شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

موج در اوج


موج در اوج

محوطه جریمه

یکی از سخت ترین و مشکل ترین کارها در طول تاریخ بشریت، ایجاد شرایطی است که موجب وحدت نیروها در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شود. آنهایی که دوران دبیرستان را پشت سر گذاشته اند اگر کمی از حافظه خود کمک بگیرند در مبحث نیروها، کلمه های «برآیند» و «بردار» را به خوبی به خاطر می آورند. برآیند نیروهای هم جهت همیشه مجموع این نیروها است؛ این درسی است که یک محصل، قبل از وارد شدن به پروسه کار و فعالیت فرامی گیرد اما بسیار عجیب است که در عمل، شاگردان بسیار خوب هم موفق نمی شوند که نیروهای موجود را در جهت موافق یکدیگر قرار دهند و در نتیجه در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برآیند نیروها، اجباراً از تفاضل نیروها به دست می آید. عجیب است ولی آنهایی هم که به دبیرستان نرفته اند و درس فیزیک را هم نخوانده اند و از مبحث نیرو هم اطلاعی ندارند به خوبی می دانند که برای موفقیت جمعی حرکت اول، وحدت نیروهاست.

متاسفانه یکی از معضلات مشهود در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای شرقی پراکندگی نیروها است. اگر بخواهیم ورزش فوتبال را باز کنیم به این نتیجه می رسیم که دو سیستم اجتماعی و بازی، نقش های بسیار مهمی را در این رشته ورزشی عهده دار هستند. در ابتدا اگر بپردازیم به سیستم بازی در فوتبال، مشاهده خواهیم کرد که گروه، تیم یا کلکتیو همان قدر مهم است که فرد می تواند باشد، یکی از دلایل عقب ماندگی فوتبال اروپای شرقی در گذشته نسبت به غرب، مهم بودن بی حد و اندازه «کلکتیو» در مقابل فرد بود در حالی که در فوتبال، تعادل بین این دو خصوصیت یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت محسوب می شود. در حقیقت ایران یک کشور شرقی است با ویژگی های مختص این کشورها یعنی عدم توازن با سنگینی بسیار زیاد فرد در مقابل جمع یا «کلکتیو». البته این مساله تنها مساله عدم پیشرفت ورزش های گروهی در شرق نیست، معضل دیگری وجود دارد که برمی گردد به دوره های متفاوتی که بشر پشت سر گذاشته است. در اولین دوره بشر شکم محور بود یعنی اینکه معنا و مفهوم زندگی برای او فقط سیر کردن شکمش بود. در دوره بعدی انسان قلب محور یا دل محور شد؛ با شناخت عشق، احساسات و... که به غلط جایگاهش را قلب انگاشتند انسان قدم به دوره یی نهاد که روابط اجتماعی شکل تازه یی به خود گرفت.

بلندترین گام در زمینه پیشرفت و ترقی و رسیدن به آمال و اهداف عالی را بشر زمانی برداشت که به مغزمحوری روی آورد؛ متاسفانه جامعه شناسی و روانشناسی ورزشی در شرق نشان داده است که این پدیده اجتماعی در یک عدم توازن به سود قلب محوری حرکت کندی در راه موفقیت دارد. فردیت و قلب محوری که در حقیقت می توان آن را خودنگری و احساسات نامید وزنه سنگین تری از «کلکتیو» و مغزمحوری در عرصه ورزش های گروهی در شرق را تشکیل می دهند. به این ترتیب عامل اصلی عدم پیشرفت در ورزش های جمعی به ویژه فوتبال را می توان عدم توازن بین فرد و «کلکتیو» و قلب محوری و مغزمحوری که در حقیقت همان احساسات و تفکر است، شناخت بنابراین برای موفقیت در ورزش های جمعی به خصوص فوتبال باید نقش گروه و تفکر پررنگ تر شود. این مشق ساده را فقط می توان با نگرشی ساده نوشت، نگرشی که فقط و فقط رسانه ها می توانند آفریننده آن باشند.

انجمن ورزشی نویسان جوان (اوج) نخستین همایش فوتبال و رسانه را تشکیل داد. هومن جعفری با نگرشی بسیار ساده مشق ساده اش را این طور می خواند؛ «انشاهای زمان کودکی را فراموش کنید. نه دکتر شدیم، نه مهندس و نه دندانپزشک. فضانورد و پلیس و دزد دریایی هم نشدیم. امروز که... انشاهایی « می خواهید چه کاره شوید؟» را در ذهن مرور می کنیم، می بینیم که آنچه فکر می کردیم با آنچه اتفاق افتاد چقدر تناقض دارد... قصه، قصه فوتبال است و رسانه... صحبت از اتحادی است، میان همه ما که به واسطه توپ گرد و چمن سبز پدیدار شد...» به انشای ساده ولی پرمحتوای هومن جعفری نمره ۱۹ می دهم فقط به دلیل یک غلط املایی. صحبت از اتحادی است، میان همه ما که به واسطه توپ گرد و چمن سبز پدیدار نشد؛ به جای شد. هومن عزیز «می بینیم که آنچه فکر می کردیم با آنچه اتفاق افتاد چقدر تناقض دارد...» یک فصل تمام، رسانه ها با تمام قوا پشت سر پیروزی و مربی قلب محورش مثل یک صخره ایستادند و از آنها تا قهرمانی پرشکوه شان حمایت کردند. آن روزی که قطبی ۴ بر یک در اهواز باخت و رسانه های جمعی می رفتند که سکوت اختیار کنند ستونی در رسانه یی مکتوب نوشت که قطبی هم اجازه دارد که یک روز سگی داشته باشد مثل همه مربیان دنیا. صحبت از تناقض است؛ مقوله یی که فرنگیان به آن «پارادوکس» می گویند. ما از رفتن پیروزی به جام باشگاه های آسیا خوشحالیم و در خفا شاید از رفتن استقلال هم خوشحال باشیم؛ در خفا برای اینکه مجموعه پگاه و برق را کم اهمیت جلوه نداده باشیم.

موفقیت پیروزی، موفقیت عظیم فوتبال و رسانه ها است. موفقیت پیروزی نشان داد که برای موفقیت در فوتبال می شود برنامه ریزی کرد ولی هومن عزیز «... آنچه فکر می کردیم با آنچه اتفاق افتاد چقدر تناقض دارد...» در «اوج» جای تیم ملی و مربی اش علی دایی را خالی دیدم. موفقیت تیم ملی با علی دایی پرتاب فوتبال ایران به جلو است. در مصاف با تیم ملی ایران و مربی اش جایگاه رسانه ها کجا است؟ علی دایی یک مربی مغزمحور است با قلبی پر، از تحریکات رسانه یی؛ یعنی اینکه رسانه ها فقط مربیان قلب محور را دوست دارند؟ موج های زیادی در «اوج» اند؛ به سوی ساحل یا به سوی هم؟

بهمن فروتن



همچنین مشاهده کنید