزرگ‌ترینشان به دست آوردن مدال طلای پاراالمپیک برزیل و مسابقات آسیایی کره جنوبی است. دیگر اینکه دوست دارم مدارج بالای علمی ‌و دانشگاهی هم به دست بیاورم. اینها آرزوی پدر و مادرم هم هستند. به همین خاطر برایم خیلی مهم‌ترند. از طرف دیگر باید برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشم تا در کنار کار و تحصیل، بتوانم همچنان قهرمان باشم.

● ساره جوانمردی در یک نگاه

نفر اول تمام مسابقات کشوری و باشگاهی در رشته تیراندازی از سال ۸۷ تاکنون، مدال نقره مسابقات بین‌المللی اسپانیا، طلا و برنز مسابقات جهانی ترکیه، مدال نقره مسابقات پاراآسیایی گوانگجو، مدال طلای مسابقات جهانی امارات، مدال نقره مسابقات جام‌جهانی ترکیه، مدال برنز مسابقات پاراالمپیک ۲۰۱۲ لندن، رکورددار ایران و آسیا در ماده تپانچه بادی، اولین مدال‌آور کاروان دلوار در پاراالمپیک ۲۰۱۲ لندن، اولین بانوی مدال‌‌آور المپیکی در استان فارس، کسب عنوان ورزشکار برتر کشور دارای توانایی‌های خاص در سال ۹۲، کسب عنوان ورزشکار برتر از سال ۸۸ تا ۹۲ در استان فارس، کسب عنوان بانوی نخبه از سال ۸۸ تا ۹۲ در استان فارس.

● موفقیتی که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد

وقتی سال ۱۳۸۷ ساره، تیراندازی را زیر نظر اولین مربی‌اش -مرتضی حضرتی‌فر- شروع کرد، برنامه‌ریزی خاصی برایش در نظر گرفته شد. به دست آوردن اولین نشان از مسابقات داخلی، ظرف ۶ تا ۷ ماه پس از شروع فعالیت در تیراندازی، عضویت در تیم ملی پس از یک سال فعالیت، کسب اولین نشان برون‌مرزی مدت کوتاهی بعد از راهیابی به تیم ملی و در پایان حضور در اولین پاراالمپیک پیش رو. وقتی ۷ ماه بعد توانست در مسابقات لیگ به نشان طلا دست یابد و دقیقا یک سال بعد هم به عضویت تیم ملی درآمد، با اطمینان بیشتری به رقابت‌های پاراالمپیک لندن فکر کرد. پس از قطعی شدن حضور ساره در رقابت‌های پاراالمپیک، تمرین‌هایش به‌صورت منظم زیر نظر مربی‌اش رقیه ‌ا...‌کرمی ‌ادامه پیدا کرد. با این حال به لندن رفته بود تا رکورد‌هایش را بهبود ببخشد و هیچ‌کس حتی مربیانش هم به صعود او به فینال و کسب مدال فکر نمی‌کردند.

مهری محمدی

فائقه نکویی



همچنین مشاهده کنید