پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

نیم نگاهی به حجاب در ادیان الهی


نیم نگاهی به حجاب در ادیان الهی

حجاب, پیش از اسلام نیز به حسب مقتضیات زمان, در جوامع گوناگون وجود داشته است; زیرا پدیده فطری شخصیت طلبی هر انسان با شرافت را در هر زمان و مكان به سمت دست یابی به ارزش های متعالی می كشاند و بدون شك, حجاب یكی از ارزش ها به حساب می آید

حجاب، پیش از اسلام نیز به حسب مقتضیات زمان، در جوامع گوناگون وجود داشته است; زیرا پدیده فطری شخصیت طلبی هر انسان با شرافت را در هر زمان و مكان به سمت دست یابی به ارزش‌های متعالی می‌كشاند و بدون شك، حجاب یكی از ارزش ها به حساب می‌آید; چرا كه رعایت آن شخصیت انسان را تضمین می‌كند. از این رو، اسلام رعایت حجاب را مورد تأكید قرار داده است. و از این رو، سخن كسانی كه مذهب را موجد حجاب می‌دانند، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت كه در تكمیل آن بسیار مؤثر است.۱

طرح مسئله «حجاب» از سوی اسلام صرفاً در جهت حمایت از حقوق واقعی زن است و ارزش بخشیدن به اوست نه تحقیر و كم بها شمردنش.

تحقیر زن وقتی است كه ابزار و وسیله تبلیغاتی برای به دست آوردن سودهای بزرگ اقتصادی در مغرب زمین باشد، چنان كه در فرهنگ غربی زن ابزاری بر كسب درآمد بیش و وسیله تبلیغات كالاهای مصرفی است.

اسلام با توجه به تفاوت‌های فیزیكی و بیولوژیكی بین زن و مرد و با توجه به ظرفیت‌های مخصوص هر یك روابط عادلانه‌ای بین آن ها برقرار نموده، آن دو را مكمّل یكدیگر قرار داده، میان آن دو نسبت به همدیگر حقوق متقابل قرار داده است. قرآن كریم می‌فرماید:(وَ لَهُنَّ مِثلُ الذی علیهنَّ بالمعروفِ) (بقره: ۲۲۸); یعنی زن و مرد نسبت به یكدیگر حقوق متقابل دارند.

در این نوشتار با نگاهی تاریخی به حجاب و بدحجابی، نظراجمالی به وضعیت حجاب زنان در ادیان دیگر و آثار حجاب، علل گرایش به بدحجابی و بی حجابی مورد توجه قرار گرفته است. به این امید كه مورد توجه خوانندگان گرامی قرار گیرد.۲

● نگاهی به تاریخ حجاب

همان گونه كه گفته شد، اسلام مبتكر حجاب نبوده، بلكه حجاب به صورت امری رایج در میان قبایل گوناگون پیش از اسلام نیز وجود داشته است. در داستان حضرت آدم و حوّا(علیهما السلام) آمده است: زمانی كه آن دو از شجره ممنوعه خوردند، پوشش خود را از دست دادند و عورت آن دو آشكار شد و به سرعت خود را با برگ درختان بهشتی پوشاندند.۳ از این داستان، به خوبی مشهود است كه گرایش فطری بشر به پاكی و عفّت موجب شد با جلوه انسان در عرصه دنیا، حجاب وجود داشته باشد.

ویل دورانت، دانشمند صاحب نام، می‌گوید: «چون انسان تنها به این خشنود نبود كه با پوست حیوانات خود را بپوشاند، با پشم گوسفند و الیاف گیاهان لباس برای خود تهیه كرد و همین لباس ساده است كه جامه هندی، شنل یونانی، لنگ مصری قدیم و سایر اقسام گوناگون و جذّاب لباس انسان را در عهدهای مختلف تشكیل داده است. در این هنگام است كه بافندگی از مهم ترین هنرهای مخصوص زن گردیده است.»۴ با این وجود، برخی پنداشته اند رعایت حجاب به دوران پس از عقد ازدواج اختصاص دارد; یعنی پیش از عقد ازدواج، كه علاقه‌ای بین زن و شوهر وجود نداشت، شرم و حیا هم نبود; در نتیجه، حجاب و عفاف هم وجود نداشت، ولی پس از آنكه زنان تحت رقّیت مردان درآمدند، برای منع تجاوز دیگران و خارج نشدن از دایره عفاف، آن ها را در خانه‌ای دور از چشم بیگانه نگاه داری كردند و مقرّرات سختی برآن هاحاكم نمودند. پس در اثر حسادت، حس عدم اطاعت از شوهران، خروج از منزل بدون اجازه آنان و حرف زدن با مردان نامحرم در میان آنان تقویت گردید.۵

● نگاهی به تاریخ بی‌حجابی

تاریخ بی حجابی به صورت سازمان دهی شده به اواخر قرن نوزدهم برمی گردد. پس از عصر نوزایی (رنسانس) علمی و صنعتی اروپا و نیز جنگ جهانی دوم و انقلاب صنعتی، زمینه لازم برای تشویق زنان برای كنار گذاشتن حجاب فراهم گردید. دامنه این اقدامات به تدریج، كشورهای اسلامی را نیز فراگرفت و به صورت سلاحی كارآمد برای مقابله با معنویت و اخلاق و سقوط جامعه دینی به كار گرفته شد و استعمارگران در این خصوص از هیچ تلاشی فروگذار نكردند.۶

نخستین كشور اسلامی كه به صورت رسمی اقدام به كشف حجاب بانوان كرد، افغانستان بود. امان اللّه خان، پادشاه وقت افغانستان، پس از مسافرت به اروپا به محض مراجعت به پایتخت، اعلام نمود كه زنان باید بدون حجاب باشند، و نخست خود با همسر بدون حجابش در مجامع و محافل ظاهر شد. این اقدام ناشایست موجب قیام عمومی مردم شد و امان اللّه خان ناچار به استعفا و ترك كشور گردید.

دومین كشور تركیه بود كه پس از سقوط دولت عثمانی، آتاتورك در سال ۱۳۱۳ فرمان منع حجاب را صادر كرد.

در ایران، زمینه سازی برای بی حجابی، همزمان با اقدامات آتاتورك آغاز شد.

مردم در ۲۱ تیرماه ۱۳۱۴ برای اعتراض بدان در مسجد گوهرشاد تحصّن كردند و عده زیادی توسط عمّال رضاخان به خاك و خون كشیده شدند. اما رضاخان بدون توجه به خواست مردم مسلمان، به طور رسمی در هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ با حضور خود و همراه با ملكه و شاه دخت‌های بدون حجاب در دانشسرای مقدّماتی تهران آن را به مرحله اجرا گذاشت. پس از مدتی، با زور سرنیزه به كشف حجاب پرداخت و این اقدامات به وسیله محمدرضا شاه نیز دنبال شدند.۷

● نظر اجمالی به وضعیت حجاب زنان در ادیان دیگر

گرچه پیرامون موضوع حجاب در ادیان دیگر، كتب و مقالات فراوانی به چاپ رسیده اند، ولی به تناسب ارتباط آن با موضوع، ناگزیر و به اختصار به برخی از آن ها اشاره می‌گردد:

الف) حجاب در زمان زرتشت

ویل دورانت از پوشش زنان در زمان زرتشت چنین می‌نویسد: «در زمان زرتشت پیغمبر، زنان ـ همان گونه كه عادت پیشینیان بود ـ منزلتی عالی داشتند و با كمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد می‌كردند و صاحب ملك و زمین می‌شدند و در آن تصرفات مالكانه داشتند. پس از داریوش، مقام زن، بخصوص در میان طبقه ثروتمند، تنزّل پیدا كرد... زنان طبقات بالای اجتماع جرئت آن را نداشتند كه جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد كه آشكارا با مردان رفت و آمد كنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ـ ولو پدر و یا برادرشان باشد ـ ببینند. در نقش هایی كه از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد.»۸

یكی دیگر از نویسندگان می‌نویسد: «حجاب چهره زنان جزو سنّت‌های ملّی بوده است و در ایران قبل از اسلام، كه امتیاز طبقاتی پایه تشكیل جامعه بود، زنان محتشم ایرانی برای حفظ حرمت و حشمت، با پرده نازكی صورتشان را می‌پوشاندند. این رسم و عادت به تدریج، رنگ مذهبی به خود گرفت تا جایی كه كسی را یارای گفتوگو درباره آن نماند.» او در ادامه می‌گوید: «در كیش آریایی، زنان محترم، محجوب بودند... همچنین محجوب بودن (پوشش صورت) به زنان اشراف اختصاص داشته است.»۹

روسری بانوان زرتشتی پارچه‌ای رنگین و با نقش و نگار و به طول حدود سه متر و نیم و عرض یك متر بود كه مانند بانوان بختیاری روی كلاهك می‌گذاشتند و با دستمال روی آن را می‌بستند.۱۰

ب) حجاب از نظر یهود

حجاب در بین زنان یهود به شكل یك فرهنگ جدانشدنی از زندگی آن ها درآمده بود، به نحوی كه برخی مرتبطان با یهودیان را نیز متأثر از حجاب آن ها می‌دانستند. مورّخان از سخت گیری آنان در زمینه حجاب فراوان گفته اند.

بعضی از نویسندگان می‌گویند: «در ایران و در بین یهود و مللی كه از فكر یهود پیروی می‌كردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می‌خواست، وجود داشت. در بین این ملت ها، صورت و دست ها هم پوشیده می‌شدند.»۱۱

ویل دورانت می‌گوید: «در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان نسوان خویش را با البسه فاخر می‌آراستند. لكن به آن ها اجازه نمی دادند كه با سر عریان به میان مردم بروند. نپوشاندن موی سر خلافی بود كه مرتكب را مستوجب طلاق می‌ساخت. از جمله تعالیم شرعی یكی آن بود كه مرد یهودی نباید در حضور زنی كه موی سرش هویداست، دست به دعا به درگاه خدا بردارد.» او در توصیف زنان یهود می‌گوید: «زندگی جنسی آنان علی رغم تعدّد زوجات، به طرز شایان توجه، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگان محجوب، همسرانی ساعی، مادرانی پُرزا، و امین بودند و از آنجا كه زود وصلت می‌كردند، فحشا به حداقل تخفیف پیدا می‌كرد.»۱۲

در كتاب حكمهٔ الحجاب برای تأیید اینكه منشأ حجاب زنان یهود وجوب حجاب در شریعت حضرت موسی(علیه السلام) بوده است، به داستان حضرت موسی و دختران شعیب(علیهما السلام)، كه در آن، حضرت موسی(علیه السلام) به آنان امر كرد، تا پشت سر او حركت كنند و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت كنند، همچنین به برخورد حضرت ابراهیم(علیه السلام) در مورد زوجه خود و در صندوق قرار دادن او برای آنكه از دید نامحرمان پنهان بماند، استشهاد شده است.۱۳

ج) حجاب از نظر مسیحیت

از منابع تاریخی به خوبی به دست می‌آید كه رعایت حجاب در میان مسیحیان امری رایج و شایع بوده است، به نحوی كه هریك از صاحب نظران مسیحی و غیرمسیحی به این موضوع اشاره نموده اند.

جرجی زیدان، دانشمند مسیحی، می‌گوید: «اگر مقصود از حجاب پوشانیدن تن و بدن است، این وضع قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور مسیح معمول بوده است و دیانت مسیح هم تغییر در آن نداده است.»۱۴

در كتاب پوشاك ایرانیان باستان آمده است: «مادام دیولافوآ، كه در حدود ۸۰ سال پیش به ایران آمده، و با ارامنه تماس گرفته، می‌نویسد: "زنان ارمنی لباس‌های ابریشمی بر تن دارند كه به شكل پیراهن بلندی است و دارای كمربندی نقره‌ای می‌باشد كه با هنرمندی زرگری شده و تقریباً بر روی ران آن ها افتاده است. این لباس نسبتاً آراسته است و تركیب خوبی دارد، اما یك چیز از آراستگی و قشنگی آن می‌كاهد و آن اینكه قسمت زیرین صورت را با پارچه سفید ضخیمی می‌پوشانند و به واسطه فشار دایم آن، صورت بد تركیب می‌شود. این روبند را زنان ارمنی در موقع بیرون رفتن از خانه به قسمت زیرین می‌بندند و چون شوهر اختیار كردند در خانه نیز باید آن را دائماً به صورت داشته باشند. روپوشی هم از ململ یا چلوار سفید بر روی لباس دارند كه در موقع رفتن به كوچه و كلیسا می‌پوشند."»۱۵

در شمّه‌ای از عقاید كلمنت ۱۶ و ترتولیان ۱۷، دو مرجع و اسقف بزرگ مسیحیت، آمده است: «زن باید كاملا در حجاب و پوشیده باشد، الاّ اینكه در خانه خود باشد; زیرا فقط لباسی كه او را می‌پوشاند، می‌تواند از خیره شدن چشم ها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگران را با نگاه كردن به صورتش وادار به گناه كند. برای زن مؤمن عیسوی در نظر خداوند، پسندیده نیست كه به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن باید با اختفا و فراموشی آن، از بین برده شود; زیرا برای بینندگان خطرناك است.»۱۶

نویسنده دیگری می‌گوید: «تصویرهایی كه از پوشاك مسیحیان و مردم اروپا انتشار یافته است، به وضوح نشان می‌دهد كه حجاب در بین زنان كاملا رعایت می‌شده است. در كتاب پوشاك اقوام مختلف، برخی از تصاویر مربوط به زنان مسیحی آورده شده كه همگی دارای لباسی بلند و پوششی سبز می‌باشند.»۱۷

ویل دورانت در مورد سیره عملی زنان مسیحی می‌نویسد: «خوانین اصیل، پیراهن كتانی طویلی به سر می‌كردند و بر روی آن جامه درازی كه حاشیه‌ای از خز داشت و تا روی پا می‌آمد و روی آن نیم تنه‌ای می‌پوشیدند كه در خلوت از بدن آویزان بود و جلو اغیار با بند محكم به بدن می‌چسبید; زیرا كلیه خوانین طبقات عالیه اشتیاق عجیبی داشتند كه اندامشان باریك باشد.»۱۸

از آنچه گذشت، معلوم می‌شود كه حجاب به عنوان یك موضوع پسندیده در ادیان دیگر نیز مطرح است. بدین سان، اولا حجاب مورد تأیید دین مقدّس اسلام است. ثانیاً، حجاب نه تنها محدودیت زن نیست، بلكه حفظ عفّت و شخصیت زن در گرو رعایت آن است.

محمداسحاق حبیبی

پی‌نوشت‌ها

۱ـ علی اكبر العریقی، زن در آئینه تاریخ، ص ۱۱۶.

۲ـ اسماعیل منصوری لاریجانی، سیر تحوّل حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با حقوق بشر در اسلام، تابان،۱۳۷۴، ص۲۳۳.

۳ـ اعراف: ۲۲.

۴ـ ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۱۵۵.

۵ـ حسام نقبائی، سیر تكامل حقوق زن در تاریخ و شرایع، چ دوم، چاپخانه بدیع، ۱۳۴۲، ص ۹۹.

۶ـ علی محمدی آشتیانی، حجاب در ادیان الهی، اشراق، ۱۳۷۳، ص ۱۵.

۷ـ حسین مكّی، تاریخ ۲۰ ساله، ج ۲، ص ۲۵۲ـ۲۵۸ و ۲۶۵.

۸ـ ویل دورانت، پیشین، ج ۱، ص ۵۵۲.

۹ـ حسن صدر، حقوق زن در اسلام و اروپا، ص ۷ و ۵۱.

۱۰ـ علی محمدی آشتیانی، پیشین، ص ۹۱.

۱۱ـ همان، ص ۱۰، به نقل از: ابوالقاسم اشتهاردی، حجاب در اسلام، ص ۵.

۱۲ـ ویل دورانت، پیشین، ج ۱۲، ص ۶۲.

۱۳ـ علی محمدی آشتیانی، پیشین.

۱۴ـ جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلامی، ترجمه علی جواهرالكلام، ص ۹۴۲.

۱۵ـ ر.ك: سفرنامه دیولافوآ، ص ۲۲۱.

۱۶ـ علی محمدی آشتیانی، پیشین، به نقل از: حكیمه الهی (استاد دانشگاه لندن)، زن و آزادی.

۱۷ـ همان،ص۱۳۷/براونواشنایدر،پوشاك اقوام مختلف،ص۱۱۶.

۱۸ـ ویل دورانت، پیشین، ج ۱۳، ص ۴۹۸ـ۵۰۰ با تصرّف.

۱۹ـ محمد منصورنژاد، مسئله زن، اسلام و فمینیسم، تهران، برگ زیتون، ۱۳۸۱، ص ۹۳.

۲۰ـ همان، ص ۲۳۹ و ۲۴۰، به نقل از: محمدرضا باهنر، فاطمه كروبی و صدیقه امانی.

۲۱ـ همان، به نقل از: امام خمینی، صحیفه نور، ج ۴، ص ۱۰۳.

۲۲ـ تورات، سفر پیدایش، باب ۳، آیات ۶ ـ ۸، ۲۰ـ۲۱.

۲۳ـ قوام وشنوی، حجاب در اسلام، ترجمه احمد محسنی گركانی، ج چهارم، چاپ حكمت، ۱۳۵۲، ص ۶۱ به نقل از: محمدبن سعد، طبقات، ج ۱، ص ۳۹.

۲۴ـ قوام وشنوی، پیشین، ص ۶۱.

۲۵ـ محمد محمدی اشتهاردی، حجاب بیانگر شخصیت زن، قم، ناصر، ۱۳۷۵، ص ۷۰.

۲۶ـ ویل دورانت، لذات فلسفه، ترجمه عباس دریاب، ص ۲۹.

۲۷ـ علی محمدی آشتیانی، پیشین.

۲۸ـ املاآبوت، كلروالاس، جامعه شناسی زنان، ترجمه منیژه نجم عراقی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۰، ص ۲۳۴.

۲۹ـ حشمت الواعظین طباطبائی، حجاب، مقدّس ترین وسیله استحكام حصار عفاف، قم، دارالنشر، ۱۳۶۴، ج ۲، ص ۲۷.

۳۰ـ همان، ص ۱۳ و ۹۱.

۳۱ـ محمود حكیمی، مجموعه مقالات برای بانوان، شفق، ۱۳۶۹، ج ۱، ص ۷ـ۱۳.

۳۲ـ ر.ك: اسراء: ۷۹ و تفاسیر مربوط به آن.

۳۳ـ محمود منصورنژاد، پیشین، ۱۳۸۱، ص ۹۷ـ۱۰۴.

۳۴ـ فرهت قائم مقامی، آزادی یا اسارت زن، چ پنجم، جاویدان، ۱۳۵۶، ص ۴۴.

۳۵ـ نهج البلاغه، جعفر شهیدی، خ ۱۵۳.

۳۶ـ قاسم سیدالبغدادی، الحیاهُٔ البعیدهٔ فی ظلّ سورهِٔ النُّور، ۱۴۲۳، ص ۱۶۳.

۳۷ـ قاسم سیدالبغدادی، پیشین.

۳۸ـ علیرضا افشارنیا، زن و مردهای نیروهای تولید، تهران، پیشگام، ۱۳۵۷، ص ۱۹۵.

۳۹ـ عبداللّه جوادی آملی، پیشین، ص ۴۲۵.

۴۰ـ حسام نقبائی، پیشین، ص ۱۰۲.

۴۱ـ علی محمدی آشتیانی، پیشین، ص ۱۷۷.

۴۲ـ فرهت قائم مقامی، پیشین، ص ۴۴.

۴۳ـ فتحیه فتاحی زاده، حجاب از دیدگاه قرآن و سنّت، چ دوم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶، ص ۱۸۴.

۴۴ـ فرهت قائم مقامی، پیشین، ص ۴۸ـ۵۰.

۴۵ـ علی محمدی آشتیانی، پیشین، به نقل از: فرید وجدی، دائرهٔ المعارف، ج ۳، ص ۳۳۷.

۴۶ـ مهدی مهریزی، زن در سخن و سیره امام علی(علیه السلام)، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی، ۱۳۸۱، ص ۲۶۳ به نقل از: نهج البلاغه، ترجمه و شرح علینقی فیض الاسلام، ص۹۳۹.

۴۷ـ علی محمدی آشتیانی، پیشین، به نقل از: قرهٔ العین، درآمدی بر تاریخ بی حجابی در ایران، ص ۴.

۴۸ـ ر.ك: قیام گوهرشاد، تهران، چاپ وزارت ارشاد، سینا واحد، ۱۳۶۶، ص ۲۸.

۴۹ـ علی شریعتی، انتظار عصرحاضر از زن مسلمان، ص ۱۳.

۵۰ـ گروه مؤلفان، زن از دیدگاه اسلام، دارالتبلیغ اسلامی، ص ۲.

۵۱ـ ویل دورانت، لذات فلسفه، ص ۱۵۱.

۵۲ـ علی محمدی آشتیانی، پیشین، ص ۱۸۳.

۵۳ـ فرانتس فانون، سال پنجم انقلاب الجزایز، ترجمه تابنده، ص ۳۶.

۵۴ـ علی محمدی آشتیانی، پیشین، ص ۱۸۳.

۵۵ـ محمد محمدی اشتهاردی، پیشین، ص ۱۳۳.

۵۶ـ مهدی مهریزی، پیشین، ص ۱۶۰.

۵۷ـ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۹.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید