پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

جکی چان مردی با طعم تلخ فقر


جکی چان مردی با طعم تلخ فقر

اگر خشونت سیلوستر استالونه را با حرکات کمدی چارلی چاپلین مخلوط کنید و کمی هم از طنز باستر کیتون به آن اضافه کنید و سپس مقداری از رقص پای زیبای جین کلی را هم به آن بیفزائید, حاصل می شود ترکیبی به نام جکی چان نابغه سینمای آسیا که هنوز می تواند مثل فیلم های اولش بامزه و خنده دار باشد و آدم را ۹۰ دقیقه پای تلویزیون البته بهتر است گفته شود روی صندلی سینما میخکوب کند

راستش را بخواهید وقتی منتظری سرپرست فدراسیون کونگ‌فو در این نشست مطبوعاتی خود بمب خبری‌اش را با اعلام ورود جکی‌چان به ایران ترکاند! ما هم مثل خیلی‌های دیگر از شنیدن صدای این بمب خیلی هیجان‌زده شدیم و برای ورود این ستاره هالیوود به تهران لحظه‌شماری کردیم، اما وقتی بعدها متوجه شدیم این خبر فقط جنبه تبلیغاتی داشت و پای جکی‌چان هرگز به فرودگاه مهرآباد باز نمی‌شود، با خود گفتیم حال که طی یک ماه و اندی سر کار بودیم، پس چه بهتر که شخصیت اجتماعی، سینمائی جکی را از زاویه دیگری مورد کنکاش قرار دهیم. تا دوستدارانش بهتر متوجه شوند که جکی‌چان اصولاً اهل سر کار گذاشتن نیست و اگر قولی بدهد حتماً سر قولش خواهد بود!

ترجمه مطلبی که در پی می‌آید کاری از روزنامه ایران است که مطمئناً خواندنش برای دوستداران عالم سینمای رزمی خالی از لطف نخواهد بود.

اگر خشونت سیلوستر استالونه را با حرکات کمدی چارلی‌چاپلین مخلوط کنید و کمی هم از طنز باستر کیتون به آن اضافه کنید و سپس مقداری از رقص پای زیبای جین کلی را هم به آن بیفزائید، حاصل می‌شود: ترکیبی به نام جکی‌چان؛ نابغه سینمای آسیا که هنوز می‌تواند مثل فیلم‌های اولش بامزه و خنده‌دار باشد و آدم را ۹۰ دقیقه پای تلویزیون البته بهتر است گفته شود روی صندلی سینما میخکوب کند. البته خیلی هم نمی‌توان میخکوب شد، چون جکی‌چان آن‌قدر ورجه وورجه می‌کند و کارهای با مزه را پشت سر هم ردیف می‌کند که نمی‌توانید ساکت و صامت بنشینید و او را تماشا کنید و گاه می‌بینید که دارید از ته دل می‌خندید و مثل خود او وول می‌خورید!

جکی‌چان این پسر شیطان و کوچولوی سینمای هنگ‌کنگ حالا دیگر ۵۰ سالگی را هم پشت سر گذاشته، اما از آنجائی‌که یکی از آن آدم‌هائی است که کودک درونش را هنوز پاک و دست‌نخورده حفظ کرده است، می‌تواند به راحتی با پاک‌ترین و بی‌آلایش‌ترین لایه‌های وجودی ما آدم‌ها ارتباط برقرار کند. خودش می‌گوید: ”افتخار می‌کنم که پدرها و مادرها به بچه‌هایشان می‌گویند ببین جکی چقدر زبله، از او یاد بگیر! و تازه خودشان بچه‌ها را تشویق می‌کنند تا فیلم‌های مرا تماشا کنند.“ واقعاً هم همین‌طور است و فیلم‌های جکی‌چان با وجود داستان‌های ساده که خیلی بامزه تعریف می‌شوند و آدم خوبه‌ها و آدم بده‌هائی که برای اثبات یک موضوع مبارزه می‌کنند چیز دیگری ندارد. اما همان صمیمیت و پاکی کودکانه با کلی زد و خوردهای خنده‌دار و کمدی‌های مفرح آن‌قدر به دل می‌نشیند که نمی‌توان از فیلم دل کند.

جکی خودش همیشه آدم خوبه است که می‌خواهد آدم بده را به سزای کارهای بدش برساند. با این‌وجود او از خشونت هالیوودی استفاده نمی‌کند. چون اصلاً آن را دوست ندارد. به‌همین دلیل هم همه آن بزن و بکش‌ها را با رقص پاهای زیبا ترکیب می‌کند، چهره مسخره‌ای به‌خودش می‌گیرد، دور خودش می‌چرخد و به هوا می‌پرد و یک ضربه توی سر آدم بده فرود می‌آورد، اما این ضربه‌ها هیچ‌وقت کشنده نیستند، ما هیچ‌وقت خون نمی‌بینیم و او هیچ‌وقت با نهایت شرارت و غضب به آدم‌هائی که مزاحمش می‌شوند نگاه نمی‌کند. این رمز موفقیت اوست که با قهرمان‌های گیج و ملنگی که نقششان را بازی می‌کند می‌تواند آدم بدها را به زندان بیندازد، شاهزاده خانم چین را پیدا کند و نجات دهد و دور دنیا را درست سر ۸۰ روز بچرخد. برای همین هم خانواده‌ها از دیدن فیلم‌های او لذت می‌برند.

بزن‌بزن‌های جکی‌چان با خشونت هالیوودی کاملاً متفاوت است. او می‌گوید: ”ما فقط اکشن و کمدی داریم، در حالی‌که آنها کمدی اکشن دارند. واقعاً هم نمی‌توان بین اکشن فیلم‌های جکی‌چان با کمدی فیلم‌های او فاصله گذاشت و هر دو این بخش‌ها کاملاً با هم آمیخته شده‌اند.“

● فقیرزاده هنگ‌کنگی

جکی‌چان فرزند یک خانواده فقیر است؛ خانواده‌ای فقیر از کشور هنگ‌کنگ که آن‌قدر ناتوان بودند که همان روز اول و در روز تولد پسرشان می‌خواستند او را به پزشک بیمارستان ببخشند. اما جکی شانس آورد و از آنجا که آن پزشک فردی انسان‌دوست بود سعی کرد تا کاری برای پدر و مادر او دست و پا کند. به این ترتیب زن و مرد جوان و بی‌پول در سفارت فرانسه به‌عنوان خدمتکار مشغول به‌کار شدند و جمع کوچولوی خانوادگی آنها برقرار ماند.

همین کار امکان مهاجرت آنها به استرالیا را فراهم آورد و آنها در سفارت آمریکا به‌کار پرداختند. حالا دیگر زندگی‌شان تغییر کرده بود و پدر و مادر او خدا را شکر می‌کردند که پسرکشان را از دست نداده‌اند. جکی از همان کوچکی به کارهای نمایشی علاقه داشت و به‌همین دلیل ۱۰ سال در مدرسه نمایش چین تحصیل کرد و با نمایش بدون کلام و ورزش‌های سنتی آشنا شد، حرکات آکروباتیک نیز بخش مهمی از آموزش‌های این مدرسه را تشکیل می‌داد. او با توجه به توانائی‌های بدنی و حرکات رزمی توانست به‌عنوان بدل‌کار در فیلم‌ها مشغول به‌کار شود و شانس وقتی به او رو آورد که کمپانی گلدن هاروست با شناخت توانائی‌های او، نخستین نقش واقعی‌اش را در فیلم ”اژدها وارد می‌شود“ به او واگذار کرد. جکی‌چان در این فیلم در کنار بروس‌لی قهرمان اسطوره‌ای کونگ‌فو بازی کرد و توانائی‌های خودش را نشان داد.

● گران‌ترین بازیگر

فقط یک‌دهه کافی بود تا جکی به پرفروش‌ترین و گران‌ترین بازیگر آسیا بدل شود و از این طریق هالیوود را نیز تحت‌تأثیر بگیرد. به‌همین دلیل هم زمانی گفته بود من ”ای‌تی“ آسیا هستم. در حالی‌که حتی همان زمان هم از مرزهای آسیا فراتر رفته بود و فیلم‌هایش در صدر پرفروش‌ترین‌های آمریکا هم جای گرفته بود. وقتی جکی‌چان اوج پیروزی را ”ای‌تی“ می‌داند پس باید بپذیریم که موفقیت اسپیلبرگ و آثارش و در صدر آنها ای‌تی به‌عنوان پرفروش‌ترین فیلم سینما تا پیش از تایتانیک برای او چقدر مهم بود. به‌همین دلیل هم وقتی اسپیلبرگ در مقام تهیه‌کننده فیلم ”لباس رسمی“ از او برای کار دعوت کرد دل توی دل جکی نبود. برای او خیلی مهم بود که این کارگردان موفق و استثنائی حالا می‌خواست با حضور او فیلم بسازد و خیلی دلش می‌خواست که ببیند اسپیلبرگ با او چگونه رفتار می‌کند. اما این روز هیجان‌انگیز با یک درخواست عجیب و غیرمنتظره از سوی اسپیلبرگ به یک روز فراموش‌نشدنی از زندگی جکی‌چان بدل شد؛ اسپیلبرگ همان اول جلسه از او خواست تا یک امضاء برای پسرش که عاشق جکی‌چان است، بدهد.

● عملیات خطرناک

جکی‌چان البته این موفقیت را به سادگی به‌دست نیاورد. او برای واقعی بودن کارهایش دست به خطرناک‌ترین عملیات زد و به تبعیت از هرولد لوید که از دیوار راست بالا می‌رفت خودش اجراء همه نقش‌های خطرناک را هم برعهده گرفت و بارها با خطر مرگ مواجه شد. مثلاً یک‌بار که داشت از برجی بالا می‌رفت سقوط کرد اما به‌صورتی معجزه‌آسا جان سالم به‌در برد، یک‌بار دیگر هم چیزی نمانده بود که زیر آوار یک ساختمان گرفتار شود. روزی که برج‌های دوقلوی نیویورک توسط هواپیماهای مهاجم فرو ریخت جکی‌چان قرار بود برای فیلم جدیدش از سطح خارجی برج بالا برود و فقط یک سرماخوردگی کوچولو باعث شده بود تا او فیلمبرداری را به روز بعد موکول کند... خلاصه کار او همیشه با خطر درآمیخته بوده و ما به‌عنوان تماشاچی فقط با بخش خوشایند و مفرح این شغل روبه‌رو بوده‌ایم.

جکی‌چان برای ساختن فیلم‌هایش همیشه گروهی را به همراه دارد که خودش آنها را آموزش داده و توانائی‌های لازم آکروباتیک را در آنها تقویت کرده است. با وجود همه این توانائی‌ها جکی‌چان وقتی کارش را گسترش داد و وارد هالیوود شد یک مشکل بزرگ داشت و آن زبان انگلیسی بود. اوائل که به زبان مسلط نبود. بعد هم که توانست صحبت کند چنان لهجه عجیب و غریبی داشت که گرچه گاه می‌شد از آن در خدمت پیشبرد داستان فیلم استفاده کرد، اما بعضی وقت‌ها هم خیلی بازدارنده می‌شد. اینجا بود که او یک‌بار دیگر اراده خستگی‌ناپذیرش را به‌کار گرفت و با تمرین‌های بسیار، سرانجام این مشکل را از میان برداشت. حالا سال‌هاست که او هم برای آسیا و هم برای آمریکا فیلم می‌سازد. خودش می‌گوید یکی اینجا یکی اونجا. و با این‌همه می‌داند که هر یک از این فیلم‌ها یک بازار وسیع فروش در سراسر دنیا را در اختیار دارد.

او می‌گوید فقط شیوه کار متفاوت است. او که حالا دیگر هم کارگردانی، هم نویسندگی و هم تهیه کارهایش را برعهده دارد می‌گوید: ”وقتی در هنگ‌کنگ فیلم می‌سازم خیلی راحت با اعضاء گروه روی زمین می‌نشینیم، حرف می‌زنیم، نظراتمان را را بالا و پائین می‌کنیم تا خلاصه به یک نتیجه واحد برسیم. اما در آمریکا شیوه کار یک‌جور دیگر است؛ آنها خیلی بیشتر برای تولید هزینه می‌کنند و برای پائین آوردن ریسک، محدودیت‌های بیشتری اعمال می‌کنند. او می‌گوید در آمریکا روی صندلی مخصوص خودم می‌نشینم و تا آخر کار ممکن است با بسیاری از دست‌اندرکاران پروژه حتی آشنا هم نشوم.“

● موفق و پولدار

جکی‌چان امروز هم موفق است و هم پولدار. با این‌وجود هیچ‌گاه روزهای سخت کودکی را از یاد نبرده است و بنیاد خیریه او یکی از فعال‌ترین بنیادهای کمک به نیازمندان است. علاوه بر این او آموزشگاهی دارد که به کودکان بی‌بضاعت و علاقمند به هنر آموزشی می‌دهد تا با گشودن درهای جدید، زندگی فردای آنها را دگرگون کند. جکی‌چان می‌گوید: ”بچه‌ها مهم‌ترین چیز زندگی ما هستند. به‌همین دلیل هم تابستان امسال وقتی در یک برنامه شبانه او در شرایطی روی سن رفت که خیلی تعادل نداشت، فردای آن روز از همه خانواده‌ها و بچه‌ها عذرخواهی کرد و گفت دیگر هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد. او در فیلم‌هایش هرگز از شوخی‌های کثیف و کلمات خشن استفاده نمی‌کند و صحنه‌های مستهجن در فیلم‌های او جائی ندارد. جکی‌چان برای خانواده‌ها فیلم می‌سازد، به آنها احترام می‌گذارد و به‌همین دلیل هم محبوب آنهاست.



همچنین مشاهده کنید