پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ما که رفتیم آسیا


ما که رفتیم آسیا

سایپا و سپاهان هم بی شک شرمنده تماشاگران پرسپولیس و استقلال و به خصوص شعار معروف «ما که رفتیم آسیا» هستند و اصلاً این شعار است که عامل پیروزی این دو تیم شده است

بازار تحلیل پیرامون عدم موفقیت تیم های پرطرفدار پایتخت داغ است. مربی جوان استقلال بیشتر مقصر دانسته شده تا مربی میانسال پرسپولیس که البته یک بار هم پاس - قهرمان لیگ دو سال قبل - را ظرف چند دقیقه از جام باشگاه های آسیا بیرون کشید.

علاوه بر عدم کفایت مربیان به عوامل دیگری چون دعواهای سیاسی درون هیات مدیره، عدم ثبات تصمیم گیری باشگاه ها، دخالت دست های خارجی، خط دهی از روی سکوها، حسادت برخی پیشکسوتان، ناداوری ها، مشکلات مالی و اداری، برنامه ریزی نامنظم لیگ، دخالت مسوولان عالی رتبه در روند بازی ها و حاشیه سازی رسانه ها نیز اشاره شده است.

مربیان، بازیکنان و مدیران این دو تیم با بازشماری این علل همواره سخنان خود را با یک جمله زیبا به پایان می برند و بر چشمان اشک شوق می آورند که شرمنده هواداران، این سرمایه های بدون قیمت فوتبال، هستند که در گرما و سرما تیم شان را تشویق می کنند.

از آن سو موفقیت سایپا و سپاهان را به مدیریت بی حاشیه و مربیگری علمی نسبت می دهند؛ حال آنکه اینها صرفاً عوامل جانبی در موفقیت این تیم ها به شمار می روند.

سایپا و سپاهان هم بی شک شرمنده تماشاگران پرسپولیس و استقلال و به خصوص شعار معروف «ما که رفتیم آسیا» هستند و اصلاً این شعار است که عامل پیروزی این دو تیم شده است. این شعار تشویقی-تنبیهی که مصرع دوم آن، به تناسب، طرفداران دیگر تیم محبوب تهرانی را مورد عنایت قرار می دهد در فاصله چند دقیقه قبل از دریافت گل مساوی در دو بازی مهم پرسپولیس و استقلال با سپاهان و سایپا از سوی نزدیک به صدهزار تماشاگر بر آسمان بلند می شود. اینکه چرا امسال تماشاگران این شعار را دست کم دو بازی جلوتر از پایان لیگ برتر و جام حذفی مطرح کرده اند، خود نشان دهنده اهمیت این شعار است. نتیجه این شعار باورنکردنی است؛ به فاصله اندکی تیم مورد علاقه تان گل مساوی را می خورد و امید صعود کمی رنگ می بازد - البته نه کاملاً. ولی شما به روی خودتان هم نمی آورید که هنوز می شود امید داشت.

شما هم باید به همراه تیم تان در لاک دفاعی فرو روید. از هیچ جنبنده ای روی سکوها صدای تشویق نمی آید.

در واقع اصلاً هیچ صدایی درنمی آید چون شما بی صبرانه منتظر گل دوم تیم حریف می مانید - حریفی که تو گویی بعد از گل مساوی دارد در ورزشگاه خالی باز می کند.

هرگز روحیه تان را از دست نمی دهید چون مطمئن هستید حریفتان گل پیروزی را هم می زند و بعد از گل دوم دستورالعمل مشخص است. هرگز نباید به ذهن تان خطور کند که تیم شما هم می تواند گل عقب افتاده را جبران کند.

شما باید اول فحاشی کنید، بعد سنگ پرانی، بعد دستور بدهید که یک عده حیا کنند، بعد گریه کنید، بعد صندلی ها ر از جا بکنید، بعد شیشه اتوبوس ها را بشکنید.

این «ما که رفتیم آسیا» معجزه می کند. پرسپولیسی باشید یا استقلالی فرقی ندارد. این را که فریاد بزنید بازیکنان تیم مورد علاقه تان مسخ می شوند. در ظرف ده دقیقه بی غیرتی سراپای وجودشان را می گیرد و فحش ناموسی خوردن شان ملس می شود.

تیم زلزله می شود تیم زلزله دیده. مربی و مدیر عامل ده دقیقه ای وقت دارند که از بی حیایی خودشان کیف کنند چون بعد از آن باید حیا کنند. این شعار را که دادید حریف می داند که فقط کافی است یک گل بزند.

دیگر صدا از کسی در نخواهد آمد- گیریم که فوتبال نود دقیقه (یا شاید هم صد و بیست دقیقه) باشد. نقل محافل است که ما بهترین تماشاچی های دنیا هستیم که در سرما و گرما به تیم مورد علاقه مان ناسزا می گوییم و شیشه های اتوبوس ها را می شکنیم و ۱۰۰ هزار نفرمان در ورزشگاه بعد از خوردن گل مساوی درحالی که هنوز اتفاق عجیبی نیفتاده لام تا کام حرف نمی زنیم. از صبح علی الطلوع به ورزشگاه می رویم و با قدرت تمام شعار می دهیم و توپ جمع کن ها را تشویق می کنیم تا مبادا هنگام بازی انرژی تخلیه نشده ای داشته باشیم که در لحظات حساس به کمک بازیکنان تیم مان بیاید. برو برگرد ندارد که ما بهترین تماشاچی های دنیا هستم.

جلوی ما بازی کردن لرزه به اندام هر تیمی - به خصوص تیم میزبان- می اندازد؛ تماشاگری که در سرما و گرما معلوم نیست چه کار دارد می کند، تماشاگری که همه را شرمنده خودش کرده، تیم داوری را، شرکت واحد و نیروی انتظامی را، جواد خیابانی را، تماشاگر خوش روحیه ای که تیمش فقط چند لحظه فرصت دارد «برود آسیا» و بعد از آن لحظه علی دایی و لوکا بوناچیچ شرمنده سکوت این تماشاگر خواهند شد و به آسیا خواهند رفت.

مهدی نسرین

استاد فلسفه دانشگاه صنعتی شریف



همچنین مشاهده کنید