پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
گنجشک و خدا
روزها گذشت و گنجشک به خدا هیچ نگفت.
فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اینگونه می گفت:
"می آید...من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش در خود نگه می دارد"
و سر انجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست
فرشتگان چشم به لبهایش دوختند..
گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:
"با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست"
گنجشک گفت:"لانه کوچکی داشتم آرامگاه خستگی هایم بود و سر پناه بی کسی ام تو همان را هم از من گرفتی
این توفان بی موقع چه بود؟
چه می خواستی از لانه محقرم؟
کجای دنیای تو را گرفته بود؟"
و سنگینی بغض راه بر کلامش بست.
سکوتی بر عرش طنین انداز شد.
فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
خدا گفت:"ماری در راه لانه ت بود.
خواب بودی باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند
آن گاه تو از کمین مار پر گشودی."
گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود.
خدا گفت:"و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام بر خواستی"
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.
ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت.
های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد.
http://neshate-koohestan.blogfa.com/post-۹۰.aspx
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران سریلانکا توماج صالحی رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی پاکستان رئیسی سید ابراهیم رئیسی عملیات وعده صادق رئیس جمهور دولت سیزدهم مجلس
فضای مجازی دولت سیل شهرداری تهران تهران کنکور هواشناسی پلیس سلامت قتل فراجا وزارت بهداشت
خودرو قیمت خودرو اقتصاد ایران قیمت دلار قیمت طلا دلار بانک مرکزی بازار خودرو ایران خودرو سایپا بورس تورم
ترانه علیدوستی تلویزیون سریال کتاب سینمای ایران تئاتر سینما شعر انقلاب اسلامی
کنکور ۱۴۰۳ دانشگاه فرهنگیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه آمریکا فلسطین روسیه جنگ غزه چین طوفان الاقصی ترکیه اتحادیه اروپا حماس
فوتبال استقلال پرسپولیس باشگاه پرسپولیس فوتسال باشگاه استقلال بازی تراکتور تیم ملی فوتسال ایران بارسلونا رئال مادرید لیگ برتر
هوش مصنوعی فیلترینگ تسلا تبلیغات ایلان ماسک همراه اول فناوری ناسا اپل
سلامت روان داروخانه دوش گرفتن یبوست