او, یك قربانی

از فردای روزی كه «فیروز كریمی» به عنوان سرمربی استقلال اهواز توانست با این تیم كم بضاعت و بحران زده به عنوان نایب قهرمانی لیگ ۸۵ دست یابد, گمانه زنی ها در مورد تیم آینده كریمی شروع شد

ماجرایی كه امروز می خواهیم به آن بپردازیم، از جمله اتفاقات جالبی است كه برای یك مربی موفق در فوتبال ایران رخ داد و البته نقش رسانه های ورزشی در آن كم نبود.از فردای روزی كه «فیروز كریمی» به عنوان سرمربی استقلال اهواز توانست با این تیم كم بضاعت و بحران زده به عنوان نایب قهرمانی لیگ ۸۵ دست یابد، گمانه زنی ها در مورد تیم آینده كریمی شروع شد. كار به جایی رسید كه در صفحه روزنامه های ورزشی و روی تلكس خبرگزاری ها، فیروز كریمی موردتوجه ۱۲ تیم لیگ برتری و ۶ تیم لیگ دسته اولی قرار گرفت و این امر البته یك ركورد برای فردی از جمع مربیان داخلی محسوب می شد.

در ادامه نام استقلال تهران و پرسپولیس به عنوان مشتریان پر و پاقرص كریمی به میان آمد و این از عجایب فوتبال باشگاهی در دنیا! بود كه ۲ رقیب سنتی روی یك گزینه برای سرمربیگری نظر جدی داشته باشند. اما در نهایت تمام تیم هایی كه گمان می رفت اقدام به جذب سرمربی موفق استقلال اهواز خواهند كرد و پا پیش می گذارند، با مربیان دیگری پای میز مذاكره نشستند و یا به ابقای مربی قبلی خود اكتفا كردند. اما اصل ماجرا چه بود؟

گمانه زنی های غیرمتعارف و بیش از حد رسانه ها در مورد مقصد بعدی فیروز كریمی و اینكه او هر روز پای میز مذاكره با یك باشگاه و تیم فوتبال آن تصور می شد، بسیاری از مدیران عامل باشگاه ها را از دادن پیشنهاد رسمی باز داشت. آنها معتقد بودند كریمی با تیم های دیگری به توافق ضمنی رسیده و بعید است از میانه های راه مذاكره با سایر رقبا بازگردد.

به این ترتیب مس كرمان، پاس، راه آهن، پیكان، ابومسلم و ذوب آهن خیلی زود پا پس كشیدند و فضای خیالی رقابت برای به دام انداختن فیروز كریمی را برای استقلال تهران وپرسپولیس خالی گذاشتند.در نظرسنجی های بعدی كه صورت گرفت، هواداران استقلال از این مربی به عنوان گزینه اصلح برای هدایت تیم خود در نظرسنجی ها یاد كردند و پرسپولیسی ها زوج «كریمی - استیلی» را ناجی سرخپوشان پایتخت قلمداد نمودند.

در كش و قوس امروز و فردا كردن های مدیران وقت باشگاه های استقلال و پرسپولیس، مضاف بر آنكه این ۲ تیم فاصله كریمی با تیم رقیب را كمتر از فاصله او با تیم خود می پنداشتند، پروژه استفاده ازقدیمی های ۲ تیم در رأس كادر فنی آنها مطرح شد كه با شارژ اراده هایی خاص مورد تأیید قرار گرفت و نهایتاً ناصر حجازی سرمربی استقلال تهران شد و حمید استیلی به همراه افشین قطبی سكان هدایت پرسپولیس را در دست گرفت.

البته در مورد نحوه انتخاب سرمربی پرسپولیس، علامت سؤال های پرشماری در ذهن هواداران شكل گرفت كه هیچ یك تا امروز پاسخی نیافته اند و هنوز خیلی ها دوست دارند بدانند چطور علاقه استیلی به كار مشترك با فیروز كریمی در كادرفنی پرسپولیس، ناگهان فروكش كرد و به فراموشی سپرده شد؟

اما گویا قسمت این بود كه موفق ترین مربی ایرانی در لیگ ۸۵ (به گواه اكثر كارشناسان فوتبال و با توجه به بضاعت اندك استقلال اهواز) و بهترین مربی كشورمان در ۲ دهه اخیر (طبق اعلام سایت جهانی آمار و ارقام فوتبال) نصیب هیچ یك از گزینه های مطرح شده توسط رسانه ها نشود. در این میان با بازنگری پرونده مذكور، یك نكته اساسی دستگیرمان می شود و آن اینكه بعضاً برخی اطلاع رسانی ها اگر از حد عرف خارج شده و به دامن زدن شایعات منجر شود، بلای جان ورزش و اعضای تشكیل دهنده آن خواهد شد.

در مورد فیروز كریمی هم گفتنی است، آن قدر كه مطبوعات ورزشی و خبرگزاری ها دستیابی به این مربی موفق را برای تیم ها سخت و دشوار، نمود كاذب بخشیدند، شاید كمتر مدیرعاملی به خود جرأت داد به طور جدی باب مذاكره را با وی باز كند و همین نكته ظریف به نوعی سرمربی استقلال اهواز را ایزوله كرد. درواقع فیروز كریمی قربانی هوچی گری بی غرضی شد كه پشت آن هیچ گونه شیطنتی نخوابیده بود اما در عمل به ضررش تمام شد.