جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

صلح در قاره سیاه با نخستین جام جهانی فوتبال


صلح در قاره سیاه با نخستین جام جهانی فوتبال

در فاصله کمتر از دوسال و نیم تا برگزاری جام جهانی آفریقای جنوبی, جوردن از جواب دادن به سؤالات تکراری در این خصوص که آیا این کشور آمادگی میزبانی این مسابقه ها را دارد یا خیر و آیا به لحاظ تشکیلاتی کم نمی آورد, خسته شده است

به گفته دنی جوردن رئیس کمیته سازماندهی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی، برگزاری اولین جام جهانی در خاک آفریقا می تواند قاره ای را که به شدت با درگیری ها و جنگ ها و فقر همراه بوده است، صاحب آرامش و قوام مجدد کند. جوردن که سالها کوشید این جام را به آفریقای جنوبی بیاورد و پس از ناکامی در خصوص جام ۲۰۰۶ سرانجام برای پیکارهای۲۰۱۰ به مقصود رسید، می گوید: «این رقابت ها فرصت مساعدی برای نشان دادن ارزش های آفریقا و محو کردن موارد منفی مرتبط با آن است. رؤیای من این است که هر فرد آفریقایی از این فرصت برای ایجاد وحدت و هماهنگی بیشتر سود جوید و باعث پیشرفت کل ورزش ها در این قاره هم بشود. بدیهی است که فوتبال باعث ایجاد امید و شادی در هر جامعه ای شود و دستاوردهای آن مردم را متحول تر کند. این بخصوص برای مردم آفریقا صدق می کند که به فوتبال به چشم خاصی می نگرند و برای آنها به مثابه زندگی است. ورزش و پیروزی در آن همیشه باعث افزایش روحیه ها در آفریقا شده و مثل یک بند و نوار مردم را به یکدیگر پیوند داده است. با این حساب می توان فرض و تصور کرد که برگزاری جام جهانی در آفریقا تا چه حد می تواند ملت این قاره را به سمت یک زندگی بهتر به پیش براند. اینها چیزهایی است که این مسابقات و جام جهانی برای ما به ارمغان می آورند.»

● سؤال بزرگ

با این حال در فاصله کمتر از دوسال و نیم تا برگزاری جام جهانی آفریقای جنوبی، جوردن از جواب دادن به سؤالات تکراری در این خصوص که آیا این کشور آمادگی میزبانی این مسابقه ها را دارد یا خیر و آیا به لحاظ تشکیلاتی کم نمی آورد، خسته شده است. یک ایراد وترس و سؤال بزرگ در ارتباط با این پیکارها این است که آیا استادیوم ها و سایر اماکن رقابت ها به موقع آماده می شوند یا خیر، ولی جوردن می گوید هر شک و سؤالی در این خصوص بیشتر از پیش فرض هایی برمی خیزد که برخی با بدبینی نسبت به این پیکارها دارند و از آغاز هم تصور می کرده اند که آفریقای جنوبی آمادگی این کار را ندارد و هنوز هم بر این باور هستند. او که یک حقوقدان و عضو پیشین سازمان حاکم ANC آفریقای جنوبی است، می گوید: « از آنجا که این مسابقات در آفریقا برگزار می شود، هر طرز تلقی و باور منفی که تصور کنید، در ارتباط بااین رقابت ها به ذهن مردم و بدبین ها می آید. تصور و اعتقاد آنها این است که با آفریقایی ها نمی توان معامله و کار تجاری کرد و کارهای بزرگ را در آن جا نمی توان انجام داد. اگر همین آدم ها به سرنوشت و وضعیت فعلی کشورهای آفریقا توجه کنند، متوجه می شوند که تعداد انتخابات دموکراتیک و کارهای سیاسی بدون مشکل و فاقد بحران در آنها بسیار بیشتر از برخوردهای قهرآمیز و کودتاهای نظامی است. بله، در تضاد با این حرف ها و ادعاها تکیه و تلاش در آفریقا بیشتر در زمینه حقوق بشر، سرمایه گذاری های خارجی و رشد اقتصادی است.

سال پیش آفریقای جنوبی برخلاف بسیاری از نظرها فاتح جام جهانی راگبی شد و شادی بزرگی به این کشور و ملت روی آورد، ولی برای مردم آفریقای جنوبی درخشش در جام جهانی فوتبال ارزش دیگری دارد و چون خود میزبان آن هستند، برایشان کسب نتیجه ای مساعد در آن حائز اهمیت بسیاری است و شاید از قهرمانی در جام جهانی راگبی نیز فراتر رود. البته نمی توان انکار کرد که برای اقلیت سفیدپوست آفریقای جنوبی راگبی ورزش محبوب تری است و آن را بیشتر تعقیب می کنند، ولی سیاهان فزون تر دل در گروی فوتبال دارند و اگر برد و فتحی در این رشته به دست آید، باعث نزدیکی بیشتر سفیدپوستان و سیاهان این کشور و برقراری صلح و تعاون فزون تر بین آنها خواهد شد و به عصر پس از آپارتاید که از اوایل دهه۱۹۹۰ شروع شده است، قوام فزون تری را خواهد بخشید.

● درمان زخم ها

دنی جوردن می گوید: «در جامعه ای که یا اینک همراه با تنش و درگیری است و یا در گذشته درگیری در آن روی داده است. از ورزش می توان برای ترمیم وضعیت های منفی و برقراری آرامش سود جست و می توان زخم ها را با آن درمان کرد. در آفریقای جنوبی سال ها سیاهان و سفیدها می جنگیدند و چیزی به نام آرامش وجود نداشت و سیاهپوستان تحت ستم و تعرض سفیدها قرار داشتند. اما برگزاری جام جهانی راگبی و سپس فتح آن در ادوار بعدی و همچنین میزبانی فوتبال جام ملت های آفریقا و قهرمانی در آن بسیاری از چیزها را عوض کرد و مردم را به یکدیگر نزدیک تر ساخت و این پیروزی ها جنبه ای تازه به قضایا بخشید. مشابه این مسائل و احساسات در آلمان نیز مشاهده شده است. از زمان جنگ جهانی دوم آلمان به دو بخش تقسیم شد و این تفرق تا ۱۹۹۰ ادامه داشت و وقتی من در معیت یک هیأت فیفا به آنجا رفتم و با مردم بخش شرقی آلمان گفت وگو کردم، آنها مثل زمان تشکیل و وجود آلمان شرقی سابق خودشان را یک کشور مستقل می دانستند و باور نداشتند که بخشی از آلمان و یک کشور واحد باشند. در سال ۲۰۰۶ که آلمان میزبان بود، این احساس و طرز برخورد به کلی عوض شده بود وتمامی مردم کشور یک احساس مشترک داشتند و خودشان را آلمانی و ژرمن می دانستند و در یک نهضت عمومی (برگزاری جام جهانی) شریک و همسو شده بودند. مورد مربوط به ساحل عاج هم نمونه خوبی است. این کشور نیز درگیر جنگ های داخلی بوده اما پیروزی های تیم ملی ساحل عاج باعث غرور ملی و افزایش سرور مردمی شده است. حتی یک بار دیدیه دروگبا (مهاجم معروف و ساحل عاجی چلسی) تیم ملی کشورش را به بخشی از خاک آن برد که بیشتر در تسخیر نیروهای مخالف است و آنجا مسابقه ای برگزار شد و افراد دو جناح، کنار یکدیگر قرار گرفتند و برای ساعاتی بین شان صلح و آرامش رؤیت شد. به این ترتیب برگزاری جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ در آفریقای جنوبی می تواند هم کل مردم آفریقای جنوبی را به یکدیگر نزدیک تر کند و هم برای تمامی آفریقا این خاصیت را داشته باشد.»

● قابل قبول، اما...

با این حال بسیاری از چیزها وابستگی به این دارد که «بافانا بافانا» (لقب تیم ملی آفریقای جنوبی) در میدان مسابقات و در صحنه رقابت ها چه می کند و آیا در جام جهانی به نتایج خوبی می رسد یا خیر. در جداول یک سال اخیر فیفا آفریقای جنوبی معمولاً بین ۵۰ تیم اول دنیا جایی نداشته و حتی گاه در حیطه قاره خویش (آفریقا) نیز تا رده ۱۷ تنزل کرده است. دو دوره اخیر جام ملت های این قاره را نیز مصر فتح نموده و آفریقای جنوبی دور از شکوه تک سال قهرمانی اش (۱۹۹۶) حتی به فینال هم نرسیده است. این در حالی است که استعدادهای بالقوه فوتبال در آفریقای جنوبی در سطح قابل قبولی است و مربیگری تیم ملی این کشور هم تا اواسط این هفته با کارلوس البرتو پری یرای معروف و برزیلی بود. او مربی حاذقی است که برزیل را در سال ۱۹۹۴ به افتخار چهارمین قهرمانی اش در جام های جهانی رساند و این کشور را در جام جهانی ۲۰۰۶ نیز هدایت کرد ولی نتوانسته بود ابزار و اهرم های موفقیت را در ژوهانسبورگ به درستی و به طور کامل در اختیار گیرد و راه های پیروزی را بیابد و برای این مسئله سبب ها و دلایل بسیاری را قائل است و یکی از عمده ترین آنها، تفرق نیروها و نفرات زبده این کشور و دشواری در امر برقراری ارتباط کاری با آنها است. با این وجود او دلیل اصلی جدایی اش از تیم ملی آفریقای جنوبی را بیماری شدید همسرش و عمل جراحی بر روی وی و لزوم رسیدگی به حال او عنوان کرده است.

دنی جوردن با جمع بندی تمام موارد فوق می گوید: «همه در سال ۱۹۹۸ دیدیم که وقتی فرانسه جام جهانی را برد، چگونه ملت این کشور متحد شد و این پیروزی به وسیله اتحاد تبدیل گشت. در پی آن پیروزی مردم فرانسه بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شدند و بسیاری از مشکلات را به فراموشی سپردند. مشابه این قضایا در آلمان و در کره جنوبی و ژاپن به سال ۲۰۰۲ نیز رؤیت شد. بنابراین بسیار مهم است که ما بتوانیم تیم خود را به درجه ای از کارایی برسانیم که در جام جهانی خانگی خوب عمل کند و با کسب نتایجی مثبت مردم را به یکدیگر نزدیک و همان طور وحدت و دوستی خلق کند که تیم های میزبان جام های جهانی قبلی چنین کرده بودند. این تیم باید به گونه ای ساخته و پرورده شود که قادر به درخشش و کسب نتایج قابل قبول در جام جهانی ۲۰۱۰ شود و به مردم غرور ببخشد و با پیروزی هایش آنها را به یکدیگر نزدیک کند و حتی رفتن پری یرا نیز نباید ما را از این کار بازدارد.»

● مسئولیتی سنگین

تصمیم اخیر فیفا در خصوص لغو طرح نوبتی بودن میزبانی جام های جهانی فوتبال بین قاره های مختلف به این معنا است که احتمال دارد میزبان بعدی آفریقایی و نوبت بعدی برگزاری یک دوره جام در یک کشور قاره سیاه به سال ها بعد و آینده ای دور موکول شود و در آن صورت بار مسئولیت های آفریقای جنوبی سنگین تر خواهد شد و فشار روحی بیشتری به این کشور وارد خواهد گشت. با این وجود جوردن می گوید: «اگر ما یک میزبان عالی و موفق برای این رقابت ها باشیم، آن گاه کمتر کسی می تواند در صلاحیت آفریقایی ها برای این مهم تردیدی را به خود راه دهد و در آن صورت میزبانی این مسابقات در آینده نیز به آنان واگذار خواهد شد. ما می خواهیم کاری کنیم که دیگر هیچ کس نتواند بگوید آفریقا صلاحیت میزبانی مسابقات بزرگ ورزشی را ندارد و در این زمینه کم می آورد.»

وصال روحانی

منبع: African News



همچنین مشاهده کنید