چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

هنرمندان هر روز با مانعی روبرو هستند


هنرمندان هر روز با مانعی روبرو هستند

«حبیب دهقان نسب» با انتقاد از مسئولین امور هنری کشور

«حبیب دهقان نسب» متولد ۱۳۲۸ در شیراز و فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا است. او بازی در نمایش های رادیو شیراز را از سال۱۳۵۲ تا ۱۳۶۴ و همچنین کار در تئاتر را از سال ۱۳۴۷ تجربه کرده و از سال ۱۳۵۲ نیز با حضور در فیلم ۸میلی متری «تابستان۵۲» به کارگردانی «علی عطایی» جلوی دوربین رفته، اما با ایفای نقش در فیلم «شرایط عینی» به کارگردانی «احمدرضا گرشاسبی» در سال۱۳۶۶ بطور جدی پا به عرصه سینمای حرفه ای گذاشته است. آنچه در پی می آید، گفتگو با این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون می باشد:

▪ بیشتر در قالب چه نقش هایی راحت تر هستید؟

ـ واقعا برایم فرقی نمی کند. به نظر من خود نقش خیلی مهم است. اینکه حالا ژانر چه باشد برای بازیگر نباید خیلی اهمیت داشته باشد. نقش و شخصیتی که انسان بتواند با آن ارتباط برقرار کند بسیار مهم است.

▪ برای شما منفی یا مثبت بودن نقش مهم است؟

ـ این موضوع اصلا برای من مهم نیست. به هر حال در این سال های فعالیتم چه در تلویزیون و چه در سینما نشان داده ام که نه نقش کوچک و بزرگ برایم اهمیتی داشته و نه نقش منفی و مثبت. مهم نقشی است که تاثیرگذار و دارای اهمیت باشد. به نظرم نقش نباید خنثی و بی تفاوت باشد و بطور کلی بازیگر باید بتواند در نقش مورد نظر، خود را نشان دهد.

▪ از کدام کاراکتر خودتان بیشتر راضی هستید و خوشحال اید که در آن کاراکتر نقش آفرینی کرده اید؟

ـ در سینما کاراکتر فرمانده را در فیلم «سفر به چزابه» خیلی دوست دارم.نقشم در «سگ کشی» برایم جالب بوده و عرض کنم نقش خواجه ای که در «نسل سوخته» بازی کردم، نقش خوبی بود و تماشاگران دوست داشتند. یک نقشی هم در فیلم «سفر سرخ» به کارگردانی «حمید فرخ نژاد» داشتم که برایم دوست داشتنی بود.

▪ سفر سرخ؟

ـ «سفر سرخ» اولین کار «حمید فرخ نژاد» بعنوان کارگردان است که متاسفانه چند سالی است که در توقیف به سر می برد.

▪ از نقش خودتان بیشتر برایمان بگوئید؟

ـ خوب خیلی قابل تعریف نیست(با خنده). قصه این فیلم درباره یک گروهی است که در حال فرار از دست عراقی ها می باشند و مدام از منطقه ای به منطقه ای دیگر می روند. این گروه چند نفری که هر کدام برای خودش یک ساز می زند، دارای شخصیت متفاوتی می باشند. در واقع جمع اضدادی هستند که برای فرار از دست عراقی ها دائما در حال جابجا شدن هستند و البته یکی دو تا مجروح نیز با خود دارند. شخصیتی که من بازی می کردم در واقع راهنمای این گروه بود که در طی این مسیر و در حالیکه از دست عراقی ها فرار می کنند تا به یک محیط امنی برسند، حوادثی نیز برایشان اتفاق می افتد. به نظرم کار خیلی قشنگی از آب درآمد و حتی کسانیکه فیلم را دیده اند از کار خیلی خوششان آمده و معتقدند مجموعه کارگردان و بازیگران خیلی خوب وظایف خود را انجام داده اند. ولی حیف از این فیلم که چند سالی است در محاق توقیف به سر می برد.

▪ از فعالیت در این حرفه راضی هستید؟

ـ بله، برای اینکه اگر ناراضی بودم، حدود چهل سال نمی توانستم در این حرفه طاقت بیاورم. آنهم با همه مصائب و معضلات و مشکلاتی که در حرفه ما هست. به هر حال چه به لحاظ مالی و یا به لحاظ کاری مشکلاتی وجود دارد اما روی هم رفته راضی هستم، خیلی هم راضی ام. ببینید چهل سال را در یک شغل و حرفه دوام آوردن به معنای اینست که انسان به آن شغل علاقمند است.

▪ با کدامیک از کارگردانانی که تا الان با آنها کار کرده اید راحت تر بوده اید؟

ـ خوب از بین افرادی که تا الان با آنها کار کرده ام با آقای بیضایی خیلی راحت بودم.

▪ چرا؟

ـ چرای آن در خود ایشان و در کارشان نهفته است. به هر حال ایشان کارگردانی است که سال های سال تجربه دارند و ابزارشان را خوب می شناسند و برای یک بازیگر چه بهتر است که با یک کارگردان خوب و مسلط کار کند. در ضمن من از سال های دور آقای بیضایی را می شناسم. ایشان در زمان دانشجویی من در دانشکده هنرهای زیبا استاد من بودند. کارشان هم واقعا نمونه است. غیر از آقای بیضایی من با مرحوم ملاقلی پور هم خیلی راحت بودم. اصولا من آدمی هستم که مشکل ساز نیستم و این بعنوان یک نکته مثبت در من وجود دارد که با آدم ها خیلی راحت هستم.

▪ و حرف آخر؟

ـ آرزو می کنم که ملت ایران همیشه موفق و با سعادت باشد و ایرانی آباد و ایرانی آزاد داشته باشیم و امیدوارم که همه شاخه های هنر این مملکت اعم از بازیگری، موسیقی، ادبیات، معماری و نقاشی و... روز به روز بیشتر پیشرفت کنند. ما هنرمندان خیلی خوبی داریم منتها باید شرایط رشد و بالندگی هنرمندان پیشکسوت و جوان را هرچه بیشتر فراهم کنیم که البته متاسفانه اینطور نیست. یعنی اینطور شده که هر روز ما شاهد یک مانع و سد در راه هنرمند و هنر هستیم.

در حالی که هنر می تواند یک بلند گوئی باشد که با آدم ها و جوامع مختلف ارتباط برقرار کند. در واقع می تواند معرفی کننده این مملکت به دنیا باشد. الان ادبیات خیلی از کشورها هست که در سطح جهان در حال ترجمه و پخش است.

فیلم های کشورهای مختلف در حال نمایش است در حالیکه ما این توانایی را داریم که یک چنین جایگاهی را در دنیا داشته باشیم و سینمای ما این را ثابت کرد و نشان داد که هنرمند ایرانی با استعداد است ولی متاسفانه مسئولین امور هنری کشور آنطور که باید و شاید، شان و مقام هنرمند را یا نمی دانند و یا خود را به گمراهی زده اند به دلیل اینکه شاید هنر و هنرمند می تواند باعث آگاهی شود و شاید این آگاهی دهندگی هنر باعث ایجاد سد و مانع بر سر راه هنر شده است.



همچنین مشاهده کنید