چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ویروس جنگ با ترور


ویروس جنگ با ترور

کجاست صدای کسانی در دولت ها و موسسات مربوطه که می دانند چگونه به برمه کمک کنند کجا هستند واسطه های شرافتمندی که زمانی مردم تحت ستم در سایه آنان آرامش داشتند, برقرارکنندگان واقعی و با لیاقت صلح و آرامش که به جوامع نه بر مبنای مفید بودن آنها برای «منافع گروه های ذینفع» بلکه به عنوان قربانیان این گروه ها نگاه می کردند

تمدید توقیف خانگی خانم آنگ سان سوکی شخصیت مخالف دولت میانمار (برمه) مایه شرم حامیان غربی دیکتاتورهای نظامی این کشور است. دیروز وقتی به خانه آنگ سان در رانگون تلفن زدم می‌توانستم ظاهر خانه او را که به دریاچه اینیا مشرف است، حدس بزنم.

سیم‌کشی اطراف خانه او یادآور زندانی بودن زنی است که حزب او در انتخابات سال ۱۹۹۰ به پیروزی قاطع دست یافت، اقدامی دموکراتیک که به وسیله مردانی در اونیفورم‌های مسخره سرکوب شد. تلفن او مدام اشغال است چنان که شک می‌کنم شاید قطع شده باشد. وقتی سرانجام گوشی را برمی‌دارد در پاسخ به سوالم که حالتان چطور است؟ می‌خندد و از نیاز کوک شدن پیانوی خود سخن می‌گوید. او به علاوه درباره دراز کشیدن بی‌سروصدا و گوش دادن به ضربان قلبش حرف می‌زند.

حالا سکوت او کامل شده است. هفته گذشته حکام نظامی برمه، سیزدهمین سال توقیف خانگی او را تمدید کردند. تا آنجا که من می‌دانم از ماه ژانویه اجازه نداده‌اند پزشکی او را معاینه کند و خانه‌اش هم در توفان اخیر برمه به شدت آسیب دید. با این حال بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد در سفر ملتمسانه اخیر خود به برمه راضی نشد حتی نام او را به زبان بیاورد. اوضاع چنان است که گویی سرنوشت آنگ سان و سرنوشت حامیان شجاع او که سه‌شنبه گذشته به شکنجه خود و بدتر از آن به علت برافراشتن پرچم‌های حزب اتحاد ملی برای دموکراسی اشاره کردند، مایه شرمساری کسانی شده است که ادعا می‌کنند نماینده «جامعه بین‌المللی» هستند.

کجاست صدای کسانی در دولت‌ها و موسسات مربوطه که می‌دانند چگونه به برمه کمک کنند؟ کجا هستند واسطه‌های شرافتمندی که زمانی مردم تحت ستم در سایه آنان آرامش داشتند، برقرارکنندگان واقعی و با لیاقت صلح و آرامش که به جوامع نه بر مبنای مفید بودن آنها برای «منافع گروه‌های ذینفع» بلکه به عنوان قربانیان این گروه‌ها نگاه می‌کردند؟ کجا هستند افرادی مانند دنیس هالیدی و هانس فون اسپونک، که صرفا به علت قدرت اخلاقی خدمات عمومی بین‌المللی خود به مقام معاونت دبیرکلی سازمان ملل متحد ارتقا یافتند؟

پاسخ این سوال ساده است. همه آنان بر اثر شیوع ویروسی به نام «جنگ با ترور» نابود شدند. جای مردان و زنان خوش‌قلب و خوش‌فکر و با ایمانی را که زمانی در پارلمان‌ها و نهادهای بین‌المللی برای دفاع از حقوق انسانی دیگران به پا می‌خاستند حالا ترسوها گرفته‌اند. به پارلمان انگلیس نگاه کنید که حتی جرات ندارد درباره حمله جنایتکارانه به عراق دست به تحقیق و تفحص بزند تا چه رسد به این که آن را محکوم و در دفاع از قربانیان آن سخن بگوید.

سال گذشته صد نفر از پزشکان معروف انگلیس از هیلاری بن ، وزیر وقت توسعه بین‌المللی این کشور خواستند برای بیمارستان‌های کودکان عراق داروهای اضطراری کمکی فرستاده شود. آنان به وزیر نوشتند: «کودکان عراقی دارند به علت عدم وجود ماسک‌های اکسیژن، که قیمت هر کدام کمتر از یک پوند است، می‌میرند.» اما وزیر تقاضای پزشکان را رد کرد.

این نکته را برای این یادآوری می‌کنم که کمک درخواستی برای کودکان عراقی دقیقا همان نوع کمکی است که دولت انگلیس اکنون اصرار می‌کند نظامیان حاکم برمه باید بدون درنگ بپذیرند.

گوردون براون (نخست‌وزیر انگلیس) با عصبانیت و برآشفتگی گفت: «عده‌ای در برمه رنج می‌کشند. کودکانی در این کشور گرسنه مانده‌اند. این مطلقا غیرقابل قبول است که وقتی کمک بین‌المللی ارائه می‌شود رژیم این کشور سعی کند مانع از رسیدن آن به مردم شود.» دیوید میلیباند وزیر خارجه انگلیس در محکوم کردن این «قصور ناشی از سوء نیت» ژنرال‌های برمه با نخست‌وزیر همصدا شد. حال آنکه این‌ها را باید به کودکان عراق و افغانستان و غزه بدهند که نقش انگلیس در آنجاها ناشی از سوءنیت و قصور است. در حالی که انبوه کودکان در نواحی شیعه‌نشین بغداد به وسیله امریکایی‌ها تکه‌تکه می‌شوند، دولت و مردم انگلیس مثل همیشه سکوت کرده‌اند. در شرایطی که اسرائیل کودکان غزه را شکنجه می‌کند و به آنان گرسنگی میدهد، «ما» چیزی نمیگوییم و همه تلاشها برای رسیدن به آتشبس به وسیله حماس را، به نام جنگی صلیبی که حتی شهامت بر زبان آوردن نام آن وجود ندارد، نادیده می‌گیریم.

آنچه می‌توانست عصر جدیدی برای بشریت در سال‌های پس از جنگ سرد، حتی تجدید روحیه اعلامیه حقوق بشر، در زمینه عدم تکرار جنایات ارتکابی از فلسطین تا برمه باشد، بر اثر جاه‌طلبی‌های یک قدرت طمعکار انفرادی که همه را مرعوب و تسلیم کرده است، بر باد رفت.

«جنگ با ترور» به استرالیا و اسرائیل اجازه می‌دهد اشرار و اراذل مامور خدمت در سازمان امنیت داخلی برمه را تعلیم دهند. جنگ با ترور به طور غیرمستقیم بیشتر بودجه کمک‌های بشردوستانه را می‌بلعد و آن روحیه بین‌المللی‌گرایی را که قادر است به رژیمی مانند برمه فشار هوشمندانه بیاورد، که آنگ‌سان درباره آن سخن گفت، از بین می‌برد.

آنگ سان ضمن محکوم کردن مداخله نظامیان در امور کشورش، پرسید «درباره همه کسانی که با ژنرال‌های حاکم برمه معامله می‌کنند و میلیون‌ها دلاری را که باعث ادامه کارشان می‌شود به آنها می‌دهند، چه نظری داری؟»

منظور او شرکت‌های عظیم نفت و گاز یعنی توتال و شورون که هر سال ۷/۲ میلیارد دلار به رژیم برمه می‌دهند و شرکت هالیبرتن (که دیک چنی معاون جورج بوش رئیس‌جمهوری امریکا پیشتر مدیرعامل و مدیر اجرایی آن بود) است که از ساختن خط لوله انتقال نفت یادانا حمایت کردند، و شرکت‌های مسافرتی انگلیس که از جاده‌ها و پل‌هایی که با کار اجباری ساخته شده‌اند گردشگر به برمه می‌فرستند. شرکت مسافرتی انگلیسی «اودلی تراول» درباره گذراندن تعطیلات در برمه در روزنامه گاردین تبلیغ می‌کند و شرکت بیبیسی، برخلاف منشور خود، اخیرا ۷۵ درصد سهام شرکت راهنماهای مسافرتی لانلی پلنت را خریداری کرده است که بدون توجه به استفاده برده‌وار از کارگران یا وقوع توفان‌های مرگبار، یا بازداشت آنگ سان، از مدافعان بی‌پروای حق «ما» برای گردشگری در برمه است. آیا این وضع شرم‌آور نیست؟

ترجمه: علی کسمایی - نوشته جان پیلگر / گاردین



همچنین مشاهده کنید