چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

بازگشت به زندگی با شیر طلایی


بازگشت به زندگی با شیر طلایی

تازه ترین جایزه قدیمی ترین جشنواره جهان به کیم کی دوک از کره جنوبی رسید

قدیمی‌ترین جشنواره سینمایی جهان امسال برای شصت و نهمین بار در شهر زیبای ونیز برگزار شد؛ جایی که ۱۸ فیلم از سراسر جهان برای کسب شیر ارزشمند ونیز رقابت کردند. امسال هم سینمای ایران در این جشنواره حضور داشت.

هرچند این حضور تفاوت‌های آشکاری با سال‌های گذشته داشت و همان پیش از آغاز، این جشنواره از سوی مسئولان سینمایی ایران تحریم شد، اما فارغ از نمایش فیلم خانه پدری در بخش افق‌ها، نام یک ایرانی در میان فیلم‌های بخش مسابقه هم دیده می‌شد. رامین بحرانی، فیلمساز جوان ایرانی‌الاصلی که در کالیفرنیا به دنیا آمده امسال با فیلم «به هر قیمت» شانس خود را برای کسب این جایزه معتبر امتحان کرد. کارگردانی که پیش از این با فیلم‌های «اوراقچی» و «خداحافظ سولو» در جشنواره‌های دیگر شرکت کرده بود که فیلم دومی توانسته بود منتقدان سینمایی را مجاب کند در آینده با فیلمساز مهمی روبه‌رو خواهند بود. سومین نام‌آشنای جشنواره امسال هم امیر نادری بود که این بار در جایگاه داوران بخش افق‌ها حضور داشت.

یکی از ویژگی‌های جشنواره امسال حضور فیلمسازان جوان بود. هرچند بزرگانی همچون ترنس مالیک هم در ونیز بودند (البته این یکی هیچ‌گاه و هیچ وقت علاقه‌ای به راه‌رفتن روی فرش قرمز ندارد و امسال هم خودش به ونیز نرفت و همچون دیگر جشنواره‌ها، تهیه‌کننده فیلم به نمایندگی از کارگردان آمریکایی راهی ونیز شده بود).

امسال فیلم تازه ترنس مالیک، اثری عاشقانه با نام To the Wonder و با بازی بن افلک، خاویر باردم و ریچل مک ادامز با استقبال نه‌چندان گرم شماری از منتقدان روبه‌رو شد. هر چند در این فیلم تصاویر هنری زیبا به چشم می‌خورد، اما به باور منتقدان بیشتر این تصاویر تکراری و همانند فیلم پیشین این کارگردان - درخت زندگی - بود. ترنس مالیک که طی ۲۵ سال تنها چهار فیلم ساخته بود، پس از موفقیت بالای فیلم درخت زندگی دوباره پرکار شده است و حالا پس از کسب جایزه اول کن سال گذشته سودای رسیدن به دیگر تندیس‌های جشنواره‌ها را در سر می‌پروراند، اما فیلم تازه او در ونیز چندان مورد توجه قرار نگرفت.

دیگر کارگردان نام‌آشنای ناکام جشنواره، سوزان بیر است؛ کارگردان دانمارکی که دو سال پیش توانست با فیلم «در دنیایی بهتر» جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را به خانه ببرد و برای خود شهرتی دست و پا کند. فیلم قبلی او فیلمی تاثیرگذار درباره صلح بود، روایتی درباره حرف‌زدن به جای جنگیدن، اما او امسال با فیلمی کاملا متفاوت نسبت به فیلم قبلی‌اش در ونیز حضور داشت. فیلم کمدی ـ عاشقانه «عشق همه چیزی است که نیاز دارید» با بازی پیرس برازنان، فیلمی که هیچ‌گاه نتوانست اندکی از ذوق و شور و حرارت برازنان برای حضور در این فیلم را در دل داوران جشنواره شعله‌ور کند تا این بازیگر به همراه کارگردان جوانش تنها روی فرش قرمز ونیز راه بروند و برای دوستداران خود دست تکان بدهند، اما بدون شک مهم‌ترین فیلم امسال نه فیلم برنده که فیلم مرشد اثر پل تامس اندرسن بود. فیلمی که در نهایت داوران جشنواره را مجاب کرد جایزه بهترین کارگردانی را به کارگردانش بدهند. البته این تنها جایزه این فیلم از ونیز نبود و فیلیپ سیمورهافمن و واکین فینیکس ـ بازیگران این فیلم ـ نیز به طور مشترک جایزه بهترین بازیگر مرد را دریافت کردند.

توماس اندرسن که پنج بار نامزد اسکار بوده، فیلم‌های شب‌های بوگی، ماگنولیا و خون به پا می‌شود را ساخته است.

داستان «مرشد» در دهه ۱۹۵۰ روی می‌دهد و درباره رهبر یک فرقه با بازی فیلیپ سیمورهافمن است که یک کهنه‌سرباز جنگ جهانی دوم با بازی واکین فینیکس را ـ که جوانی بی‌هدف و عذاب‌کشیده، اما همدل است ـ مجذوب خود می‌کند.

درست روز بعد از اختتامیه، نشریه هالیوود ریپورتر نوشت: هیات داوران اجازه نیافت فیلم توماس اندرسن، کارگردان آمریکایی را به عنوان بهترین فیلم معرفی کند، زیرا این فیلم پیش‌تر جایزه بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد را دریافت کرده بود.

مقررات جشنواره فیلم ونیز می‌گوید به هیچ فیلمی نمی‌توان بیش از دو جایزه اهدا کرد و این نشریه فاش کرده هیات داوران در نتیجه این مقررات مجبور شده بار دیگر به شور بنشیند و فیلم «پی‌یتا» را به‌عنوان بهترین فیلم جشنواره معرفی کند.

مایکل مان، کارگردان سر‌شناس آمریکایی که ریاست هیأت داوران شصت و نهمین جشنواره فیلم ونیز را به عهده داشت، درباره نحوه ارزشگذاری بر فیلم‌ها گفته بود؛ فیلمی برنده شیر طلایی شصت و نهمین جشنواره فیلم ونیز می‌شود که هم درخشان باشد و هم این‌که نوآوری‌هایی داشته باشد.

اولریش سیدل، کارگردان اتریشی برای فیلم «بهشت: ایمان» تولید مشترک اتریش، فرانسه و آلمان جایزه ویژه هیات داوران را برد.

سال گذشته فیلم الکساندر سوخوروف توانست شیر طلایی ونیز را از آن خود کند. «فاوست»‌ اقتباس آزاد گونه از افسانه مردی بود که روح خود را به شیطان می‌فروشد. فیلم برنده امسال هم بی‌شباهت به فیلم برنده سال گذشته نیست. البته این ادعا تنها به واسطه داستان و موضوع فیلم برنده شیر طلایی امسال ـ یعنی «پی‌یتا» ـ از کیم کی دوک است.

● حاشیه بامزه ونیز ۲۰۱۲

اما انگار مشکلات جشنواره‌ها تنها مختص جشنواره‌های وطنی نیست. روزنامه‌های ایتالیا به یک گاف بزرگ در مراسم اهدای جوایز نیز پرداختند. در روز اهدای جوایز، برگزارکنندگان جشنواره، برندگان جایزه بهترین کارگردان و جایزه ویژه هیات داوران را با هم قاطی کردند و بعدا مجبور شدند روی صحنه با شرمندگی جوایز را پس بگیرند و به برندگان اصلی بدهند. مطبوعات ایتالیایی بار دیگر از این انتقاد داشتند که چرا امسال هم به رغم حضور سه فیلم ایتالیایی در بخش مسابقه از ۱۸ فیلم این بخش هیچ جایزه مهمی به فیلم‌های این کشور نرسید.

● ... و دوباره بهار

برنده شیر طلایی ونیز امسال حالش بد است، اما مشت گره‌کرده‌اش با ته‌لبخندی که چهره‌اش را پوشانده هنگام دریافت شیر طلایی، نوید بازگشت به زندگی او را به دوستدارانش می‌دهد. چرا که او بعد از ۱۵ سال فیلمسازی موفق بالاخره توانست اولین جایزه مهم فیلمسازی‌اش را دریافت کند. فیلم‌های کیم کی دوک همواره در جشنواره‌های دنیا تمجید می‌شد، اما جز نامزدی در برخی از آنها هیچ‌وقت نتوانسته بود جایزه مهمی از این جشنواره‌های معتبر دریافت کند، اما شصت و نهمین جشنواره فیلم ونیز این طلسم را شکست و شیر طلایی این دوره را به فیلمساز افسرده و تلخ‌اندیش کره‌ای داد تا به اندازه خود فیلمساز، دوستداران سینمای او هم امیدوار باشند تا شاید نگاه سرد و تلخ کی کیم دوک به جهان پیرامون کمی رنگ شادی بگیرد.

شاید می‌شد حدس زد پی‌یتا، فیلم تازه او در جشنواره ونیز امسال شانس بالایی داشته باشد چرا که به گفته آلبرتو باربرا، مدیر جشنواره، موضوع محوری جشنواره امسال بحران اقتصادی، سیاسی و بحران ارزش‌ها بوده که در انتخاب فیلم‌ها در نظر گرفته شده است. موضوع فیلم پی‌یتا هم مرتبط با نگاه داوران در جشنواره امسال بود. فیلم پی‌یتا داستان مردی را باز می‌گوید که وظیفه‌اش ستاندن قرض‌هایی است کــــه کارگران فقیر باید با بهره فراوان پس بدهند و زمانی که قادر به انجام این کار نیستند، این مرد آنها را از لحاظ جسمی ناقص می‌کند تا از حق بیمه بهره‌مند شوند و بدهی‌شان را بدهند.

جایزه ونیز از جهت دیگری نیز برای کارگردان کره‌ای حائز اهمیت است. کیم کی دوک پس از گذراندن یک دوره افسردگی سه ساله حالا با این جایزه بازگشت خود به دنیای جادویی سینما را هم جشن می‌گیرد. او که در ۱۲ سال ۱۴ فیلم ساخته بود پس از یک اتفاق عجیب دست از فیلمسازی کشید و همچون قهرمان فیلم شاهکارش ـ بهار، تابستان، پاییز، زمستان و... دوباره بهار ـ سه سال را در کوهستان و در خانه‌ای بدون برق و آب زندگی کرد!

قضیه از اینجا شروع شد که زمان فیلمبرداری فیلم «رویا‌ها» بازیگر زن فیلمش در زمان فیلمبرداری صحنه‌‌ دارزدن خودش دچار سانحه شده و در آستانه‌ خفه‌شدن بوده است. از آن پس، او به این فکر افتاده که اگر بازیگرش جانش را از دست می‌داد، او باید چه می‌کرد؟ آیا خلق یک قصه و ساخت یک فیلم این ارزش را دارد که کسی جانش را به خاطر آن از دست بدهد؟

او پس از این حادثه‌ای که توضیح می‌دهد زندگی معمول خود را ترک کرده و به کوهستانی مرتفع و سرد پناه برده و با کمترین امکانات زندگی ریاضت می‌کشد.

در این میان، او سال گذشته اثری ویرانگر را هم جلوی دوربین برد، فیلمی که در جشنواره کن سال گذشته اکران شد تا منتقدان و تماشاگران و دوستداران این کارگردان را ناامید به خانه بازگرداند. او از شرایط اسفناک خود در آن کلبه روستایی فیلم ساخته بود و تماشاگرانش را از بازگشت فیلمساز محبوبشان ناامید، اما ونیز امسال خوش‌یمن‌ترین اتفاق برای او و شاید سینمای کره افتاد. مرد تلخ بالاخره جایزه گرفت و بالاخره برای او بهار شد.

● ۳ فیلم مهم کی‌دوک

▪ بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار

قصه «بهار، تابستان و...» در پنج فصل روایت می‌شود و بر مدار دایره‌ای‌شکل حرکت می‌کند. آنچنان که از نام فیلم برمی‌آید، این پنج فصل، روندی از زندگی را نشان می‌دهد که برای یک راهب و شاگردش اتفاق می‌افتد. این فیلم شاید محبوب‌ترین اثر این کارگردان باشد که هواداران زیادی هم در ایران دارد. نوع روایت کی‌دوک در این فیلم و البته تصاویر زیبا و رویایی او بدون شک یادآور فیلم «رویاها» آکیرا کوروساواست.

▪ رویا

رویا یا رویای غمگنانه، در امتداد کارهای پیشین وی بــــــیش از پیش به سوی کوچک‌ترشدن و حذف عوامل تولید پیش می‌رود. فیلمی درباره عشق، حافظه و ارتباط میان عناصر غیرواقعی با واقعیت که قرار است به ارتباط میان آدم‌ها و درامی که خلق می‌شود، بپردازد. این یکی از دغدغه‌های مهم فیلمساز کره‌ای است. موضوعی که دستمایه چندین و چند اثر سینمایی او شده است و انگار هنوز که هنوز است نتوانسته پاسخی برای این دغدغه پیدا کند.

▪ خانه‌های خالی

این فیلم از مشهورترین فیلم‌های کی‌دوک است. محوریت اصلی فیلم در بر گیرنده دو نیروی عشق و ذهن است که با حداقل کلام بیان شده است. فیلم روایت مرد جوان درونگرایی است که در خانه افرادی که در آنجا حضور ندارند به طور موقت زندگی می‌کند. فیلم با ساختاری مینیاتوری، از تداخل کامل فرم و محتوا حرف می‌زند؛ از این که چطور می‌توان جهان غیرمادی را به شکل مادی تصویر کرد.

میثم اسماعیلی



همچنین مشاهده کنید