پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اعتیاد به بعضی ها چپ چپ نگاه می کند


اعتیاد به بعضی ها چپ چپ نگاه می کند

جامعه نباید به طرفی برود که هر جا خبری از دزدی یا جرمی شد به دنبال افراد معتاد بگردند همانند قندخون که فرد نمی تواند به اراده خود آن را کنترل کند, معضل اعتیاد را هم نمی تواند حل کند کلمه اعتیاد, هم خانواده عادت و به معنی تسلیم شدن در برابر موادمخدر است

جامعه نباید به طرفی برود که هر جا خبری از دزدی یا جرمی شد به دنبال افراد معتاد بگردند. همانند قندخون که فرد نمی‌تواند به اراده خود آن را کنترل کند، معضل اعتیاد را هم نمی‌تواند حل کند. کلمه اعتیاد، هم‌خانواده عادت و به معنی تسلیم‌شدن در برابر موادمخدر است...

سازمان ملل نیز اعتیاد را این‌گونه تعریف می‌کند: «مسمومیت تدریجی به علت استعمال مداوم یک دارو.» بحث اعتیاد، بحث جدیدی نیست اما از آنجا که هنوز هم عده زیادی از افراد جامعه را درگیر خود کرده است در مورد آن بحث می‌شود. دانشمندان به‌طور مداوم به بررسی علت‌های مختلف اعتیاد و روش‌های درمانی آن می‌پردازند. آنچه امروز مشخص شده، این است که اعتیاد هم یک بیماری است و فرد معتاد، یک بیمار؛ بیماری که به درمان نیاز دارد... در مورد اعتیاد، علل آن و لزوم انگ‌زدایی از بیماران آن سوالاتی را با جناب آقای دکتر امیرهوشنگ باقری، روان‌پزشک درمیان گذاشته‌ایم.

▪ آقای دکتر! این سوال همیشه مطرح بوده که آیا اعتیاد واقعا یک بیماری است؟

- بله، اعتیاد از نظر پزشکی جزو بیماری‌های روان‌شناختی است که عوامل مختلفی در بروز آن نقش دارند. به عنوان مثال عوامل بیولوژیک (ژنتیک) و عوامل جامعه‌شناختی در ایجاد آن دخیل هستند اما این تفکر که هر کس ژن‌های اعتیاد را دارد پس حتما معتاد می‌شود، اشتباه است. اعتیاد یک بیماری مزمن است که درصدی از افراد جوامع را درگیر می‌کند. این بیماری گاهی در بعضی جوامع رشد می‌کند و میزان آن افزایش می‌یابد و دوباره بعد از مدتی به درصد معمول خود می‌رسد. البته انواع اعتیاد در کشورهای مختلف ممکن است با هم متفاوت باشد اما درصد آن تقریبا در همه کشورها مشابه است. در هر صورت مشکل انگ‌زدن و بار اخلاقی‌زدن به اعتیاد، مضر است و بر درمان و پیگیری درمان معتادان اثر می‌گذارد. این مشکل باعث می‌شود فرد برای درمان مراجعه نکند یا درمان خود را ادامه ندهد.

▪ وضعیت در ایران هم به همین صورت است؟

- بله، در ایران نیز متاسفانه به معتادان به شدت انگ زده می‌شود. در اینجا شایع‌ترین دیدی که نسبت به قضیه اعتیاد وجود دارد، اخلاقی است و آن اینکه افراد معتاد، خوشگذران هستند و خوب تربیت نشده‌اند. تصور بیشتر مردم این است که در بیشتر تصادف‌ها، درگیری‌ها و جرم و جنایت‌ها، مردم معتاد عامل هستند و کاملا پذیرفته‌اند که اعتیاد عامل جرم است.

▪ آیا واقعا اعتیاد می‌تواند عامل جرم باشد؟

- نه، درصد کمی از افراد بعد از اعتیاد به طرف خلاف رو می‌آورند. مثلا اگر ما در ایران حدود ۳-۲ میلیون معتاد داشته باشیم شاید حدود ۱۰ درصد آنها وارد مقوله جرم و جنایت می‌شوند و بقیه ۹۰ درصد آدم‌های عادی هستند و زندگی آبرومندانه‌ای دارند و از ترس، قضیه اعتیاد خود را مطرح نمی‌کنند یا دنبال درمان آن نمی‌روند. جامعه نباید به جهتی برود که هر جا خبر از دزدی یا جرمی شد، به دنبال افراد معتاد بگردند.

▪ اصولا چرا افراد به دنبال اعتیاد می‌روند؟

- عوامل زیادی در بروز اعتیاد نقش دارند. عوامل ژنتیک، شرایط فردی، محیط، عوامل استرس‌زا و... اگر کسی ژن اعتیاد را داشته باشد، مستعد معتادشدن است. البته این ژن‌ها بیشتر در مورد اعتیاد به الکل شناسایی شده‌اند و در مورد موادمخدر چندان شناخته شده نیستند. در مجموع باید گفت افراد با ویژگی‌های نوطلبی و خطرگریزی پایین، بیشتر مستعد مصرف موادمخدر هستند. این افراد می‌توانند از این ویژگی‌های خود در هنر یا مثلا ورزش استفاده کنند اما گاهی همین ویژگی آنها را به طرف استفاده از موادمخدر می‌برد. حال اگر چنین افرادی در محیط مناسبی قرار بگیرند که موادمخدر در دسترس باشد یا استرس محیط زیاد باشد یا مثلا فقر زیاد باشد، ‌احتمال اعتیاد فرد بیشتر خواهد شد. در بعضی موارد هم ارتباط اجتماعی فرد ضعیف است یا دچار ترس یا بیماری می‌شود و برای فرار از این وضعیت به طرف مواد رو می‌آورد. علت دیگر هم نداشتن اطلاعات کافی از موادمخدر و عواقب مصرف آنهاست که البته این علت آخر، خیلی قوی نیست.

▪ افراد مشهور شناخته‌شده هم زیاد به طرف موادمخدر می‌روند. علت چیست؟

- افراد معروف هم کم‌وبیش همین ویژگی نوطلبی را دارند. این افراد ژن ریسک‌پذیری بالایی دارند و دوست دارند که خود را مطرح کنند و از توجه دیگران به خود لذت می‌برند. گاهی حتی برای افزایش کارایی خود از موادمخدر استفاده می‌کنند که همانند دوپینگ ورزشکاران است. البته باز هم تاکید می‌کنم که این ژن لزوما به اعتیاد منتهی نمی‌شود بلکه فقط ترمز (نیروی بازدارنده) فرد را ضعیف می‌کند.

▪ چرا این افراد اعتیاد خود یا مثلا ترک اعتیاد خود را مطرح نمی‌کنند؟

- در کشورهای دیگر این امر تا حد زیادی رایج است اما در ایران این‌طور نیست. در ایران همه بیماری‌های روانی بار اخلاقی سنگینی دارند و اعتیاد از همه آنها بیشتر. اعتیاد، افتخاری به حساب نمی‌آید که آن را مطرح کنند. البته در سال‌های اخیر در کشور ما هم اعتیاد به عنوان یک بیماری شناخته شده است. بیماری‌ای که فرد نقش زیادی در آن ندارد. از دیدگاه روان‌پزشکی، هرکسی که محیط تربیتی در آن شرایط را داشته باشد، ممکن است معتاد شود. اگر ما معتاد نشده‌ایم به این علت بوده که آن ژن و آن محیط را نداشته‌ایم. این دیدگاه نقش شخص را در اعتیاد کمرنگ می‌کند. مشخص شده که اگرچه نقش فرد در شروع اعتیاد تا حدی مهم است اما در ادامه آن اراده فرد نقش کمرنگی دارد و همانند قندخون که فرد نمی‌تواند آن را به اراده خود پایین بیاورد، معضل اعتیاد خود را هم نمی‌تواند حل کند. درمان اعتیاد، چیزی کمتر از درمان چاقی یا فشارخون نیست و همانند آنها احتمال عود دارد. در درمان اعتیاد نباید زیاد به اراده فرد متکی شویم چون یکی از علایم اعتیاد، دروغ‌گویی و درگیرنشدن شخص با درمان است.

▪ پس چگونه می‌توان فرد معتاد را درمان کرد؟

- بسیاری از بیماران اعتیاد خود را معتاد نمی‌دانند. مکانیسم انکار در این افراد فعال است و خود را سالم فرض می‌کنند مثالی هست که می‌گوید: «آخرین فردی که می‌فهمه معتاده، خودشه؟!» یعنی اول اطرافیان و خانواده اعتیاد وی را می‌فهمند و بعد خودش. به همین علت درگیر درمان نمی‌شود. در معتادان به تریاک شاید حدود ۱۵ سال طول بکشد تا فرد به سراغ درمان بیاید و در معتادان به هروئین شاید این زمان ۵ سال باشد. برای همین کار اصلی درمانگر، این است که این زمان را کوتاه کند تا بیمار زودتر به سراغ درمان بیاید اما اگر بیمار اصلا برای درمان مراجعه نکند، با کمک خانواده یا مثلا کارفرما، باید او را به‌طور غیرمستقیم تحت فشار قرار دهیم تا برای درمان مراجعه کند. عده زیادی از بیماران اعتیاد صبر می‌کنند تا کار خود را از دست بدهند یا همسرانشان تقاضای طلاق کنند و آن موقع به فکر درمان می‌افتند اما ما می‌توانیم شرایط را طوری ایجاد کنیم که آنها مجبور شوند زودتر مراجعه کنند.

▪ برای درمان از چه روش‌هایی استفاده می‌شود؟ آیا روان‌درمانی هم لازم است؟

- برای درمان، روش‌های مختلفی وجود دارد؛ روان‌درمانی، شناخت‌درمانی و درمان‌های دارویی. اما معمولا درمان دارویی صرف، چندان مورد استفاده نیست و احتمال برگشت دارد. در بعضی مواقع هم اصلا دارو برای درمان اعتیاد، موردمصرف ندارد مثلا اعتیاد به شیشه اصلا درمان دارویی ندارد؛ مگر برای رفع عوارض آن. در اینجا حتما انجام درمان‌های غیردارویی لازم است. معمولا مشاوره‌های فردی و خانوادگی لازم می‌شود تا فرد را به زندگی عادی و شغل خود بازگردانند. پس درمان اعتیاد یک کار تیمی است و نیمی از آن به کمک دارو نیم دیگر به کمک درمان‌های روان‌شناختی انجام می‌شود.

▪ چگونه می‌توان احتمال برگشت اعتیاد را کاهش داد؟

- اگر درمانگر مسلط به کار خود باشد، احتمال عود کاهش می‌یابد اما از آنجا که اعتیاد یک بیماری سنگین و مزمن است میزان عود آن بالاست و گاهی تا ۹۰ درصد هم می‌رسد اما همه اینها دلیل نمی‌شود که بیمار برای درمان نرود. همان‌گونه که در بعضی سرطان‌ها، احتمال درمان بسیار پایین است ولی با این وجود دست روی دست نمی‌گذاریم. اعتیاد را باید درمان کنیم ولو احتمال عود آن بالا باشد. ما باید عود را یک مرحله از درمان در نظر بگیریم و اگر بیمار لغزشی داشت (مثلا دوباره به طرف مواد رفت) سریعا آن را کنترل کنیم تا بتوانیم وی را به جامعه بازگردانیم.

دکتر آیدا روشن ضمیر



همچنین مشاهده کنید