پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

چه کسی واقعا شرور است


چه کسی واقعا شرور است

بومیستر بین دو نوع شر تمایز قائل می شود شر ابزاری و شر ایده آلیستی شر ابزاری یعنی استفاده از اقدامات آسیب رسان به عنوان ابزاری برای تحقق برخی اهداف البته خود هدف شاید قابل قبول باشد مثلا پول درآوردن, کسب دارایی و اموال, کسب مزیت سیاسی, قبول شدن در یک امتحان درسی و غیره

چونکه بی رنگی اسیر رنگ شد موسیی با عیسیی در جنگ شد

مولانا

اگر چه ما در دنیای مدرنی زندگی می کنیم که علم و فنآوری بر آن مسلط شده است اما باورهای قدیمی راجع به خیر و شر هنوز در ذهن افراد بیشماری وجود داشته و بخشی لاینفک از زندگی روزمره آنهاست. رهبران سیاسی و رسانه های گروهی برای توضیح حوادث ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ موج تبلیغاتی خود را با الفاظ و کلمات مربوط به شر و شرارت آغاز کردند. رئیس جمهور آمریکا جورج بوش اظهار می داشت که " این نوع جدیدی از شر است و ما دنیا را از وجود افراد شرور پاک خواهیم کرد."

افراد مختلفی اقدامات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق را کارهایی توجیه پذیر و منطقی می دانند که هدف از آنها صرفا نابودی افراد شرور است. اما کشتن و دستگیری نیروهای القاعده و حکومت طالبان در افغانستان به بهای کشتن و زخمی شدن افراد غیر نظامی, تخریب منازل , محل کار و عبادتگاه های آنها و قربانیان بیگناه بیشتری تمام شد.

سوال این است که اسامه بن لادن, پیروانش و دیگر شبه نظامیان بنیادگرای مسلمان چه فکر می کنند؟ آیا آنها خود را شرور و در تسخیر شیاطین می دانند؟ بعید است. در واقع آنها نیز همچون ما خود را افرادی درستکار, با اخلاق و مخلص می دانند که تنها قصدشان نابودی آنچه را که شرارت می نامند, است. تفکر آنها نیز مانند ما آمریکایی ها در بند لفاظی های مربوط به خیر و شر گرفتار شده است.

بدیهی است که برای حل صلح آمیز مناقشات باید از تفاسیر مبتنی بر خیر و شر درگیری ها و منازعات فاصله بگیریم. البته این بدان معنا نیست که در جهان ابدا چیزی به نام شر وجود ندارد. اما مردم می توانند به کمک برخی اصول آینده نگری زیر رفتار ها و اقدامات شرارت آمیز خود را کنترل کنند:

- پیش بینی. باید مردم را تشویق کرد که پیش از انجام هرکاری به پیامدها و عواقب آینده اقدامات خود بیاندیشند.

- اخلاقیات دربرگیرنده. باید مردم را تشویق کرد که پیامدهای مذکور را به صورت غیر مغرضانه وبدون زدن برچسب شیطان به مخالفان خود ارزیابی کنند.

- واقع نگری انتقادی. باید مردم را تشویق کرد که بیشتر شک کنند بویژه به درستی باورها واعتقادات خود.

این باور که ما همیشه حق مطلق بوده و طرف مقابل نیز باطل و شر مطلق است نه برای حقیقت فایده ای دارد و نه عدالت. چنین باوری باعث می شود که ما خود را فریب داده و بدون توجه به رفتارهای شرورانه خویشتن اقدامات هولناکی را علیه دیگر انسان ها مرتکب شویم. در دنیایی که برپایه منطق و عقل استوار است این باور هیچ جایی ندارد چه رسد به دنیایی که برپایه صلح و تفاهم استوار است که امیدواریم روزی نوادگان ما در آن زندگی کنند.

● شر توجیه پذیر

جهان بینی رایج مبتنی بر کشمکش مداوم خیر و شر نیروی عمده انگیزاننده اقدامات انسان هاست. در همه جوامع ساکن کره زمین , رهبران سیاسی, مذهبی, آموزشی و دیگران مردم را به طلب خیر و مخالفت با شر ترغیب می کنند. در همه جا قضاوت درباره اینکه چه چیزی خیر است و چه چیزی شر مهمترین قضاوت روزمره مردم به شمار می رود. علاوه بر این, مردم برپایه جهان بینی جنگ همیشگی خیر و شر به این نتیجه می رسند که حتما دیگران شرور هستند.

اما تعریف شر چیست؟ روی اف بومیستر در کتاب اثرگذار خود, " شر: نگاهی به درون سنگدلی و خشونت انسان", شر را به صورت آندسته اقدامات یا عدم اقدامات انسان که به دیگر انسانها آسیب می رساند, تعریف می کند. البته شر طیفی پیوسته را در برمی گیرد و از اقدامات بسیار هولناک و هیولانه ای که به صدمه و رنج افراد بیشماری منجر می شود گرفته تا شرهای نسبتا کوچک را شامل می شود. علاوه براین باید شر را انتخابی دانست که در اکثر موارد تحت فشارهای گروهی و آداب و رسوم اجتماعی شکل می گیرد.

بنابراین شریعنی صدمه رسانی بعضا عمدی به دیگر انسانها. اما دلایل چنین کاری به خاطر وجود افسانه شر مطلق کمی مبهم شده است. به طور کلی نیروی انگیزاننده شر انسانی نیست که می خواهد به دیگران بدون هیچ انگیزه مثبت یا منطقی و صرفا برای لذت بردن از رنج کشیدن آنها آسیب برساند. بلکه در اکثر موارد شرارت نتیجه اقدامات مستدل و توجیه پذیر افراد نجیبی است که اتفاقا حسن نیت هم دارند.

وحشتناکترین و هولناکترین وقایع تاریخی را انسان هایی رقم زده اند که مشغول کارهای معمولی و روزمره زندگی خود بوده اند. هنگام محاکمه آدلف آیشمن در اورشلیم به عنوان جنایت کار جنگی از وی به خاطر نقشی که در برنامه آدم سوزی نازی ها داشت یک هیولای تمام عیار ساختند. اما در سال ۱۹۶۴ هانا آرنت, نظریه پرداز سیاسی, به این نتیجه رسید که حتی شرارت های هولناک آیشمن کارهایی معمولی بودند. وی که زندگی آیشمن و جنایت های ناگفته او را با جزئیات کامل بررسی کرده بود به بینش بسیار مهمی دست یافت؛ اینکه آیشمن یک آدم روانی منحرف یا هیولای شیطان صفت نبوده است. بلکه او کاملا شبیه دیگر انسان های معمولی زندگی می کرد. اگرچه لذت سادیستی وجود دارد, اما نسبتا نادربوده, به تدریج کسب شده و تنها مسبب تعداد انگشت شماری اقدامات شرورانه است.

● شر ابزاری, شر ایده آلیستی

بومیستر بین دو نوع شر تمایز قائل می شود. شر ابزاری و شر ایده آلیستی. شر ابزاری یعنی استفاده از اقدامات آسیب رسان به عنوان ابزاری برای تحقق برخی اهداف. البته خود هدف شاید قابل قبول باشد مثلا پول درآوردن, کسب دارایی و اموال, کسب مزیت سیاسی, قبول شدن در یک امتحان درسی و غیره. بنابراین اگر برای تحقق این اهداف از ابزارهای قابل قبول استفاده شود, رفتار فرد شرارت آمیز تلقی نمی شود. اما در شرایط معمولی و نرمال اگر افرادی برای دست یابی به اهدافشان متوسل به دروغ, دزدی, استبداد و شکنجه, ترور, جنگ, قتل و دیگر اقدامات آسیب رسان شوند, حتی اگر اهدافشان از دید جامعه قابل قبول باشد, آنگاه مرتکب اقدامات غیر اخلاقی و شرارت آمیز شده اند.

شر ایده آلیستی نه تنها انسان ها را به اعمال خشونت علیه دیگران تحریک می کند بلکه باعث می شود که به این باور برسند که کار درستی را انجام داده اند. چنین تفکری موجب می شود که افراد آگاه و اخلاق گرا کارهای هولناکی علیه دیگران انجام داده و درعین حال معتقد باشند که حق با آنهاست. جنگ های صلیبی در طی قرن های یازدهم, دوازدهم و سیزدهم میلادی نمونه بارزی از این دست به شمار می رود. در آن زمان مسیحیان که خواستار بازپس گرفتن سرزمین های مقدس از مسلمانان بودند, با باور به مقدس بودن اقدامات وحشیانه خود جنایت های هولناکی را علیه مسلمانان مرتکب شدند. برحسب نظرات مردم آن زمان این جنگجویان الگوهایی مومن بودند که صرفا به وظیفه مقدس خود عمل می کردند.

چنین چیزی درمورد اکثر نزاع ها و جنگ های قومی- نژادی و سیاسی سراسر جهان صدق می کند: بوسنی, کرواسی, کوزوو, جدایی طلبان باسک دراسپانیا, کامبوج, تیمور غربی, چچن, کردهای ترکیه و عراق, فلسطینی ها و اسرائیلی ها, آنگولا, سودان, رواندا, سومالی, سیرالئون و کلمبیا. در همه این موارد هر یک از طرفین مناقشه خود را خیر و طرف مقابل را شر می داند. افراد تند رو هر طرف به راحتی اقدامات وحشتناک و هولناک خود علیه دشمنانشان را توجیه می کنند. می بینید که در اینجا حق و درستی نتیجه ای جز تهدید, شرارت و کشتار متقابل ندارد.

● انتقام: یک شر ایده آلیستی

انتقام یک شر ایده آلیستی است و در واقع اقدامی واکنشی و متقابل به شمار می رود. قربانیان به این خاطر تلافی می کنند که حق خود را از باطل بگیرند. آنها می خواهند بی حساب شوند و با مجازات متجاوز, عدالت را اجرا کنند. علاوه بر این شاید اصل انتقام بدون توجه به انگیزه اقدام آسیب رسان اولیه وارد روابط بین متجاوز و قربانی شود. مثلا یک اقدام مبتنی بر شر ابزاری قربانیان را به تلافی عیله افراد شرور وا می دارد.

بهتر است برخی از عوامل تعیین کننده در انتقام را بیشتر بررسی کنیم.

▪ اول اینکه متجاوزان مایلند که حتی الامکان آسیبی که به دیگران می رسد را کمینه سازند, درحالیکه قربانیان مایلند که آسیب وارد شده را حتی الامکان بزرگ نشان دهند. از این رو هنگام انتقام و تلافی معمولا قربانیان, اقدام شرارت آمیز به مراتب شدیدتری نسبت به اقدام اولیه متجاوز از خود نشان می دهند.

▪ دوم اینکه همانطور که دیده ایم, قربانیان, اقدامات آسیب رسان علیه خود را اختیاری , توجیه ناپذیر و تعمدی می دانند. برعکس, متجاوزان نه تنها چنین کارهایی را کوچک و بی اهمیت دانسته بلکه در نظرشان کاملا منطقی و توجیه پذیر هستند.

▪سوم اینکه متجاوزان در بازه زمانی کوتاهی مرتکب شرارت می شوند, در حالیکه قربانیان با استفاده از بازه زمانی طولانی تر نخست حس قربانی شدن را در خود تقویت و سپس واکنش متقابل خود را توجیه می کنند. متجاوزان می گویند: " بیایید گذشته ها را فراموش کنیم" و قربانیان می گویند: " ما هرگز فراموش نمی کنیم."

▪ چهارم اینکه کاربرد خشونت و بی رحمی به منظور حل یک مساله یا منازعه غالبا به معنی پیروزی امروز بر آینده است. کسانی که به آینده و جلوتر از زمان حال فکر نمی کنند به احتمال زیاد اقدامات شرارت آمیز را منطقی و عقلانی می بینند. اما کسانی که تامل کرده و پیامدهای اقدامات خود در آینده را ارزیابی می کنند بیش از دیگران قادر به کنترل اقدامات آسیب رسان خود خواهند بود.

▪ پنجم اینکه فقدان کنترل بر خویشتن صرف نظر از علت بنیادی یا توجیه احتمالی, دلیل بروز رفتارهای شرورانه است. پریشانی عاطفی- احساسی باعث از بین رفتن خویشتن داری شده به گونه ای که فرصت تفکر درباره پیامدها و عواقب آینده از بین می رود.

▪ ششم اینکه اگر کسی جلوی فرد شرور را نگیرد, اقدامات متجاوزانه او گسترش می یابد. یک متجاوز- اعم از یک فرد یا یک دولت سرکوب گر- خشونت خود را افزایش می دهد مگر اینکه دیگران با مداخله خود وی را متوقف کنند.

▪ نهایتا اینکه ساختاردهی جامعه به صورت نهادهای مجتمع مانند شرکت ها, دولت ها, سازمان ها, واحد های نظامی, دانشگاه ها , مدارس و هزاران سازمان پیچیده دیگر در تولید شرارت سهمی چشمگیر دارد. در چنین سازمان هایی به خاطر اشاعه و توزیع مسوولیت و همچنین انزوای تصمیم گیران ارشد و پرهیز از مواجهه رودر رو با اقدامات آسیب رسانی که دستور اجرای آنها را صادر کرده اند, اقدامات شرارت آمیز توسعه خواهند یافت. مثلا تقسیم کار در سازمان های بزرگ با اشتراک و مبهم سازی مسوولیت ها موجب می شود گاهی اوقات فهم اینکه چه کسی دقیقا مسوول چه چیزی است دشوار شود. همچنین انزوا و جدا شدن تصمیم گیران از کسانی که اقدامات شرارت آمیز را اجرا می کنند سبب می شود که تقصیر این اقدامات اشتباه کمرنگ شده و بر گردن دیگران گذاشته شود.

از سوی دیگر افرادی که شخصا در سازمان ها اقدامات آسیب رسان را مرتکب می شوند صرفا از دستور مافوق اطاعت می کنند, کاری که ارزشی مثبت در جامعه شناخته شده و نشانگر وفا داری و اعتماد است. علاوه براین, مشارکت کنندگان در اقدامات شرورانه به عنوان اعضای یک سازمان همچون سربازان آمریکایی در جنگ ویتنام یا مردم آلمان در ارتش نازی معمولا شک و تردید های فردی و شخصی خود را سرکوب می کنند. حتی گروه های میانی همچون مردمی که کنارخیابان تجمع کرده اند در اشاعه و تقسیم مسوولیت سهم دارند. یک ناظرکه شاهد آزار فردی در خیابان است اگر تنها باشد به کمک قربانی می شتابد اما اگر همان فرد در بین جمعیتی از ناظران ایستاده باشد شاید واکنشی از خود نشان ندهد.

نوشته وندل بل

ترجمه وحید وحیدی مطلق

منبع ( با تلخیص) :

Future Generations Forum, All About Evil, by Wendell Bell

http://wfs.org/fgbell.htm


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید