سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

راهی به جان و جهان


راهی به جان و جهان

با رؤیت هلال ماه مبارک رمضان معنویتی وصف ناشدنی دل های مسلمانان را فرا می گیرد معنویّتی برخاسته از منبع فیّاض الاهی که هیچ گاه پایان نمی پذیرد و همواره نوشونده و فزاینده است

● یکم

با رؤیت هلال ماه مبارک رمضان معنویتی وصف‏ناشدنی دل‏های مسلمانان را فرا می‏گیرد؛ معنویّتی برخاسته از منبع فیّاض الاهی که هیچ‏گاه پایان نمی‏پذیرد و همواره نوشونده و فزاینده است. کسانی که در جست‏وجوی لذّات برتر و عمیق‏ترند و خواهان آنند که چراییِ پرهیز رضایتمندانه اولیای خدا از خواهش‏های این دنیایی را درک کنند رمضان را فرصت گرانقدری می‏دانند که به سهولت، امکان چنین تجربه معناگرایانه‏ای را در اختیار آنان قرار می‏دهد. گویا در این ماه همراه با فروفرستاده شدن قرآن و نزول فرشتگان و کرّوبیان، ساحتِ عظیم و دست‏نیافتنیِ ربوبی نیز تنزیلی آشکار یافته، در دسترس مؤمنان قرار می‏گیرد تا از آن یمِ بی‏پایان نَمی برگیرند و خود را از جرعه‏های آن سیراب سازند.

شاید همین بسط فیض الاهی است که رمضان را از شرافت انتساب ویژه به خدای متعال برخوردار، و آن را شایسته نشانِ «ماه خدا» نموده است. در این ماه مائده‏ای آسمانی به وسعت دل همه انسان‏ها گشوده می‏شود تا همگان به فراخور ظرفیت وجودی و کشش ایمانیشان از تحفه‏های الاهیِ آن برخوردار شوند. میزبان این مائده خداست که فراتر از همه نسبت‏های دیگری که میان خدا و بندگانش قرار دارد، نسبتی مهرورزانه را با بندگانش برقرار می‏کند. در اینجا خداست که مهر می‏ورزد و همه بندگانش را ــ از هر کیش و تباری ــ به ضیافت فرا می‏خواند: «ای مردم، ماه خدا با برکت، رحمت و مغفرت به سوی شما رو آورده است؛ ماهی که در آن به میهمانیِ خدا فراخوانده شده‏اید». ماه رمضان تکانه‏ای است معنوی که یکنواختیِ زندگی روزمرّه و حتی عبادت‏های تبدیل‏شده به عادت را برهم‏می‏زند تا آدمی به خود بیاید و به آستانه مرزهای وجودیِ خود در آید.

این‏گونه تجربه‏ها و فرصت‏ها را در همه ادیان زنده جهان می‏توان یافت؛ پیام همه ادیان ــ چنان‏که گفته‏اند ــ نقب‏زدن به عالم معناست و همین است پیام اصلیِ ماه رمضان که: به خود آیید و به خویشتنِ خویش بها دهید. در میان هیاهوی زمانه و چکاچک شمشیرهای برهنه و قیل و قال‏های جاهلانه یا حتی عالمانه باید فرصتی را ساخت و پرداخت که آدمی را از غرقه‏شدن در دنیای بیرون نجات داده، به درون راه‏ببرد. به راستی تا کی باید سرگرمِ ظاهر، و غرقه بیرونیِ خود باشیم؟ «آیا زمان آن فرا نرسیده است که دل مؤمنان در برابر یاد خدا خاشع و نرم و فروتن شود؟» (حدید: ۱۶).

نهیب «علیکم انفسکم» را در این ماه بیش از هر زمان دیگری می‏توان به گوش جان شنید: «ای مؤمنان، خود را بپایید که اگر شما هدایت یابید گمراهی دیگران هیچ آسیبی به شما نمی‏رساند» (مائده: ۱۰۵). کسانی را که در پی دستگیری معنوی از دیگران‏اند باید ستود، اما هم‏زمان باید به ایشان یادآور شد که «خوشا به حال کسانی که کاستی‏هایشان ایشان را از پرداختن به عیوب دیگران بازداشته است» و نیز اینکه «معلم و مؤدب خویشتن، به احترام و تکریم سزاوارتر است تا معلم و مؤدب دیگران» (نهج البلاغه، حکمت ۷۳). کسانی را که سیر آفاقی می‏کنند و در جست‏وجوی آیات الاهی از این سو بدان سو می‏روند نیز باید گرامی داشت، اما باز باید به آنان گوشزد کرد که «و فی انفسکم افلا تبصرون؛ و در جان‏های شما [نشانه‏هایی است که به خدا رهنمون می‏شود [آیا نمی‏بینید» (ذاریات: ۲۱). آری «هر که خود را شناخت به حریم پروردگارش راه یافت» و همین است «سودمندترین شناختنی‏ها و برترین دانستنی‏ها» و رمضان فرصتی است مغتنم برای تقرب‏جستن به این ارزش‏های والا و گرانبها.

● دوم

با همه نکوداشتی که باید نثار خودشناسی و معناگرایی نمود و با اینکه همواره باید پرداختن به خویشتن را سرلوحه دل‏مشغولی‏های وجودیِ خود قرار داد، اما هرگز قرار نیست ــ دست‏کم در فرجامین و برترین پیام الاهی که پیام اسلام است ــ آدمی در خود غرقه شود و از دنیای بیرون چشم بپوشد و روی برگرداند. امت میانه‏رو و اعتدالگرای اسلام که خداوند آنها را «امت وسط» نامیده و پسندیده است راه افراط یا تفریط را نمی‏پویند و به چپ و راست نمی‏گرایند که «راه همان راه میانه است». اگر سالک مسلمان به سیر الی الحق و سیر فی الحق بالحق می‏پردازد سیر من الحق الی الخلق بالحق و سیر فی الخلق بالحق را هم در دستور کار خود قرار می‏دهد.

ماه رمضان به گونه‏ای طراحی شده است که آدمی در کنار پرداختن به خودِ معنوی نیم نگاهی هم به دیگران داشته، به آنان بیندیشد. این دیگراندیشی نه به معنای رفتن در پوستین دیگران و نه به معنای بازماندن از خویشتن است، که به معنای اهتمام‏ورزیدن به امور دیگر انسان‏ها و کاستن از رنج‏های آنهاست. در ماه رمضان مؤمنان به امساک و پرهیز فراخوانده شده‏اند تا هم خویشتن‏داری را بیاموزند و بر مهارکردن نفسِ لجام‏گسیخته خود توانمند شوند و هم‏زمان با فقر و فاقه نیازمندان خو بگیرند و دردآشنای کسانی باشند که در پیچ و خم‏های زندگی گرفتار آمده، از عهده معاش خود برنمی‏آیند؛ همان‏هایی که بامدادان تا دیرهنگام می‏کوشند و هر نوع رنجی را بر خود هموار می‏سازند تا شاید با دستی پر و قلبی شادان به کاشانه خویش برگردند، اما همواره از گردونه زندگی بیرون، و از کاروان رفاه و پیشرفت عقب‏اند؛ سپیده‏دمِ فردای اینان هیچ چشم‏انداز روشنی را به دست نمی‏دهد. چگونه می‏توان به درکی عمیق از دردهای اینان نائل آمد؟ چگونه می‏توان غم‏خوارِ واقعی اینان بود؟ آیا راهی بهتر از مواجهه مستقیم با وضع و حال اینان، آن هم از راه تجربه عینی و شخصیِ گرسنگی و تشنگی و دیگر محرومیت‏ها وجود دارد؟

اگر رمضان با همه معنا و مضمونش به‏جدّ گرفته شود و به دست دنیاطلبان از درون تهی نشود و به ضد خود تبدیل نگردد، در کنار تعمیق معنویت در مؤمنان، گرایش‏های عدالت‏خواهانه و مساوات‏طلبانه یا به تعبیر دقیق‏تر، مواسات‏طلبانه را در آنان تثبیت و تقویت خواهد کرد. عدالت آموزه‏ای است ایمانی، و ارزشی است انسانی که هم به حکومت‏ها مشروعیّت و مقبولیت، و امکان تداوم را پیشکش می‏کند و هم شهروندان را به زندگیِ بهتر امیدوار کرده، به کوشش بیشتر وا می‏دارد و صدالبته اگر این عدالت در همه ابعادش به دست دینداران تحقق پذیرد دلبستگی مردمان را به دین دو چندان خواهد کرد. اما مواسات قاعده‏ای است اخلاقی که به برخورداران گوشزد می‏کند که به اندرزهای اخلاقی، سازوکارهای فقهی و حقوقی، و برنامه‏ریزی‏های اجتماعی و اقتصادیِ دولت‏ها بسنده نکنند و مسئولیت انسانی و ایمانیِ خود را در قبال مستمندان فراموش نکنند و در آنچه دارند بینوایان را نیز سهیم کنند و بدانند که خداوند «در اموال آنان حق و سهمی مشخص را برای حاجتمندان و محرومان قرار داده است» (رک: ذاریات: ۱۹). باید قدردان رمضان بود که با مضامین، مناسک و حتی دعاهای خود ما را به درک نزدیک‏تر و ملموس‏تری از وضع و حال محرومان نائل ساخته، به برداشتن گام‏های عملی برای زدودن آثار محرومیت از چهره زندگی اینان بر می‏انگیزاند.

● سوم

بی‏تردید، یکی از نوع‏نمون‏ترین نمادهای معنویت و عدالتِ توأمان امام علی(ع) است. در او که پرورش‏یافته دامانِ‏قرآن و دانش‏آموخته مکتب پیامبر اکرم(ص) است به وضوح می‏توان صدای رسای عدالت و سیمای زیبای معنویت را دید. منصب جانشینی پیامبر اسلام در علم و معنا و در امور دنیا و عقبا به‏حق او را سزد. او را «شهید رمضان» نامیده‏اند و این لقب زیبنده اوست؛ نه فقط از آن رو که در این ماه عزیز گویای «فزت و رب الکعبه» و پذیرای فوز شهادت شد، بلکه همچنین از آن‏رو که او تمثّل آرمان‏های رمضان و آموزه‏های قرآنِ نازل‏شده در رمضان بود. او را در محراب و در آستانه معنوی‏ترین حالات عبادیِ یک مسلمان به شهادت رساندند و در ورای شهادت او می‏توان دستان پلید همه عدالت‏ستیزان، پیمان‏شکنان و خارجیان را دید که همگی در خروج از حریم عدالت و اعتدال هم‏داستان بودند. این گفته را باید تصدیق کرد که «علی را در محراب نمازش به خاطر اصرار زیادش بر عدالت کشتند».

عدالتْ توصیه همیشگی امیرمؤمنان به والیان و کارگزارانش بوده است: «برترین روشنیِ چشمِ کارگزاران، تثبیت عدالت در سرزمین تحت نفوذشان است» (نهج‏البلاغه، نامه ۵۳) و عدالت فقط یک خواسته و توصیه انسانی برای ایجاد نظم اجتماعی نیست، که از پایه‏های ایمان دینی نیز است. (رک: همان، حکمت ۳۱) و علی(ع) با وجود همه ناهمواری‏ها و نامهربانی‏هایی که دید هرگز از عدالت‏طلبی و از اهتمام به امور مسلمانان و از پرداختن به دنیای پیرامون عقب ننشست و هرگز کنج عزلت نگُزید و نشان داد که اصلاح امور جامعه نیازی ضروری و وظیفه‏ای الاهی است و هرگز میان درون‏گرایی و برون‏گرایی ناسازگاری وجود ندارد، البته اگر در هیچ کدام افراط و زیاده‏روی نشود، که: «نادان را یا در افراط یا در تفریط خواهی دید» (همان، حکمت ۷۰). با این همه، روشن است که در نگاه آن حضرت مهم‏ترین وظیفه پرداختن به خویشتنِ خویش است. چگونه کسی که از عهده شناخت و ساختِ خود برنیامده است می‏تواند به شناختِ دیگران و رهنمونیِ آنان توفیق یابد؟ «کسی که خود را بشناسد بیشتر شناسای دیگران است و آن‏که خود را نشناسد دیگران را نیز کمتر خواهد شناخت.» «از نشناختنِ خود برحذر باش که ناآشنای خویشتن هیچ چیزی را نمی‏شناسد». حتی عدالت‏طلبی و دادگری در صورتی ماندگار است که در درون آدمی و در خویشتن‏داریِ وی ریشه داشته باشد: «محبوب‏ترین بندگان خدا کسی است که خود را به عدالت ملزم ساخته باشد و اولین گام عدالت‏خواهانه نفی خواهش‏های نفسانی است» (همان، خطبه ۸۷). کسانی که از درون به پیرایش و پالایش خود اهتمام نورزیده و در راه تعمیق ابعاد معنویِ خود گامی بر نداشته‏اند نمی‏توانند برپادارنده و نگاه‏دارنده عدالت باشند: «آنگاه که کارگزاری در پی خواهش‏های خویش باشد بسیار می‏شود که از برپاییِ عدل باز می‏ماند» (همان، نامه ۵۹). و از همه بالاتر اینکه شناختِ کامل پروردگار نیز در گرو شناخت خویشتن است: «در شگفتم از کسی که خود را نمی‏شناسد چگونه می‏تواند به شناخت پروردگارش نائل آید؟» باشد که از خوان گسترده رمضان برخوردار شویم و در پرتو این ضیافت الاهی، هم به جهانِ جان راه یابیم و هم به جانِ جهان.

رضا ساعی شاهی



همچنین مشاهده کنید