سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

هیدینک, پرگوی کم افتخار


هیدینک, پرگوی کم افتخار

اگر بخواهیم فوتبال روسیه را بعد از فروپاشی شوروی تجزیه و تحلیل کنیم, با یک فاجعه مواجه می شویم می گویند پس از پراکندگی بازیکنان بزرگ شوروی سابق, زمزمه حضور تیم ملی روسیه در آسیا به گوش می رسید زیرا اروپایی ها این تیم ضعیف را هم قواره خود نمی دانستند

قیل و قال ها به پایان رسید و بار دیگر مشخص شد کرکری خواندن و ایجاد جنگ روانی قبل از بازی، تنها عامل پیروزی یک تیم نیست. گاس هیدینک پس از پیروزی روسیه بر انگلستان به هوا پرید؛ آنقدر که سرش به سقف آسمان خورد و برای ضربه مغزی، تصور کرد در عصر تزارها بسر می برد! صحبت های او در آستانه جدال هفته پیش تیمش مقابل اسرائیل حاصل همان گیجی بود وگرنه کیست که نداند فوتبال روسیه در طول تاریخ خود (چه در دوران کمونیسم و چه در عصر فعلی) هیچ گاه کاریزمای جزیره نشینان را نداشته است.

اگر بحث نفوذ در ارکان فیفا باشد، آنگلوساکسون ها یک سر و گردن بالاتر از همتایان خود هستند. چنانچه بخواهیم افتخارات باشگاه های ۲ کشور را مدنظر قرار دهیم، ضرب المثل «میان ماه من تا ماه گردون» را معنا شده خواهیم یافت و شور هواداران هم که... هیدینک باید تفاوت را در این نکته جست وجو کند؛ افتخارات ملی روسیه (شوروی سابق) بیش از انگلستان است اما عدم راهیابی مردان سیبری به تورنمنت های بزرگ تأسفی در پی نخواهد داشت و برعکس حذف جزیره نشینان سیلاب اشکی به امتداد اقیانوس آرام به وجود خواهد آورد!

مربی هلندی روسیه بدون تردید دارای شعور تاکتیکی بالایی است، با این حال هرگز قدم آخر را محکم برنداشته؛ نشان به آن نشان که در مرحله نیمه نهایی جام جهانی ۱۹۹۸ همراه هلند قدرتمند مقابل برزیل رونالدو کم آورد و ۴ سال بعد در جمع ۴ تیم برتر، وقتی کمک، کمک داوران را قطع شده دید، قافیه را به فولر جوان واگذار کرد. استرالیای ساخته و پرداخته او قدرتمندتر از آن تیم آرزو به دل سال ۱۹۹۷ تری ونبلز محسوب می شد؛ هرچند موج بلندپروازی کانگوروها به دیوار سخت تقلب برخورد کرد و فابیو گروسو با فریب داور، هیدینک را به خانه فرستاد. متأسفیم گاس بزرگ!

«بایرون مورنو» داور اکوادوری بازی جنجالی کره جنوبی و ایتالیا بازنشسته شده بود و آنقدر هم نفس نداشت که از راه دور به نفع تیم هیدینک سوت بزند. فرشته نجات می توانست هم قاتق نان باشد و هم قاتل جان. مربی محبوب روسیه هرگز این موضوع را درک نکرد. علاوه بر مسائل فوق، در عالم حرفه ای کرکری خواندن یک تیم ضعیف از آن مسائل باورنکردنی تلقی می شود.

جملات مربی هلندی مانند ادعای «حسن ساس» ترک پس از پایان بازی مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ مقابل برزیل خنده دار بود. چه تفاوتی دارد؛ بازیکن متولد ترکیه گفت چون برزیل را حریف قدری نمی دانسته، بابت گلزنی به دیدا خوشحالی نکرده و هیدینک قبل از قطعی شدن صعود روس ها، انگلستان بزرگ را در حد تیم محلات آمستردام می دانست. مهم نیست شاگردان مک کلارن دیشب صعود کرده باشند یا نه، بادکنک روسیه پس از باخت مقابل اسرائیل خالی از باد شد. بزرگان، بزرگ می مانند، حتی اگر همیشه ببازند.

● شوروی یا روسیه؟

اگر بخواهیم فوتبال روسیه را بعد از فروپاشی شوروی تجزیه و تحلیل کنیم، با یک فاجعه مواجه می شویم. می گویند پس از پراکندگی بازیکنان بزرگ شوروی سابق، زمزمه حضور تیم ملی روسیه در آسیا به گوش می رسید زیرا اروپایی ها این تیم ضعیف را هم قواره خود نمی دانستند.

● سیاهه ناکامی های روسیه

۱) عدم راهیابی به یورو ۹۲

۲) حذف در مرحله گروهی جام جهانی ۱۹۹۴ (شکست مقابل برزیل، تساوی با سوئد و برتری پرگل اما بی ثمر مقابل کامرون)

۳) تکرار سناریوی مشابه در یورو ۹۶ (باخت به ایتالیا و آلمان و تساوی با جمهوری چک)

۴) عدم راهیابی به جام جهانی ۱۹۹۸

۵) حذف در مرحله مقدماتی یورو ۲۰۰۰

۶) حذف در مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۰۲ (پیروزی بر تونس، باخت نوبرانه به ژاپن که دشمن سیاسی محسوب می شد و تساوی مقابل بلژیک)

۷) ناکامی در راه صعود از مرحله گروهی یورو ۲۰۰۴ (باخت به پرتغال و اسپانیا و شکست یونان قهرمان)

۸) نرسیدن به جام جهانی ۲۰۰۶

● انگلستان و روسیه؛ رخ به رخ

۱۸۷۲؛ اولین بازی تاریخ فوتبال بین انگلستان و اسکاتلند انجام شد. در روسیه، ترازها برای تصاحب چند قطعه زمین می جنگیدند. ۱۹۵۳؛ مجارستان با نتیجه ۶ بر ۳ انگلستان را شکست داد تا نخستین باخت تاریخ جزیره نشینان در ومبلی رقم بخورد.

فوتبال روسیه به لطف اصلاحات اقتصادی جانشینان استالین، در حال اوج گیری بود. ۱۹۶۰؛ شوروی نخستین فاتح جام ملت های اروپا نام گرفت. الف رمزی، مربی بزرگ انگلستان هنوز وعده قهرمانی در جام خانگی سال ۱۹۶۶ را نداده بود۱۹۶۶.؛ «رمزی» ادعای خود را به واقعیت تبدیل کرد و شوروی سابق با رقم زدن بهترین عملکرد خود در تاریخ جام جهانی به مقام چهارم فستیوال بازی های ۱۹۶۶ دست یافت؛ هرچند هرگز با قهرمان جهان مواجه نشد.

۱۹۸۸؛ آخرین شوروی سابق قدرتمند، فقط در فینال یورو ۸۸ تسلیم هلند فان باستن شد. فوتبال انگلستان دوره گذار را طی می کرد؛ حال آنکه شوروی با لوبانفسکی روی ابرها قدم می زد. ۱۹۹۰؛ پل گاسکوئین برای عدم راهیابی شیرهای سپید به فینال جام جهانی ۱۹۹۰ می گریست و چندی بعد فوتبالی های روسیه نه به خاطر فروپاشی شوروی سابق که به دلیل اضمحلال بنای قدرتمند لوبانفسکی از درون اشک می ریختند. ۱۹۹۴؛ روسیه با نام جدید اولین جام جهانی را تجربه کرد؛ درحالی که مردان جزیره بارانی در مرحله مقدماتی ابتدا به هلند و سپس به نروژ باختند. یک جام جهانی بدون انگلستان و حضور غریبه ای آشنا به نام روسیه، اولگ سالنکو، مهاجم روس ها که اکنون هیچ کس از او خبر ندارد، در بازی مقابل کامرون به تنهایی ۵ گل زد و آقای گل مشترک بازی ها نام گرفت!

روس ها برای یکی از معدود دفعات به مبدعان فوتبال فخر فروختند. ۲۰۰۰؛ در روسیه، باخت به ژاپن فاجعه بار از شکست در جنگ جهانی دوم مقابل چشم بادامی ها تلقی می شد و به همین دلیل شورش های خیابانی، وضعیت این کشور را بحرانی کرد. انگلیسی ها مشغول دست انداختن فیل نویل بودند؛ مردی که در دقیقه ،۹۰ زمینه پنالتی پیروزی بخش رومانی را به وجود آورد تا انگلستان حتی تساوی موردنظر را هم کسب نکند.



همچنین مشاهده کنید