چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

وقتی همه خواب بودند


وقتی همه خواب بودند

بی بی سلیمه گلاب آدینه , مامای پیر روستایی در گیلان است كه آرزوی سفر به مكه را دارد و اكنون نوبت او شده است

بی‏بی سلیمه (گلاب آدینه)، مامای پیر روستایی در گیلان است كه آرزوی سفر به مكه را دارد و اكنون نوبت او شده است. نصیر (محمد رضا فروتن)، پسر شیرین عقل بی‏بی، او را برای حلالیت‏طلبی در روستا می‏چرخاند؛ اما از حج و زیارت، نامه‏ای می‏رسد كه بی‏بی به خاطر سلامتی‏اش، از سفر منع شده است. هیچ كس را توان آن نیست كه این خبر را به بی‏بی برساند؛ اما مش كریم، تصمیم می‏گیرد به او بگوید. بچه‏ها كه نگران حال بی‏بی هستند و آرزوی زیارت خانه خدا را خواسته قلبی او می‏دانند، تلاش می‏كنند بی‏بی را خود به مكه برسانند. در این راه، بچه‏ها به همراه بی‏بی، عازم سفر خانه خدا می‏شوند... وقتی همه خواب بودند، بچه‏ها بیدار بودند و عازم این سفر شدند. بچه‏ها كه از ناتوانی و كم‏بینایی بی‏بی آگاه بودند، با پرس‏وجو، قدم به دنیای بیرون از روستا نهادند و در سفری معنوی همراه شدند؛ اما وقتی همه بیدار شدند، او به خواب رفت!

فیلم «وقتی همه خواب بودند»، مضمونی به غایت مذهبی را یدك می‏كشد و سفری روحانی را در فیلم می‏بینیم كه شبیه مناسك حج می‏باشد و به شیوه‏ای نمادین، پیرزنی مرغ دل را راهی حرم الهی می‏كند.

فیلم، با سكانس آغازین امامزاده و گذشته بی‏بی، شروع می‏شود و تماشاگر، با آرزوی دیرینه او برای حج، همراه می‏شود كه با ایجاد گره (خبر منع بی‏بی از سفر)، مردم علاقه‏مند به بی‏بی، نگران حال او می‏شوند و بَدمَن فیلم (مش كریم) كه نگران است اولین حاجی ده، بی‏بی باشد، شروع به شیطنت می‏كند. در ادامه، بچه‏ها حضور مؤثرتری پیدا می‏كنند و تصمیم به كمك به بی‏بی می‏گیرند. فیلم وقتی همه خواب بودند، با این ویژگی‏ها كمی به سینمای كودك نیز نزدیك شده است و دغدغه‏های قبلی كارگردان (فیلم تعطیلات تابستانی) را به وضوح می‏توان در این فیلم نیز دید.

فیلم، درصدد ارائه یك تجربه عرفانی است كه فضای بكر و دست نخورده گیلان، موسیقی اپرایی و مضامین مذهبی در باب تشرف به حج، همه و همه، دست به دست هم داده‏اند تا در زمینه معنویت در سینمای ایران، حركتی جدی صورت گرفته باشد. با نگاهی موشكافانه باید گفت كه از جهتی پرداختن به چنین مفاهیمی، خود قابل تقدیر و ستایش است؛ اما باید مراقب نگاه ساده لوحانه نیز بود. در واقع، آن چه كه تحت عنوان شعائر و مناسك مذهبی شمرده می‏شود، نباید به طرزی ساده انگارانه دستخوش چرخش به دور سنگی بزرگ، رمی جمرات، زمزم و احرام گردد و از آن، تفسیر به سفر عرفانی و سفر دل شود. به عبارتی دیگر، استفاده از احساسات مذهبی، آن هم در سطح بالا، می‏تواند منجر به تقدیس ابلهانه معنویت و نوعی عقلانیت‏ستیزی گردد؛ موضوعی كه هنگام برخورد با شعائر مذهبی، باید به شدت مورد توجه قرار گیرد. به طور كلی، حركت به چنین سمت و سویی را باید ستایش كرد؛ زیرا این دست آثار، در آغاز راه قرار دارند و ما نیازمند حركت دیگر فیلم‏سازان، در عرصه مفاهیم دینی می‏باشیم.

فیلم وقتی همه خواب بودند، با همان سادگی روستایی، قصه سفری را بازگو می‏كند و در این راه، بازی خوب و گریم جالب توجه گلاب آدینه، بسیار قابل توجه است كه به نقش، جان داده است؛ اما حضور متفاوت و ناپخته فروتن، در نقش جوانی شیرین عقل، به خوبی از كار در نیامده است.

فیلم از برخی نكات نیز رنج می‏برد كه خلل در روند فیلم‏نامه محسوب می‏شود. نقش مش كریم، به عنوان بَدمَن، به خوبی پرداخت نشده است؛ او چگونه پس از سفر خیالی حج بی‏بی، به یكباره مردی رئوف و مهربان می‏شود؟ همچنین بچه‏های روستا، هنگام جمع شدن در كنار امامزاده، برای كمك به حج رفتن بی‏بی، شروع به لبیك گفتن می‏كنند كه بسیار جنبه نمادین اثر را تقویت می‏كنند؛ اما در سكانس‏های بعد، عملاً حضور ندارند؛ جز دو كودك قصه و یا نماهای ماقبل پایانی، هنگام طواف بی‏بی به دور سنگی بزرگ كه با تكرار نماهایی از افتادن بی‏بی در كنار چشمه و نماهای دست او كه نشانی از عروج روح او را به همراه دارد، به حضور او در چادر روستایی قطع می‏شود كه به نوعی، در اوج و فرود روایت، اخلال ایجاد می‏شود. در واقع، اینها سؤالات بی‏پاسخی است كه فیلم با آن روبه‏رو است.

وحید حیاتی



همچنین مشاهده کنید