پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

سینمای سالم سازنده و ضد استکبار


سینمای سالم سازنده و ضد استکبار

سینما از دیدگاه امام خمینی ره

تقارن تقویمی دو مناسبت قیام ۱۵خرداد و رحلت رهبر کبیر انقلاب در میانه خرداد ماه ، محملی است تا نگاهی داشته باشیم به مبحث امام خمینی و سینما. این مبحث از دو زاویه می‌تواند مورد اشاره قرار گیرد . جهت نخست دیدگاه امام خمینی (ره) به سینما و جهت دوم تصویر امام در آینه سینمای ایران. نوشتار حاضر در دو قسمت این دو جهت را به اجمال بازخوانی خواهد کرد.

شاید یکی از نخستین مقاطعی که امام راجع به سینما اظهار نظر کردند، پس از آتش‌سوزی سینما رکس آبادان (۲۸/۵/۱۳۵۷) بود که حدود ۴۰۰ تماشاگر در سالنی که درهایش قفل شده بود طعمه حریق شدند. این حادثه، واکنشی خشم آلود را نسبت به رژیم پهلوی در پی داشت و بسیاری این جنایت را معطوف به دستگاه شاه جهت بدنام کردن انقلابیون دانستند. امام که تا پیش از این کمتر درباره سینما صحبت کرده بودند، طی اطلاعیه ای ضمن ابراز همدردی با قربانیان این حادثه، ابراز داشتند: «این مصیبت دلخراش شاه، شاهکار بزرگی است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوق ها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع طلب خارج دستور دهد که هرچه بیشتر برای اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج ملت حق طلب ایران را مردمی که به هیچ ضابطه انسانی و اسلامی معتقد نیستند معرفی نماید.» و ۱۷ روز بعد این هدف شاه را شکست خورده نامیدند: «سینمای آبادان بر حسب قرائن و به تصدیق مردم داغدیده آبادان به دست شاه جنایتکار و دولت به آتش کشیده شد و نزدیک به ۴۰۰ نفر را سوزاند تا وحشت بزرگ موعود وسیله تبلیغی بر ضد نهضت مقدس بشود و دیدید که نشد.»

اما در چهارم آبان همان سال، امام از زاویه‌ای دیگر به این حادثه نگریست و ضمن محکوم کردن مجدد حکومت شاه، سینمای ایران را نیز محل نامناسبی به لحاظ فرهنگی معرفی کرد: «یک دسته مردم بیچاره که رفتند سینما، البته سینمای ایران جای رفتن نیست، این یک چیزی است که مصیبتی است که بر ایران وارد است که جوان های ما را این سینماها ضایع می کنند و خراب می‌کنند، لکن یک عده مردمی که رفتند در آنجا اینها چه کرده بودند که لایق این بودند که باید در آن را شهربانی بیاید ببندد و اگر بخواهند مردم باز کنند اجازه باز کردن ندهند؟»به این ترتیب امام از محکومیت سیاسی رژیم پهلوی به محکومیت فرهنگی آن رسیدند. این نکته در جریان مصاحبه ایشان با نشریه اشپیگل

(۱۶/۸/ ۱۳۵۷) با صراحت بیشتری ابراز شده است: «به آتش کشیدن سینماها و بانک ها مسبوق به درخواست ما نبوده است. رژیم شاه این تأسیسات را برای تخریب اقتصاد و فرهنگ کشور در حد افراط مورد استفاده قرار داد و به همین جهت هدف مخالفت مردم شده‌اند. البته مردم از راهنمایی های صمیمانه و صادقانه ما پیروی می کنند.» این صحبت امام ناظر به آتش سوزی سینماها به دست انقلابیون بوده است که در واقع ضمن سلب این اقدامات از جانب خود، عمل مردم را واکنشی در مقابل سیاست‌های فرهنگی شاه قلمداد کردند و در عین حال با اشاره به «راهنمایی های صادقانه» نفس این عمل را نیز چندان پر صواب نمی دانستند اما در هر حال اتهام اصلی را متوجه رژیم پهلوی می‌انگاشتند و نه مردم انقلابی.

از این جا به بعد امام به صورت جدی‌تری ماهیت سینمای وابسته به رژیم را مورد نظر قرار داد و در نوبت‌های متعدد و متوالی، کارکرد این سینما را در غفلت جوانان از مسائل پیرامونی شان و سرگرم شدن به عیاشی و خیالبافی معرفی کرد: «این فساد‌هایی که در ایران هست اینها را جزء فرهنگ حساب می کنند! سینماها جزء فرهنگ است! اینها از ثبات فرهنگ است! کدام سینماها؟ همین هایی که همه جوان ها را، نیروی جوان ما را از بین برده است، یعنی جوری اش کرده، همچو فلجش کرده که هرچه واقع بشود به نظر او چیزی نیست. او مشغول عیش و عشرتش باشد کافی است... سینمایی که برای فساد اخلاق جوان های ما است و اگر چند روز جوان های ما در این سینماهایی که در این عصر متعارف بود و در زمان شاه متعارف است، اگر چند وقت یک جوان برود در آنجا فاسد بیرون می آید دیگر به درد نمی خورد... کسانی که عادی شده بود بروند سینما اینها دیگر نمی‌توانستند فکر کنند که کشورشان به چه احتیاج دارد، کی کلاه سرشان می‌گذارد... هرچه در ذهنش می‌آید آن پرده سینما و آن بساطی که آنجا هست» اما امام یکسره به نفی سینما نمی‌پرداخت. آنچه ایشان تقبیحش می‌کردند درونمایه آثار سینمایی بود که می‌توانست مباحث ارزشی جایگزین آن گردد و در این صورت اخیر سینما دیگر نه تنها مخرب فرهنگ نبود که خود فرهنگساز می‌شد: «ما با سینماهایی که برنامه آنها فسادکننده اخلاق جوانان ما و مخرب فرهنگ اسلامی باشد مخالفیم اما با برنامه‌هایی که تربیت کننده و به نفع رشد سالم اخلاقی و عامی جامعه باشند موافق هستیم... سینما یک دستگاه آموزشی است، باید دستگاه ها را به طور مسالمت، به طور صحیح، به طور سلیم اداره کرد... ممکن است که کسی در سینما نمایش هایی که می‌دهد نمایش های اخلاقی باشد، نمایش‌های آموزنده باشد که هیچ کس آن را منع نکرده است.» و اوج این ایده در همان جمله معروف سخنرانی شان در روز ۱۲ بهمن ۵۷ بود که: «ما با سینما مخالف نیستیم. ما با مراکز فحشا مخالفیم.»

با پیروزی انقلاب اسلامی، نظرگاه امام راجع به سینما حالت ایجابی تر یافت و حتی در اوایل تشکیل حکومت، مسئول این حوزه را هم شخصاً منصوب و طی سخنرانی های متوالی اهمیت سینما را گوشزد کرد: «در رژیم سابق تمام چیز ها خصوصاً فرهنگ و هنر محتوایش عوض شده بود. یعنی کسی تا نام سینما را می شنید خیال می‌کرد که آنجا باید مرکز فساد و سوءاخلاق و مرکز مخالفت با همه چیز باشد و یا کلمه تئاتر در ذهن انسان چیز مبتذلی بود که از آن بهره فساد برده شود هکذا هر چیز دیگر... لذا ساختن تئاتری که مطابق با اخلاق انسانی- اسلامی باشد زحمت دارد و سینما هم اگر بخواهد چنین باشد نیازمند به صرف مدت‌ها وقت است و هرگز در متن سینما و تئاتر نوشته شده است که باید مرکز فساد باشند.» راهکارهایی که امام در خصوص اصلاح سینما می‌داد بیشتر متمرکز بر تعدیل‌های دوسویه ای بود که یک جهتش به خود فیلم‌ها برمی‌گشت و جهت دیگر به فیلمساز‌ها: «یک وقت می‌بینید که یک نفر آدم نفوذ کرده در آنجا و در یک جای حساس. آن وقت می‌آید یک کاری می کند، یک عملی انجام می دهد یا یک فیلمی که از آنها مطلع هستند. کارشناس می خواهد این فیلم‌ها. این فیلم‌ها ممکن است نتایجی بدهد که نتایج را اشخاص عادی نتوانند درست بفهمند. کارشناس‌ها در آن فکرکنند، تأمل کنند تا این که فیلم صحیحی باشد که مناسب با جمهوری اسلامی و با مصالح اسلام، با مصالح کشور خودتان باشد. باید کسانی که فیلمسازند باید معلوم بشود اینها چه‌کاره‌اند، چه جور بوده اند، وضع روحی شان، وضع زندگی شان، وضع معاشرت هایشان قبلاً چه جور بوده است؟ آیا تحول حاصل شده است برایش به تحول روحی یا اینکه باز همان ته مانده های سفره شاه است در قلب‌هایشان؟ آن کسی که می‌خواهد فیلم درست کند گاهی وقت ها فیلم را خب، بسیاری متوجه نمی شوند چی است لکن محتوایش روی هم رفته یک وقت انسان می بیند یا طرف چپ است یا طرف راست است یا رو به فساد است. این باید خیلی دقت بشود.» این نگاه به سینمای خارج نیز قابل تسری بود: «فیلم هایی که از خارج به ایران می آید اکثراً استعماری است، لذا فیلم‌های خارجی استعماری را حذف کنید مگر صددرصد صحیح باشد.»

امام راجع به مصداق فیلم های ایرانی مناسب اشاره اندکی داشته است و صرفاً از فیلم گاو یاد کرده است: «من غالباً فیلم‌هایی که خود ایرانی ها درست می کنند به نظرم بهتر از دیگران است. مثلاً فیلم گاو آموزنده بود» فیلم گاو اثر مهمی در سینمای ایران به حساب می‌آید که جدا از موفقیت‌های بین‌المللی‌اش واجد نوعی بیان منشوری بود: وجوه عرفانی (وحدت عاشق و معشوق در وجود یکدیگر)، وجوه فلسفی (شیء گشتگی انسان در جوامع تحت سلطه)، وجوه اجتماعی حاکمیت (فقر و خرافه و جهل در روستا های ایران آن زمان) و وجوه سیاسی (نماد گاو به عنوان سرمایه نفت و نماد مش حسن به عنوان شخص محمدرضا پهلوی). فیلم گاو با این که با شرط درج عبارت «وقایع فیلم در چهل سال قبل رخ داده» (یعنی سال‌ها قبل از اصلاحات ارضی شاه!) در تیتراژ امکان نمایش در زمان پهلوی یافت ، مورد اعتراض برخی نشریات وابسته آن زمان (دوران پهلوی دوم) واقع و علیه آن عباراتی این چنینی درج شد: «چرا بی انصافی می‌کنید؟ شما که می‌خواهید فیلمی برای صادرات بسازید چرا وضع امروز روستاهای مملکت خود را الگو قرار نمی‌دهید؟ برای چه نمی‌خواهید گوشه‌ای از تلاش سپاهیان انقلاب سفید را در روستاهای ایران نمایش دهید؟»

نگاه امام به مقوله هنر و سینما در طول سال های پس از انقلاب همچنان تداوم داشت. یکی از مهمترین پیام‌های ایشان در مراسم تجلیل از هنرمندان در هشت سال دفاع مقدس (۸/۷/۶۷)قرائت شد: «هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله بار مسئولیت و امانت شان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر تنها و تنها در چارچوب مکتبشان به حیات جاویدان رسیده اند.» در این مراسم ، لوح دستخط امام به هنرمندان برگزیده (از جمله چهره های شاخص سینما از قبیل جواد شمقدری، رسول ملاقلی پور، شهریار بحرانی، منوچهر عسگری نسب، مرتضی آوینی، ابراهیم حاتمی‌کیا، مسعود جعفری جوزانی، امرالله احمدجو، حجت‌الله سیفی، سیف الله داد، حسن کاربخش، محمد کاسبی، اکبر حر، سعید حاجی میری اعطا شد.



همچنین مشاهده کنید