پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
وجه مشترک و هدف مشترک
دو کلیدواژهی «وجه مشترک» و «هدف مشترک» برای روشن شدن وضعیت فعالیتهای گروهی اعم از هنری یا علمیست. وجه مشترک مربوط به درون گروههای اجتماعیست و هدف مشترک به بیرون از آنها نظر دارد؛ یا به عبارتی، وجه مشترک کارکردی درون سازمانی دارد و هدف مشترک کارکردی برون سازمانی. در واقع، انگیزهی گرد هم آمدن افراد و ساختن گروه به هر نام و عنوانی به این دو امر مهم نیاز دارد. انگیزهی افراد بر دایرهی وجوه مشترک میچرخد و انگیزهی گروه بر مدار اهداف مشترک. موفقیت افراد در گرو موفقیت در اهداف تعیین شده است. بنابر این، هیچ گروهی نمیتواند بدون انگیزه و داشتن اهدافی بلند به نتایجی منطقی برسد. با بررسی این دو واژهی مهم و تأثیرگذار میتوان وضعیت گروهها را در کشورهای متفاوت سنجید.
کشورهای پیشرفته تجربهی فعالیتهای گروهی را از سر گذراندهاند. از چشمگیرترین این فعالیتها گروههای سبز و گروههایی که در تولید فیلم و انیمیشن تلاش میکنند، میتوان نام برد. گروههای آزاد با آشنایی به حقوق اجتماعی و قانونی خود توانستهاند در همهی حوزههای اجتماعی نتایج خوبی به دست آورند؛ چرا که بخش مهمی از حقوق مدنی اجتماع را تشکیل میدهند. در فعالیتهای گروهی هر فرد توانایی خودش را مدیریت میکند ولی اراده و خواست خود را تابعی از تصمیمهای گروهی میگیرد. گروه تعریفی انتزاعی نسبت به فرد دارد. پیش برنده یا محرک گروه افرادند. در این گروه هر فرد تابعی از توان فردی دیگر است. یک فرد میتواند کار دیگران را لنگ بگذارد یا تقویت کند. وابستگی شدید به هم دیگر کار آنان را زنجیروار به هم دیگر پیوند میدهد. از این روست که، انگیزهی گرد هم آمدن افراد بسیار مهمتر از هر چیز دیگر است و برای رسیدن به نتایج درخشان به کار بستن و مدیریت نیروها برای ماندگاری گروهها اهمیت مییابند.
پیش از هر چیز، تشکیل گروهها باید همراه با روشن سازی برنامهها و اهداف باشد و این که برنامههای خاص و جزیی آن چیست. هر فرد جذب شده در این گروه میتواند استعداد و توان خود را با مقایسه ریزبرنامهها میتواند در پیکر آن شرکت جوید. بدون این پیش برنامهها در واقع، انرژی افراد به هرز رفته و موجب هزینهی اضافی میشود.
در کشوری نظیر ایران، که جایگاه فرد در تعاریف پیچیده مغشوش مانده است از آن رو که تجربههای گروهی همواره با سیاست یک بام و دو هوا اداره میشوند. وجه مشترک مورد نظر در کشور ما بر اساس تواناییهای فردی و تولید ایده و نظر نیست. فرد ترجیح میدهد بیشتر در فضای خود و به تنهایی فعالیت کند. کار گروهی نتیجهی برخورد افکار و ایدهها با دیگران است و در یک آزمون و خطای واقعی به سر میبرند ولی، کار فردی و دور از دیگران، همراه با غرور و افتخاری بیپایه و اساس است از آن رو که، نتیجهی هیچ اصطکاک و هم اندیشی نیست. کار فردی ایستادن بر بلندای پرغرور ولی تهی و بیارزش است و در کار گروهی، افراد آوازهی خود را از نتایج مدیریت گروهی کسب میکنند. عدم اعتماد به دیگری یکی از عوامل مهم دخالت ندادن افراد با تواناییهای نزدیک به هم است. در دیدگاه مذهبی ما، هر کس مسؤول افکار و رفتار خویش است و بر این اساس، فرد مسؤولیت همه چیز را به تنهایی بر دوش خود میکشد.
در کشورهایی نظیر ما، گروهها نه در حوزههای فردی که در وضعیتهای گلهای تعریف میشوند و این وضعیت در سابقهی تاریخی ما قدمت دیرینه دارد. در این وضعیت، فرد هیچ توان و ارادهای برای ارایهی ایدهها و تفکراتاش ندارد که بتواند در عرصهی عمومی عرض اندام کند. هیچ «وجه مشترک»ی نمیتوان یافت که بر پایهی تواناییهای فردی باشد. افراد غرق در «هدف مشترک» از پیش تعیین شده تنها میتوانند مجری برنامههای بی سر و ته باشند. برای سرگرم شدن مردم و افزایش آمار همکاری، همواره از طرحهای تکراری و از پیش تعیین شده بهره میبرند که دارای هیچ بار مفهومی نیست. گروههای فعال نیز خارج از این طرحها با گرفتاریهای حاد و نامعمول روبهرو هستند. با این روند، فعالیتهای فرهنگی و علمی نیز تحت تأثیر فعالیتهای اجتماعی به کنج عزلت فرو میروند. شکستهای بیشماری که از فعالیتهای عمومی قسمت افراد میشود موجب خزیدن به تنهایی میشود.
ترس و وحشت موجود در جامعه گروههای فعال سیاسی و فرهنگی را در حوزهی خیلی کوچکی از اعتراضهای گروهی محدود کرده است و در نهایت همهی فعالیتها در اعتراض و مشارکتهای مقابله با دستورات حکومتی خلاصه میشود. گروههایی که در گرو فعالیتهای سیاسی نیستند و تا حدودی میتوان آزاد فرض کرد، مخاطبی برای ایدههای خود نمییابند و یا با اقبال خیلی کمی روبهرو میشوند. نبود مخاطب در عرصههای فرهنگی و علمی و توجه عموم به مسایل سیاسی و تنشهای موجود در جامعه موجب کنده شدن گروهها از فعالیتهای غیرسیاسی میشود. از این رو، حرکتهای گروهی در کشورهایی نظیر ما بیشتر گذرا و شتابزده به نظر میرسد. خیل زیادی از گروهها با جمع آوردن انرژی خود و ترسیم برنامههایی برای آینده وقت صرف میکنند ولی به سبب نبود ارتباطات اجتماعی مناسب فرو میپاشند و جز رد پایی از خود چیزی باقی نمیگذارند.
مدتیست که وضعیت پرتنش در ایران موجب زنده شدن تعصبات ملی در گوشه و کنار کشور شده است. تعصبات ملی و سیاسی چنان جایگاه ویژهای در اجتماع ما رنگ عوام گرفته است که هر گروه آزاد نیز ناچار است با یکی از آنها همراه شود تا در چشم عموم دیده شود. این بخشی از تنشهای اجتماعیست که ناهنجاریهای ناخواسته نیز در جامعه باقی میگذارد. بدین مفهوم، نمیتوان تعریف درستی از گروههای آزاد داد که کارکرد موفقی نیز داشتهاند. «هدف مشترک» وجه غالب محدودیتها و موانعیست که دودش از دو جا برمیخیزد: تعصبات ملی و موانع سیاسی که هر دو از سوی حکومت شکل گرفته. بدین ترتیب، وجه مشترک گروهها بر مبنای گرایشهای عمومی یعنی، گرایشهای ملی و مخالف حکومت شکل میگیرد و این ابدا نمیتواند به تولید اندیشه بینجامد. اینها انگیزهی کوتاه مدتی برای گروهها تولید میکنند. این موضوع که خرد فردی وجود دارد ولی نه اجتماعی، بستگی به ارادهی حاکمیت دارد که فرد را از دایرهی خود بودن دور میسازد و اجتماع را بر اساس غرایز ابتدایی هدایت میکند یا دست به سازماندهی نیروها با محوریت فردی میزند.
توجه به وجه مشترک افراد یعنی توجهی خودآگاهانه و دردسر ساز. برای برانگیختن تواناییهای افراد در یک گروه، داشتن اشتراکِ وجه مانند انگیزه و علاقه یکی از ضروریات کار سازمانیست. و پدید آمدن آن برای یک گروه برابر با اعلام موجودیت یک گروه توانا در برابر تصمیمهای شتابزده و بیثمر کسانیست که فارغ از هر گونه برنامهریزی و مدیریت منابع به دعا و آرزو متوسل میشوند. از این رو، سنتهای دینی، آیینهای سفت و سخت شرعی و احکام سنگین اخلاقی توان فردی را متلاشی میکنند. در کشورهایی با این ویژگیها، کسی که بدانها توجه نکند حقوق اجتماعیاش کمکم رنگ میبازد و بالاخره به گوشهی عزلت و گاه عذاب وجدان دچار میشود.
در کشورهایی با دیدگاه پدرسالارانه و تسلط فرد بر افراد و جوامعی با ردههای سلسله مراتبی وجه مشترک هیچ تعریف منطقی ندارد. افراد نه بر اساس وجه مشترکشان در سلایق و نیازهایشان بل که، بر اساس هدف مشترکی که دارند تلاش میکنند تا در ردهبندیهای سازمانی جای گیرند. به اندازهای که بر فردیت خود پشت پا میزنند و در هدف تعریف شده جذب میشوند در پستهای بالای اجتماعی حضور مییابند. کسی از جایگاه و فلسفهی وجودی خودش نمیپرسد. جامعهای که همواره از جایگاه سنت و شرع پاسبانی میکند، هرگز نمیتواند تصور کند با از دست دادن آن چه بلایی سرش خواهد آمد.
جوامع با اولویت تواناییهای فردی دارای استعدادهایی میشوند که موجب تشکیل گروهها برای سازماندهی در به کارگیری نیروهاست. این جوامع پس از توجه ویژه به خواستها و گرایشهای افراد به مدیریت نیروها و جذب حداکثری از نیروهای مستعد و خطرکننده میپردازد که موجب ظهور گروههای هم فکر و هم ایده میشود. این گروهها بنای کار خود را هم سو بودن در یک هدف مشترک میبینند. یعنی، در حالی که وجوه مشترک خود را برای گرد هم آمدن مییابند، برای رسیدن به آرمان والا به خطر کردن میپردازند تا به قلههای اکتشاف و نوآوری برسند. با حذف مرحلهی نخست، یعنی پیش از رسیدن به هم فکری و هم اندیشی، تنها چیزی که برای گروهها میماند اهداف مشترک است. آن چه این افراد را در کنار هم قرار داده است چیزیست که در دور دستها وجود دارد و از آن جایی که بنای همکاری بر تواناییهای فردی نیست، یک تصور آرمانی و از پیش ساخته شده همه چیز را تعریف میکند. فرد در چنین جامعهای فقط مجریست و نه تصمیم گیرنده و کارساز. از این رو، گروههای مبتنی بر اهداف مشترک بیشتر بر یک صدایی دچار میشوند و آزادیهای فردی را مختل میکنند. برای یافتن راهها و ایدههای نو خطر کردن یکی از موارد مهم شمرده میشود که تنها در حوزهی فردی میتواند رخ دهد و جامعه هیچ گونه توجهی به این امر تاریخ ساز ندارد و شاید بتوان گفت، جامعه درست در جهت خلاف آن عمل میکند. نیروهای بالقوهی جامعه غالبا در راستای آرامش بخشیدن به همه چیز، خطر را از دور و بر خود میزداید. جسارت فرد اگر توجهی به این خواست اجتماعی بکند به افول رفته و از تواناییهایاش خواهد کاست.
توجه به وجه مشترک در گروهها موجب تخصصگرایی میشود. در راستای رسیدن به هدف تعریف شده افراد لزوما باید استعداد مورد نظر را داشته باشند. بر اساس این تخصص است که گروه برای رسیدن به آن چه که برنامهریزی کرده است، موفق میشود. اما غالب گروههای اجتماعی در ایران با انگیزهی مبارزه با ناهنجاریها و تنشها گرد هم میآیند. هدف مشترک برای این گروهها صرفا در مبارزه خلاصه میشود، از این رو، بیشتر به گروههای روشن فکری گرایش مییابند تا به تخصص لازم. در جریانهای روشن فکری اعتراض مهمترین انگیزه و هدف گرد هم آمدن افراد است. حتا گروههای طرفدار محیط زیست در ایران از آن جایی که هیچ توان عملی برای اصلاح نمییابند، صرفا به گروههایی معترض بدل میشوند. تاکنون هیچ راه کار عملی و حتا نظری برای مراقبت از دریاچهی بحرانزدهی اورمیه ارایه نشده است مگر اعتراضهایی که منجر به درگیری و بازداشت شده است. این گروهها برای جلب نظر مردم رسانهای بهتر و کارآمدتر از به خیابانها ریختن ندارند. فیس بوک تنها رسانهایست که محل اعتراضهای عمومی شده است. رسانههای رسمی غیر از پز رسانهای و گاه سیاسی کاری انجام ندادهاند.
خلیل غلامی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران توماج صالحی پاکستان سریلانکا حجاب دولت کارگران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور
کنکور هواشناسی سازمان سنجش سیل تهران زنان شهرداری تهران پلیس اصفهان فراجا قتل سازمان هواشناسی
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو ارز قیمت سکه ایران خودرو تورم سایپا
ترانه علیدوستی تلویزیون فیلم سینمای ایران سحر دولتشاهی مهران مدیری کتاب بازیگر شعر تئاتر سینما صدا و سیما
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا روسیه جنگ غزه چین اوکراین طوفان الاقصی اتحادیه اروپا حماس
فوتبال پرسپولیس استقلال بارسلونا بازی لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس تراکتور فوتسال تیم ملی فوتسال ایران والیبال
هوش مصنوعی همراه اول ناسا فیلترینگ فناوری اپل ایلان ماسک تیک تاک سامسونگ
سلامت روان استرس افسردگی داروخانه پیری هندوانه دوش گرفتن