پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

واقعیت چیست


واقعیت چیست

«هر نویسنده ای باید تکلیف خود را با سه عنصر واقعیت، زبان و تکنیک روشن کند» این عبارت با اشکال مختلفی و از سوی نویسندگان و تئوریسین های بسیاری تکرار شده است. گویی نوشتن بیش از این …

«هر نویسنده ای باید تکلیف خود را با سه عنصر واقعیت، زبان و تکنیک روشن کند» این عبارت با اشکال مختلفی و از سوی نویسندگان و تئوریسین های بسیاری تکرار شده است. گویی نوشتن بیش از این سه چیز نیست. با کمی دقت پی می بریم که دعواهای گوستاوفلوبر و زولا و شاگردانش، دعواهای آرام داستایوفسکی و تولستوی، بالزاک و تورگینف و.‎.‎. بر سر واقعیت، چیستی آن، شکل دیدن امر واقع و نحوه انعکاس آن در متن، چندان هم بی راه نبوده است. اگر واقعیت را همان امر رئال بدانیم، در طول حیات مکتب ها و سبک های ادبی لااقل پس از کلاسیک های فرانسه، اشکال متفاوتی از رئالیست قابل رصد خواهد بود:

رئالیسم اولیه که آن را دقیقاً با نام مکتب رئالیسم می شناسیم نوعی از برخورد با واقعیت است که در آن قواعد خشک از پیش تعیین شده ای وجود دارد. به عنوان مثال اگر علم جامعه شناسی آن زمان به این نتیجه رسیده که استضعاف طبقه پائین دست توسط طبقه بالادست در نهایت به شورشی علیه بالادست منجر شده و معادلات این طبقه را به هم خواهد ریخت، نویسنده رئالیست نیز مجبور است در شکل گیری مناسبات داستانی خود از این قاعده پیروی کند، بنابر این رئالیسم اولیه تا حدودی شکل اجتماعی دارد و گویی به ترجمه «قراردادهای اجتماعی» روسو مشغول است، پس از رئالیسم، ناتورالیسم نیز نوع دیگری از قواعد را دیکته می کند، ادبیات در این دیدگاه جنبه فردی بیشتری دارد که در دایره وراثت و جامعه زندانی است، امپرسیونیسم که شکل دیگری از رئالیسم است، درک لحظه ای فرد یا بهتر بگوییم درک فرد از لحظه ها را واقعیت می داند، اکسپرسیونیسم این دریافت را در لامکانی و لازمانی مطرح می کند، کوبیسم می خواهد زاویه های پنهان واقعیت را کشف کند و بر همین اساس نقاشی کودکانه منبع الهام پیکاسو می شوند. او می گوید: «وقتی بچه بودم دوست داشتم مثل میکلانژ نقاشی بکشم اما حالا که میکلانژ شده ام دوست دارم مثل بچه ها باشم»

بچه ها هنگام نقاشی کوه ها، زوایای پنهان را هم نشان می دهند و یا وقتی خانه ای می کشند، آدم های درون آن را هم که آن سوی دیوارند برابر چشم می گذارند.

سوررئالیسم هم به شیوه خود با واقعیت درگیر است، این مکتب می خواهد واقعیت ذهنی را جایگزین واقعیت عینی کند و همین طور فرمالیسم که آشنایی زدایی را راهی برای درک بهتر واقعیت می پندارد. فرمالیست ها اعتقاد دارند مواجهه مدام ما با یک پدیده آن را دچار تکرار و روزمرگی می کند و به همان میزان درک ما از آن نیز تنزل خواهد یافت پس دستکاری امر واقع و ناسازه کردن آن به شکلی منطقی، می تواند گرد عادت را از ذهن بزداید و.‎.‎. واقعیت در زمانه ما چگونه درک می شود و به چه شکلی در آثار هنری می نویسند آیا می توان همچون فلوبر چنین آرزویی داشت که: «من همه سبک ها و همه تکنیک ها و همه تحلیل ها را با هم می خواهم.»

محمد مطلق



همچنین مشاهده کنید