چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ارزش های انتخابات در معرض تهدید


ارزش های انتخابات در معرض تهدید

چندی است که ذهن متفکران سیاسی به طور عمیق متوجه آسیب های نظام های انتخاباتی در جهان مدرن شده است

چندی است که ذهن متفکران سیاسی به طور عمیق متوجه آسیب های نظام های انتخاباتی در جهان مدرن شده است. این گروه از اندیشوران در ورای هیاهو و جنجالی که کارناوال های انتخاباتی دراروپا و آمریکا برپا می کند به آفت هایی می اندیشند که سلامت و استواری این نهال کهنسال دموکراسی را تهدید می کنند.

به باور این صاحبنظران، انتخابات به مثابه هسته مرکزی دموکراسی درعصر جدید که همه چیز تحت سیطره تکنیک، تبلیغات و پول واقع شده، نیازمند مراقبت شدید است. تجربه چند دور انتخابات در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی سیگنال های هشدار درباره آسیب پذیری نظام انتخاباتی را به گوشها رسانده است، گویی تناسبی خطرناک برروی منحنی انتخابات برقرار شده است که هر اندازه وزن تبلیغات و پول در عرصه انتخابات بیشتر می شود از بار تأثیر اراده مردم درآن کاسته می شود و بالاخره نقطه اوج خطر در نظام های انتخاباتی آنجا شکل می گیرد که بازیگران حرفه ای میدان انتخابات به راحتی از تله قوانین و قواعد حاکم بر این عرصه عبور می کنند.

به این ترتیب است که ضرورت یک آسیب شناسی عمیق در نظام انتخابات عصر مدرن مطرح می شود و این سؤال بنیادین به میان می آید که با چه ساز و کاری می توان گوهر انتخاب و اراده مردم را از آفت دخالت تکنیک و پول و تبلیغات مصون نگه داشت. مقاله دیوید باتلر که به توصیف زوایای پیدا و پنهان «رقابت های انتخاباتی» در مغرب زمین می پردازد. از این نظر قابل اعتنا است.

● گروه بین الملل

اصطلاح رقابت یا مبارزه انتخاباتی برای توصیف فعالیتهایی به کار می رود که به منظور ترغیب رأی دهندگان، در مرحله پیش ازانتخابات صورت می گیرد. تاریخچه رقابت های انتخاباتی، به آغاز پیدایش دموکراسی بازمی گردد (گرچه به نظر نمی رسد که اصطلاح مبارزات انتخاباتی تا پیش از سال ۱۸۷۰ میلادی به کار رفته باشد). داوطلبان انتخاباتی که درپی کسب آرا هستند، شخصاً یا به کمک دوستان یا استخدام افراد دیگر، همواره روش های اصولی و منظمی را به کار می گیرند تا بدین وسیله به هدف خود نایل آیند. جمع آوری آرا با تبلیغ و تشویق رودررو، سخنرانی ها و نوشتارهای دیواری، از زمان آتن باستان متداول بوده است؛ اما از قرن هجدهم به بعد، تحول محسوس و مستمری - که به پرهزینه شدن این فرایند انجامیده- در رقابت های انتخاباتی به چشم می خورد. به علاوه قوانین فراوانی نیز برای جلوگیری از سوءاستفاده وضع شده است.

رقابت های انتخاباتی، شامل سه گروه مشخص از بازیگران است که هرکدام، اهداف متفاوتی را دنبال می کنند: دست اندرکاران رقابت های انتخاباتی (داوطلبان انتخاباتی، مدیران و کارکنان حزبی) که درصدد ترغیب و به فعالیت واداشتن رأی دهندگان هستند، رسانه ها که به کار انتقال پیام های داوطلبان انتخاباتی مشغولند و رأی دهندگان که تصمیم می گیرند چگونه از سهم اندک خود در قدرت سیاسی استفاده کنند.

الف) چارچوب و مدت زمانی مبارزات انتخاباتی

از آنجا که تمایل به انتخاب مجدد، از مشخصات بارز سیاستمداران است. عملاً همه فعالیت های آنها را می توان ناشی از رقابت بر سر قدرت دانست. چنین نیست که با پایان یافتن یک انتخابات، نمایندگان و رقبای بالقوه آنها از منصب های خود بگذرند و از آن غافل شوند. با این وصف، دوره رقابت های انتخاباتی بسیار کوتاه است. دراغلب رژیم های سیاسی پارلمانی، بیش از یک ماه بین پایان دوره مجلس قانونگذاری و آغاز انتخابات برای دوره بعدی فاصله نیست. کانادا (با درنظرگرفتن حداقل ۵۴ روز فاصله بین دو دوره مجلس) بیشترین مدت و مالزی با (۱۴ روز فاصله) کمترین مدت را به خود اختصاص داده اند.

در بیشتر کشورها، رقابت های عمده انتخاباتی، بر دو هفته آخر متمرکز است. البته در آمریکا این مدت خیلی طولانی تر است. بیشتر انتخابات ایالتی در آمریکا در تاریخ معینی در آذرماه انجام می شود؛ اما رقابت های دور مقدماتی، گاه تا ۹ ماه قبل از آن در جریان است. در رقابت های ریاست جمهوری، مرحله فعال رقابت های نهایی، دست کم ۲ماه به درازا خواهدکشید.

رقابت های انتخاباتی در محدوده قوانین خاصی صورت می گیرد و داوطلبان انتخاباتی در تبلیغات، ملزم به رعایت ضوابط و قوانینی هستند که حد و مرز کار آنها را مشخص می کند. این قوانین، بر هزینه های مصرفی نیز ناظر است. به علاوه قواعد مفصلی برای نحوه اخذ و شمارش آرا وضع شده است که تأثیر بسزایی بر جریان انتخابات دارد.

نظام های انتخاباتی، تعیین کننده شکل و نحوه رقابت های انتخاباتی است. بنابراین در نظام های اکثریتی که در کشورهایی چون انگلستان و کانادا رواج دارد، احزاب اصلی به دنبال آن هستند که پیروزی بی چون و چرایی کسب کنند. اگر آنها همه قدرت را تصاحب کنند، در این صورت باید پاسخگوی وعده و وعیدهای خود باشند. براساس نظام های اکثریت نسبی که بر کشورهای اسکاندیناوی و برخی کشورهای کوچک دیگر حاکم است، احزاب کمتر به دنبال کسب اکثریت مطلق هستند و بیشتر تلاش و همت آنها صرف گرفتن منصب هایی می شود که در ائتلاف های پس از انتخابات شکل خواهدگرفت. البته نظام های اکثریت نسبی، انواع مختلفی دارند. فهرست های ملی در سوئیس شکل دهنده رقابت های انتخاباتی متمایل به مرکز است. نظام «تک رأی قابل انتقال» درایرلند، گروه های تفکیک شده احزاب (دپارتمان ها) در فرانسه، زمینه را برای مبارزات انتخاباتی در سطح محلی فراهم کرده است.

هرگونه تغییر و تحول درنظام های انتخاباتی، دشوار و جنجال برانگیز است. در فرانسه، قواعد انتخاباتی، پیوسته به سود احزاب حاکم جرح و تعدیل می شود؛ درحالی که در ایتالیا و نیوزیلند، بر سر تغییر و چگونگی آن جر و بحث بسیاری صورت می گیرد.

ب) اهداف و روش ها

در بسیاری از کشورها، رقابت های انتخاباتی لزوماً برای کنار زدن رقبا نیست؛ بلکه به قصد کشاندن هواداران به پای صندوق های رأی است.

در کشورهایی چون آمریکا و هند که تقریباً نیمی از مردم رأی نمی دهند. امکان زیادی وجوددارد که در اثر فعالیت داوطلبان انتخاباتی، نتیجه انتخابات عوض شود. اما در کشورهایی مثل ایتالیا، بلژیک و استرالیا که رأی دادن اجباری یا نیمه اجباری است و میانگین مشارکت عمومی، بالای ۹۰ درصد است، مسلماً دلمشغولی اصلی، بالابردن میزان مشارکت نیست.

رقابت های انتخاباتی در همه کشورها، اغلب دستخوش سوءاستفاده هایی چون تطمیع، تهدید، مخارج گزاف و خلافکاری می شود. البته در برخی کشورهای دموکراتیک، چنین سوءاستفاده هایی با وضع محدودیت های قانونی و تحولات فرهنگی، تحت مراقبت قرارگرفته و مهار شده است. رأی مخفیانه و تحت نظارت دقیق، امکان تهدید و تطمیع افراد را کاهش داده است.

همچنین تدوین مجموعه ای از قواعد حقوقی درباره رویه های مجاز، امکان بسیاری از سوءاستفاده ها را عملاً منتفی ساخته است.

محدودیت هایی که بر هزینه های جاری رقابت های انتخاباتی اعمال می شود، امکان مخارج بی حد و حصر را که بعضاً به سوءاستفاده مالی و ارتشاء می انجامد کاهش داده است و بیزاری عامه مردم از فسادهای سیاسی باعث شده که سیاستمداران، از ترس رسوایی کمتر دست به اعمال ناروا بزنند.

پیش از رواج تلویزیون و پست مستقیم، دسترسی به شمار روزافزون رأی دهندگان، تنها از طریق گروه کثیری از فعالان رقابت های انتخاباتی که به در خانه ها مراجعه می کردند، امکانپذیر بود. نیازهای ناشی از رقابت های انتخاباتی، باعث شکل گیری احزاب توده ای شد. «ژوزف چامبرلین» نشان داد که چگونه افرادی که داوطلبانه برای مبارزات انتخاباتی کار می کنند، ممکن است روند انتخابات را متحول کنند. همچنین مقامات شهری در آمریکا نشان دادند که چگونه گروه کثیری از فعالان سیاسی شکل گرفته اند که درنهایت منجر به تشکیل احزاب توده ای می شوند. «حامیان پرشور» هنوز هم اساسی ترین نقش را در مبارزات انتخاباتی برعهده دارند؛ اما شمار آنها به خاطر ورود تکنولوژی های جدید، روبه کاهش نهاده است.

مبارزات انتخاباتی درطول تاریخ، همواره با خشونت و جنجال توأم بوده است. بسیاری از رمان نویسان قرن نوزدهم، مانند «چارلز دیکنز» و «مارک تواین» نمونه هایی از این رقابت های خشونت آمیز را موضوع رمان خود قرار داده اند. در برخی از کشورها هنوز هم خشونت بر عرصه انتخابات حاکم است و درپی هر انتخابات عمومی در هندوستان -بزرگترین کشور دموکراتیک- تعداد زیادی کشته می شوند. درکشورهای آمریکای لاتین نیز کمتر انتخاباتی یافت می شود که با آرامش برگزارشود، اما آشوب و خشونت تاحدزیادی در برخی کشورهای غربی فروکش کرده است.

با این همه، بسیاری از سوءاستفاده ها به ویژه در کشورهایی که سنت های دموکراتیک در آنها پانگرفته، هنوز وجوددارد. به همین علت نظارت و تأیید انتخابات تحت مراقبت های داخلی و بین المللی به صورت رویه های معمول و متعارف درآمده است. مثلاً از اوایل دهه ۹۰ عملیات گسترده ای تحت سرپرستی سازمان ملل متحد و جامعه اروپا ( و اکنون اتحادیه اروپایی) صورت گرفت تا انتخابات در کشورهای بلوک شرق سابق و رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی با معیارهای پذیرفته در جریان رقابت های انتخاباتی، اخذ و شمارش آرا مطابقت داشته باشد.

ج) هزینه ها

گرچه در اکثر کشورها نظارت بر تهدید و تطمیع رأی دهندگان و نیز تقلب در رأی گیری به نسبت آسان است، اما هزینه های گزاف و نابرابر در استفاده از رسانه ها را نمی توان به این سادگی ها کنترل کرد. این موضوع در کشورهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد؛ ولی برخورداری از پول و رسانه ها تقریباً در همه جا به طور ناعادلانه توزیع شده است. در انگلستان، براساس قانون مصوب سال ۱۸۸۳ میلادی، این اقدام صورت گرفته که میزان مخارج محدود شود. براساس این قانون، هیچ کس به جز نماینده قانونی داوطلب نمایندگی ، حق عهده دارشدن هزینه های انتخابات را ندارد. هرچند ممنوعیت مشابه دیگری نیز در باره دخالت اشخاص حقیقی یا حقوقی در پرداخت هزینه های انتخاباتی در نخستین اصلاحیه قانون اساسی آمریکا و در مجموعه قوانین بسیاری از کشورهای دیگر قید شده است اما این قانون در عمل با نقض و بی اعتنایی فراوان روبه رو است.

چنان که در انگلستان ، رشد و تحول رقابت های انتخاباتی سراسری، موانع بسیاری بر سر راه این قانون نهاده است؛ چندان که تبصره هایی وجود دارد که مشمول هیچ محدودیتی نمی شود. مثلاً تبلیغات برای انتخابات سراسری از طریق مطبوعات و پوسترهای تبلیغاتی مجاز شمرده شده است . به علاوه مخارج مسافرت های مربوط به رقابت های انتخاباتی که توسط رهبران حزبی ترتیب داده می شود، در زمره این محدودیت ها قرار نمی گیرد. در آمریکا کمیته های اجرایی سیاسی در بسیاری از موارد ، از مقررات مربوط به محدودیت هزینه ها سرپیچی می کنند. در برخی کشورها، سقف معینی از مخارج بر کل هزینه های حزبی تحمیل می شود و قوانین خاصی برای انتشار صورت هزینه مالی وضع شده است. با این همه هنوز بازار تقلب داغ است.از سال ۱۹۵۰میلادی به این سو، مشکلات بسیاری در حسابرسی هزینه های انتخاباتی پدید آمده است؛ زیرا تفکیک پولی که وارد حساب احزاب می شود، از هزینه ای که صرف انتخابات می شود، دشوار است. این موضوع در آمریکا و کانادا (در انتخابات جمهوری) بسیار مشکل ساز بوده است.

د ) شکل و محتوا

رقابت های انتخاباتی ، اغلب با اصطلاحات جنگی مانند: استراتژی، تاکتیک و ستاد و نیز واژگان رایج در محاکم قضایی توصیف می شود. رأی دهندگان به هیأت منصفه ای می مانند که درباره گزینه های مختلفی که احزاب مطرح کرده اند، حکم می کنند. بسیاری از استدلال هایی که اقامه می شود، از اصطلاحات مربوط به پیگرد قضایی و دفاع حقوق وام گرفته شده است - با این همه ، متأسفانه این گونه تعبیرها و تشبیهات گمراه کننده است. در واقع رأی دهندگان، هیأت منصفه نیستند؛ چون بیشتر آنها از قبل درباره انتخاب خود تصمیم های قطعی و انعطاف ناپذیری اتخاذ کرده اند؛ مسائل موروثی یا وابستگی های طبقاتی یا تجربیات سیاسی در چند سال اخیر، تعهدات حزبی نیرومند و ماندگاری برای آنها ایجاد کرده است. داوطلبان انتخاباتی نیز مانند وکلا، استدلال های معقول و مبتنی بر آئین دادرسی، تسلیم محکمه نمی کنند. روند رقابت های انتخاباتی به نحوی است که پیام ها را بسیار ساده می کند و هدف اصلی، اغلب متمایل کردن اذهان رأی دهندگان به یک شعار واحد مانند «دولت صالح»، «پائین آوردن مالیات ها» یا «برکناری افراد خلاف کار» است.

با این همه، استدلال های آنها چندان هم بی سامان نیست و در چارچوب های خاصی مانند مرامنامه حزبی یا بیانیه های انتخاباتی مطرح می شود و سرشار از وعده و وعیدهایی است که در صورت پیروزی در انتخابات بدان عمل خواهند کرد. رهبران حزبی در سخنرانی های از پیش طراحی شده، به تشریح سیاست های شان می پردازند. همچنین، به طور گسترده، در مصاحبه های مطبوعاتی و مناظره های مختلف شرکت می کنند که درآنها ناگزیر به تفصیل اقدامات و برنامه ها و پیشنهادهای خود را بیان کنند. این گونه است که انتخابات به صورت همه پرسی هایی در می آید که در آن، رقبای انتخاباتی از رأی دهندگان می خواهند که با آرای خود، آنها را در اجرای سیاست های ویژه ای که در پیش دارند یاری دهند. در سال های اخیر، بسیاری از کسانی که در دولت و از میان مخالفان شان به قدرت رسیده اند، براساس وعده هایی که در طول رقابت های انتخاباتی داده بودند، عمل کرده اند.

رقابت های انتخاباتی بر موضوع های مختلفی تکیه دارند که گاه منسجم و از پیش تعیین شده و گاه مبهم و اتفاقی هستند. ممکن است داوطلبی براساس تمایزات عمیق ایدئولوژیکی خود، اقبال پیدا کند یا برعکس به خاطر یک شایعه خاص، موضوعی اتفاقی یا حتی یک اشتباه سهوی که در یک محفل عمومی صورت گرفته، از چشم مردم بیفتد.

در اکثر کشورها، مسائل اقتصادی ، یکه تاز عرصه سیاست ، به ویژه مبارزات انتخاباتی است. یک نخست وزیر استرالیایی، پس از شکست خود در سال ۱۹۴۹ میلادی دریافت که رأی دهندگان به خاطر تنگناهای مالی از او سلب اعتماد کرده اند. اما اقتصاد وجوه گوناگونی دارد؛ آن بخش از اقتصاد که به رقابت های انتخاباتی مربوط می شود، اغلب به چند محور اساسی مانند: میزان رشد، میزان تورم، سطح بی کاری، سطح مالیات ها یا موازنه پرداخت ها تقلیل می یابد.

مضمون اکثر پیام هایی که به رأی دهندگان می رسد، این است که پیروزی ما در انتخابات به نفع شماست. از این رو، جالب ترین پیام هایی که سیاستمداران برمی گزیند و درصدد آنند که به زور به رأی دهندگان بقبولانند. بر محور شاخص های اقتصادی در هنگام رقابت های انتخاباتی دور می زند.

رقابت های انتخاباتی در آغاز بیشتر شامل سخنرانی و جمع آوری آرا از طریق تبلیغات رودر رو بود. گاهی هم راهپیمایی هایی برای جلب توجه رأی دهندگان ترتیب می دادند. سپس توزیع آگهی دستی و بروشور معمول شد. در ضمن، در مطبوعات هم اقداماتی صورت می گرفت. بعدها در قرن نوزدهم، سفرهای انتخاباتی و اجتماعات گسترده، جای خود را درمیان رقابت های انتخاباتی باز کرد و پوسترهای رنگی و پرزرق و برق نیز به کار گرفته شد. در قرن بیستم، پخش برنامه های رادیو تلویزیونی بیش از هر چیز دیگر باعث تحول در رقابت های انتخاباتی گردید. در برخی از کشورها آگهی های رادیو- تلویزیونی بیشترین هزینه های انتخابات را به خود اختصاص داد. در کشورهای دیگر، احزاب بیشتر تلاش خود را صرف طرح موضوعات انتخاباتی در مناظره های انتخاباتی یا مصاحبه های مطبوعاتی کردند. ناگفته پیداست که داوطلبان انتخابات از طریق رادیو و تلویزیون، با افراد بیشتری می توانند ارتباط برقرار کنند.

هـ ) تکنیک ها

تکنیک های رقابت انتخاباتی ، از سال ۱۹۵۰ میلادی به بعد در غرب رشد و تحول یافت و از آنجا به نقاط دیگر دنیا گسترش پیدا کرد. همچنین گسترش روزافزون تکنیک های تبلیغاتی و روابط عمومی به کمک سیاستمداران آمد و مشاوره رقابت های انتخاباتی به حرفه ای تخصصی تبدیل شد. این پدیده ، در رقابت های فردگرایانه آمریکایی، در مقایسه با تشکیلات حزبی به نسبت منظم در اروپا مشهودتر است. با این همه، ابزارهای جدید مانند: نظرسنجی های خصوصی، کنفرانس های مطبوعاتی از پیش ترتیب داده شده، تکنیک های خاص صدا و تصویر در برنامه های تلویزیونی ، هنر عکاسی و گردهمایی های عمومی ساختگی، جزو تفکیک ناپذیر رقابت های انتخاباتی در سراسر دنیا شده است.

کامپیوتر نیز به تشکیلات مربوط به رقابت های انتخاباتی امکان داده است که از طریق پست مستقیم، با رأی دهندگان هدف گیری شده ارتباط برقرار کنند.

یکی از پیامدهای این تحولات در فناوری های مربوط به رقابت های انتخاباتی این است که به طور کلی، فرآیند رقابت های انتخاباتی، بسیار خودآگاهانه تر شده است. پوشش رسانه ای به جای نطق های انتخاباتی، توجه خود را به طور عمده، معطوف به نمایش های هواداران آنهاکرده است و بدین وسیله هر یک از رقبا سعی دارند ابتکار عمل را از طرف مقابل بگیرند و پیروزی (در انتخابات) را از آن خود کنند. این پیچیدگی های فزاینده، موجب شکل گیری تبلیغات منفی شده است. سیاستمداران از مدت ها پیش به این نکته پی برده اندکه افشاگری در مورد خلاف های طرف مقابل، بسیار ساده تر از صادق نشان دادن خودشان است. به همین علت، میزان تبلیغات منفی نسبت به تبلیغات مثبت، در سال های اخیر افزایش چشمگیری یافته است. به عبارت دیگر، دلایلی که برای رد صلاحیت رقیب اقامه می شود. به مراتب بیش از دلایلی است که برای اثبات شایستگی خود عنوان می شود.

پوشش رسانه ای از انتخابات نیز دستخوش تحول شده است. بیشتر تلاش های رقبای انتخاباتی، معطوف به تهیه تصاویر جذاب و چشمگیری است که وقت عمده مونتاژکنندگان اخبار تلویزیونی، صرف آن می شود و بیش از هر چیز دیگر، نظرها را به خود جلب می کند. مطبوعات و تلویزیون که در گذشته، بیشتر تأکیدشان بر سخنرانی ها بود، امروزه محور توجه شان بر گزیده اخبار است. چنین به نظر می رسد که رسانه ها در میدان مسابقه ای شرکت کرده اند که هر لحظه با یافته های تازه نظرسنجی های مربوط به برداشت رأی دهندگان از رقابت های انتخاباتی، سرخط اخبار خود را تغییر می دهند (در برخی از کشورها انتشار نتیجه نظرسنجی ها در هفته های آخر رقابت های انتخاباتی ممنوع شده است.)

در اواخر قرن نوزدهم «مویسی استروگورسکی»، تحقیق ماندگار خود را درباره فرآیند دموکراسی در انگلستان و آمریکا انجام داد و در آن، شیوه های مختلف رقابت های انتخاباتی را به تفصیل مورد نقد قرار داد. یک صد سال بعد، دانشمند علوم سیاسی «لاری بارتل» نشان داد که چگونه هنوز بسیاری از تفاسیر و برداشت های «استروگورسکی» از روان شناسی متقاعدسازی سیاسی، اعتبار خود را از دست نداده است. رقابت های انتخاباتی، معمولاً بر حسب نتایجی که به بار آورده است، ارزیابی می شود. در مغرب زمین، تلاش های برندگان انتخابات را می ستایند و بازندگان را نکوهش و سرزنش می کنند، بدون توجه به این امر که آیا واقعاً برندگان انتخابات، پایگاه مردمی دارند یا خیر. با این همه، انتظاراتی که رأی دهندگان از نمایندگان برگزیده خود دارند، مهم ترین نقش را در ارزش گذاری بر رقابت های انتخاباتی دارد.

پرسش دیگری که مطرح است این است که آیا رقابت های انتخاباتی، آرای رأی دهندگان را تغییر خواهد داد؟ در بسیاری از کشورها نتیجه انتخابات، نزدیک به همان چیزی است که چندماه قبل در نظرسنجی ها انعکاس یافته است. با این همه، در انتخابات سراسری (در سطح ملی) استثناهایی بر این قاعده دیده می شود. از مصداق های بارز این مفهوم، انتخابات عمومی ۱۹۷۰ انگلستان که در آن محافظه کاران، احتمال پیروزی شان دست بالا ۲۰ تا ۲۱ درصد بود؛ با این همه، دولت کارگری را از صحنه خارج کردند.

بخش قابل ملاحظه ای از رقابت های انتخاباتی، بی ثمر است. رقبای انتخاباتی مانند مشاورین شان می دانند که نیمی از هزینه های مربوط به تبلیغات، هدر دادن پول و سرمایه است؛ اما آنچه روشن نیست این است که نمی دانند که کدام نیمه آن بی ثمر است. رقابت های انتخاباتی یک علم دقیق و قطعی نیست و در پایان این رقابت ها اغلب، نتایج پیش بینی نشده ای اتفاق می افتد؛ بویژه هنگامی که مدیران کهنه کار و با تجربه در زمینه رقابت های انتخاباتی، با وجود پول فراوان و انبوه امکانات و فناوری های پیشرفته، نمی توانند موفقیت انتخاباتی خود را تضمین کنند.

دیوید. ای باتلر ‎

ترجمه محبوب شهبازی



همچنین مشاهده کنید