جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

عقلانیت از دیدگاه امیرالمومنین ع


عقلانیت از دیدگاه امیرالمومنین ع

دیدگاه اسلام با توجه به نص قرآن و سیره حضرت ختمی مآب ص دیدگاهی است مبتنی بر عقل و عقلانیت و شدت و حدت این عقلگرایی به حدی است که حتی شئونات معنوی در مبانی معرفتی اسلام را نیز در بر می گیرد

آفتاب: دیدگاه اسلام با توجه به نص قرآن و سیره حضرت ختمی‌مآب(ص) دیدگاهی است مبتنی بر عقل و عقلانیت و شدت و حدت این عقلگرایی به حدی است که حتی شئونات معنوی در مبانی معرفتی اسلام را نیز در بر می‌گیرد.

از منظر اسلام و تعالیم عالیه آن قبول موضوعی (حتی دینی و شرعی) بدون مداخله صحیح عقل که به تعبیر معصومین(ع) از آن به پیامبر باطنی نیز یاد شده است امری نادرست است، از این روست که فرموده اند هر چه عقل بدان حکم کند شرع نیز به آن حکم خواهد کرد و هرچه شرع بدان حکم نماید عقل نیز چنان خواهد کرد.

اما بروز و ظهور تامه عقلانیت در عالم اسلام را می توان در وجود نورانی سرور موحدان عالم علی مرتضی(ع) به وضوح تمام مشاهده کرد.

پی بردن به جایگاه اندیشه و انسان اندیشمند در منظر علی(ع) کار دشواری نیست، چه کلام ژرف و موزون حضرت که اهم آن در نهج البلاغه گردآوری شده بصراحت تاکید بر تفکر، برتری متفکر از لحاظ اجتماعی و نیز معنوی بر اقران خویش، رجوع به اندیشمندان در مواقع و مشکلات و... نموده که همه و همه بسادگی و گستردگی در بطن کلام حضرت جای گرفته و قابل مشاهده است.

تفکر علوی در این راستا به گونه ای است که ابنای بشر برای رستگاری باید رهپوی مسیر عقلانیت شوند و عقل (البته عقل و خرد تهذیب یافته و منور به نور هدایت الهی) را چراغ راه هدایت خویش قرار دهند و از این روست که در کلام حضرت، قدر و منزلت آدمی به عقل و عقلانیت اوست (الانسان بعقله).

در منظر علوی حتی یکی از وظایف پیامبران از برانگیخته شدن در میان امم، تذکاری بر بشریت برای بیدار کردن عقل و دیده درون و منور ساختن آن به نور هدایت و سپس پیروی از آن است.

از این رو در خطبه یکم از نهج البلاغه می فرمایند: «پس پیامبرانش را در میان مردم مبعوث ساخت و پی در پی رسولان خود را به سوی آنها فرستاد تا... گنج های پنهانی عقل ها را آشکار سازند.»

از این منظر، انسانی در جامعه مورد وثوق و اعتماد است که مراتب عقلانیت را پیموده و به کمال عقل (البته هر کس به فراخور حد روحی و معنوی خویش) نایل آمده است و این شخص به همین واسطه است که در میان مردم ارج و قرب پیدا می کند و بلندمرتبه می شود و عکس این عمل نیز مصداق دارد چنان که حضرت در این باره و در توصیف گفتار عاقل و نادان می فرمایند: «زبان خردمند پشت دل اوست و دل احمق پشت زبان او» و یا «چون عقل و خرد به مرتبه کمال رسد گفتار کم می گردد.»

عقل و عقلانیت در اندیشه بلند حیدری نه از این روست که تنها کمال و نقص انسان در اجتماع را مدنظر قرار دهد بلکه خردی مدنظر حضرت است که اتصال به عقل کلی یافته و عاری از منیت است و حقیقت امر را بدون هیچ واسطه ای ادراک می کند و مقامات اخروی را به منافع دنیوی نمی فروشد و اصولا در تفکر و الهیات علوی خرید و فروش جایی ندارد (چنان که در توصیف حالات بندگان، عبادتگران به طمع بهشت را به معامله کنندگان تشبیه فرموده اند).

اما دیدگاه حضرت علی(ع) در پیشوایی جامعه و امر زعامت مسلمانان نیز بسیار خردمندانه و توام با ظرافت های فکری و دقت های مافوق بشری است چنان که از منظر حضرت اندیشه درست والی و حاکم ازجمله مواردی است که می تواند اندیشه درست را در جامعه بگسترد چنان که در حکمت ۳۳۲ می فرمایند: «اندیشه درست وابسته به دولت ها و برتری ها و دارایی هاست که رو می آورد، با رو آوردن آنها و می رود با رفتن آنها»، اما توصیف حضرت از پیشوای خردمند در جامعه اینچنین است: «هر که خود را پیشوای مردم نمود باید پیش از یاد دادن به دیگری نخست به تعلیم نفس خویش بپردازد و باید پیش از ادب کردن و آراستن دیگری به زبان، به روش او را ادب و آراسته سازد و آموزنده و ادب کننده نفس خود را از آموزنده و ادب کننده مردم به تعظیم و احترام سزاوارتر است». (حکمت ۷۰)

و این کلام حضرت که برگرفته از تفکری الهی و اندیشه ای قدسی است بخوبی ارتباط شخص با جامعه و با نفس خویش را به تصویر می کشد و نمود کامل پیشوای خردمند را ترسیم می نماید که با این گونه هدایت جامعه به رستگاری و سعادت خواهد رسید.

گستره و شعاع عقل در باطن کلمات امام متقیان(ع) بسیار فراتر از این است که در بند این کلمات درآید، از منظر حضرت حتی در تمییز میان امور دین، عقل است که داوری می کند و در مقام قضاوت می نشیند و در نهایت دفع و رفع شبهه می کند.

اما ورای تمام این مسائل بعد روحانی و معنوی حاکم بر آموزه های اسلام و مکتب علوی اقتضا می کند که سمت و سوی آن مبانی را به جهت تعالی روحی سوق داده، منظری آسمانی پیش روی پیروان و شیعیان خویش بگشایند.

حضرت در کلام ژرف و گهربار خویش می فرمایند: «عقل مرکب علم است» و در این سخن چه زیبا وظیفه عقل را تبیین فرموده اند، چه با توجه به این که در تعالیم اسلام و آموزه های معصومین(ع) علم نوری از انوار حضرت احدیت است که بر دل و جان مومن می تابد لذا عقل نیز که طبق این فرمایش حضرت مرکب علم است وظیفه دارد انسان را از وادی جسم که عالم ظلمانی است بر دوش و پشت خویش سوار کرده، به وادی اشراقات و معنویت تامه رساند و شاید این عالی ترین و حقیقی ترین وظیفه عقل در پیشگاه خداوند سبحان و در قبال انسان باشد که امیر المومنین(ع) به آن تصریح فرموده اند.

هوشنگ شکری



همچنین مشاهده کنید