سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

افسانه جهانی شدن


افسانه جهانی شدن

در اواخر دهه نود واژه «جهانی شدن» تقریباً هر روز در روزنامه ها و گزارش های اقتصادی منعكس می شد زمانی كه كارخانه اریكسون سوئد جمعی از كاركنان خود را اخراج كرد, كارخانه اتومبیل سازی فورد آمریكا سهام ولوو را خرید و نمونه های دیگری از این دست, رسانه های گروهی خبر دادند كه اقتصاد «جهانی» شده است

در انگلستان، آلمان، لهستان، آفریقای جنوبی و اكوادور نیز مكرراً شاهد بودیم كه از «جهانی شدن» سخن به میان م ی آمد. تقریباً همه تصور می كردند به گونه ای به روند «جهانی شدن» پیوسته اند. اما در واقع، این خواست و هدف سیاستمداران، اقتصاددانان و مدیران شركت های بزرگ بود كه ما به چنین باوری برسیم.مقوله «جهانی شدن»، صرف نظر از اقتصاد، در حوزه های دیگری نیز مطرح می شود. برای مثال از جهانی شدن فرهنگ و اكولوژی نیز سخن به میان می آید. اما بیشترین تكیه آن در حوزه اقتصاد است. آیا جهانی شدن به معنای ورود به عصری جدید است كه سلسله حوادث و پیامدهایی را خواه مطلوب و خواه نامطلوب، برای عموم به همراه دارد؟ یا صرفاً واژه ای است جدید كه در یك فرآیند طولانی در افواه مرسوم شده است؟ یا اینكه واژه ای معمولی است برای مقاصد سیاستمداران برای شانه خالی كردن از بار مسئولیت و توجیهی است برای آنچه رخ می دهد و از كنترل انسان خارج است؟ آیا این روند جبری تاریخی و اجتناب ناپذیر است؟ كدام را باید پذیرفت؟ در اواخر دهه نود در سوئد مقالات و كتب بسیاری درخصوص «جهانی شدن» منتشر شد كه نظرات متفاوتی درباره مفهوم این پدیده و تحلیل هایی از پیامدهای این روند در نظام اقتصادی جهان از سوی گروه های مختلفی به همراه داشت. جملگی بر یك نكته متفق القول بودند:جهانی شدن طرف بازنده و برنده دارد. برای مثال صاحبان بورس همواره طرف برنده این روند هستند.سئوال این است كه جایگاه مردم عادی و حاشیه نشینان اقتصاد در این میان كجاست؟ و این روند چه تاثیری بر وضعیت اقتصادی این طبقه دارد؟نتایج پژوهشی در این زمینه حاكی از عمیق تر شدن شكاف طبقاتی است. در خلال سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۸ حجم دارایی های كشورهای ثروتمند جهان دو برابر شده است. این كشورها حدود ۸۶ درصد تولید ناخالص ملی كل جهان را به خود اختصاص داده اند و سهم فقیرترین بخش جهان تنها چیزی حدود یك درصد از این میزان است. دارایی های دو یا سه نفر از ثروتمندترین افراد جهان برابر با مجموع دارایی های ۴۰ كشور فقیر است.با نگاهی به این تاثیرها، «جهانی شدن» را چه می توان نامید؟ روندی اجتناب ناپذیر یا طبیعی؟ یا حتی استراتژی ای آگاهانه؟ آیا می توان این روند را متوقف ساخت یا راستای آن را به سمتی تغییر داد تا به كاهش این شكاف و تفاوت های طبقاتی منجر شود؟طبیعی است كه این سئوالات اساسی را طراحان و كسانی كه این بحث را طرح می كنند نپذیرند. برای درك علل و تاثیرات جهانی شدن می توان در سه حوزه به این پدیده پرداخت:

•جهانی شدن به منزله یك دام

نخستین بار دو روزنامه نگار آلمانی، مارتین و شومان، كتابی را تحت عنوان «جهانی شدن» منتشر كردند. این كتاب كه به چندین زبان ترجمه شد، بیشترین فروش را در كشورهای اروپایی داشت.در این كتاب سناریوی مخوفی ترسیم می شود كه در آن شركت های بزرگ به جای دولت ها بر مردم حكومت می كنند و دولت ها در واقع فاقد قدرتند. شركت های عظیم زنجیره ای تصمیم می گیرند تولیداتشان به چه منطقه ای سرازیر شود (و یا نشود). این شركت ها هستند كه كشورهای بزرگ را رودرروی هم قرار می دهند. سهام در این شرایط با سرعتی سرسام آور از طریق اینترنت رد و بدل می شود.به باور نویسندگان این كتاب سه عامل در ایجاد این شرایط تاثیرگذار بوده اند: اولین عامل فناوری اطلاعات (IT) است. با به كارگیری فناوری نوین اطلاعات رده جدیدی در علم اقتصاد پدید آمده كه رابرت رایش اقتصاددان آمریكایی آن را «تحلیل گر نماد» می نامد. صاحبان بورس، مدیران شركت ها، و كاركنان شركت های رسانه ای در این رده جدید طبقه بندی می شوند. فناوری نوین اطلاعات باعث تسریع و توسعه گستره بازارهای تجاری و در نتیجه گسترش اقتصاد جهانی شده است. به طوری كه بیشترین میزان معاملات دهه نود- با سهمی برابر با ۹۰ درصد گردش پولی جهان - مربوط به خرید و فروش ارز، سهام و اوراق بهادار بوده است. دومین عامل كاهش هزینه های حمل ونقل است. شیوه نقل و انتقال كالا از روش های سنتی (كشتی های باری، كامیون های بزرگ و..) به روش های ساده تر و كارآمدتر تبدیل شده است. فناوری نوین اطلاعات در این بخش نیز تاثیرگذار بوده است: فاكس و پست الكترونیكی جایگزین شیوه های مرسوم قدیمی شده اند و آخرین عامل موافقت نامه های عمومی (گات) و تعرفه و بازرگانی است


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید