سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

اندکی بهتر از دیگرون


اندکی بهتر از دیگرون

نگاهی به فیلم از ما بهترون

احسان شهرزاده ( روزنامه نگار) که به تازگی از همسر خرافاتی اش جدا شده گزارشی جنجالی و البته خیالی را در روزنامه محل کارش درباره

دعا نویسی به چاپ رسانده که خیلی ها از او می‌خواهند تا نشانی فالگیر مورد نظر را به آنها بدهد حتی پلیس نیز او را به دادگاه می‌فرستد و قاضی پرونده برای معرفی دعانویس مورد نظر از سوی احسان مهلت تعیین می‌کند. احسان که پس از جدایی از همسرش دچار بی‌خوابی شده برای رفع این مشکل دارو مصرف می‌کند ولی بعد از مدتی احساس می‌کند که پدیده‌های عجیب و غریبی در اطرافش پرسه می‌زنند . دختر صاحبخانه که مایل به ازدواج با احسان است این مسئله را توهم می‌داند ولی احسان همچنان معتقد است که اطرافیانش علیه او در حال توطئه اند و .....

آنچه خواندید خلاصه‌ای از ماجرای فیلم اخیر مهرداد فرید است که فیلمنامه اثر را هم خود او نوشته است. او که پیش ازورود به فعالیت‌های سینمایی ، سابقه کار در مطبوعات را داشته با نخستین فیلمش ( آرامش در میان مردگان) نشان داده بود که مسیری متفاوت را در عرصه سینما در پیش گرفته است . فیلم دوم فرید " همخانه" نام داشت که به جنبه های ناپیدای زندگی شهری با چاشنی طنز پرداخته بود ونسبت به فیلم اول فروش بیشتری داشت . ولی تماشای فیلم از ما بهترون که یاد آور آثار ناموفقی چون کمکم کن، ساخته مرحوم رسول ملاقلی پور و عزیزم من کوک نیستم ، ساخته محمدرضا هنرمند است، نشان داد که فرید هنوز در مسیر مورد انتظار تماشاگران آثار قبلی خود قرار نگرفته است.

وحتی حضور چهره‌های گیشه پسندی چون رضا عطاران ،الناز شاکردوست، بهنوش بختیاری ، بروز ارجمند و.... نیز دراین فیلم نتوانسته به موفقیت آن در گیشه کمک نماید. می‌توان گفت که اثر تازه مهرداد فرید که عنوان محصول کارگاه سینمایی فرید برتیتراژ آن نقش می‌بندد گذشته از آنکه در کلیت ماجرا فاقد منطق و ضعیت است، در شخصیت پردازی و فضا سازی نیز نمی‌تواند قابل باور باشد و جالب آنکه به وضوح آنچه در فیلم پارتی ساخته سامان مقدم به تصویر کشیده شده در این فیلم نیز تکرار می‌شود در آن فیلم یک موضوع مهم اجتماعی به یک انتقام خانوادگی تبدیل شده بود ودر ازما بهترون هم شخصیت اصلی دچار مشکلی از این دست می‌شود و...

شیوه روایت ماجرا که از نویسنده یک مقاله آغاز و پس از طی مراحلی باز به خود او می‌رسد حالتی دایره وار به قصه فیلم داده است که هیچ نتیجه خاصی در پی ندارد و تماشاگر آن قدر درگیر ماجراها و شخصیت‌های فرعی می‌گردد که گاه خط سیر اصلی داستان را گم می‌کند و نمی‌تواند با کاراکترهای اصلی ارتباط برقرار نماید. در بخش‌هایی از فیلم بیننده دچار تردید می‌شود که آیا با اثری کمدی و انتقادی روبروست و یا داستانی فکاهی؟

بازیگران وچهره‌های مشهور مجموعه طنز تلویزیونی در این فیلم با همان رفتار، گفتار و نوع بازیگری حضور دارند و حتی در موارد معدودی چون نقش آفرینی الناز شاکردوست در مقابل رضا عطاران که بازی هایی غیر کلیشه‌ای دارد حضور عطاران در مقابل او آن زحمات را بی نتیجه کرده و حتی به آن لطمه وارد می‌سازد.

نکته دیگر اینکه اگر تماشاگری از نیمه‌های فیلم همراه آن شود و هنگام ورود به سینما پوسترهای فیلم را ندیده باشد ، تصوی می‌کند که بیننده یک قسمت از مجموعه های طنز تلویزیونی است که رضا عطاران در آن بازی دارد با همان نوع حرف زدن ، همان نوع لباس و همان نوع سرخوشی‌های الکی و....

عطاران سالهاست که در مجموعه‌ها و فیلم‌های مختلف یک تیپ را با نام و نشانهای گوناگون و در کنار کارگردان‌های مختلف تکرار می‌کند و جالب آنکه هیچ تهیه کننده و کارگردانی هم نمی‌تواند او را عوض نماید!!.

مهرداد فرید که پیشتر در فیلم همخانه به ترکیب مناسب و قابل قبولی از حفظ کیفیت و جذب مخاطب رسیده بود متاسفانه در اثر تازه‌اش باوجود همه تلاش های صورت گرفته ( بیان واقعیت‌های روز جامعه در فیلمنامه، فیلمبرداری های حساب شده و ...) به دلیل شتابزدگی در عمل وتوجه بیش از اندازه به گیشه ، کلیت اثر و عناصر بنیادین روایت را کاملا از یاد برده است. همچنان که می‌دانیم در سینمای جهان ، کارگردانهای بسیاری به موضوع زندگی و کار خبرنگاران پرداخته‌اند که حتی بازیگران نقش خبرنگار نیز چندان مناسب این کار نبوده‌اند همانند همفری بوگارت اما قوت فیلمنامه و تلاش بازیگر برای خلق شخصیت ، کاراکتر مورد نظر را برای مخاطب کاملا باور پذیر ساخته است . ولی در ازما بهترون نه فیلمنامه ظرفیت مناسب را داشته و نه بازیگر نقش ( رضاعطاران) برای شکل دادن به شخصیت و باورپذیر کردن آن تلاش کرده است. این فیلم گوشه چشمی نیز به داستان طوطی و بازرگان مولانا دارد و معانی نمادین در جای جای آن گنجانده شده همانند سکانس آغازین که با تصویر وتاکیدی بریک پرنده اسیر در قفس شروع می‌شود.

ولی با وجود آغاز و پایان متقارن خود به دلیل از هم گسسته بودن اجزای روایت حتی آنجا که در فصل کابوس شبانه احسان به دلیل وجود عناصر تصویری آشنا، تماشاگر حرفه‌ای سینما فیلم خاطره انگیز " هامون" را در ذهن مرور می‌کند نتوانسته با مخاطب ارتباط برقرار نماید. به یاد بیاوریم سکانسی را که احسان ناگهان پس از ملاقات با مرد پرنده فروش با سردبیر روزنامه قرار ملاقات می گذاردو یا برای تحقیق به زن کف بین پارک مراجعه می‌کند و ... که یادآور نقش زنده یاد خسرو شکیبایی ( حمید ) در هامون است ولی به قول معروف این کجا وآن کجا؟

گنجاندن شوخی هایی چون سرخوردن احسان روی پله‌ها و پخش شدن آشغال های کیسه زباله ، کبوتر نامیدن طوطی توسط قاضی و ....( که این آخری در جای خود قابل بحث و بررسی بیشتری است) در فیلم که ظاهرا در پی بیان دردی از دردهای جامعه است!! مرز میان کمدی سیاه و فکاهی اجتماعی را برای مخاطب سینما چندان مشخص نمی‌کند! و حرف آخر اینکه در آشفته بازار لودگی های عامه پسند، فیلم از ما بهترون اندکی قابل تحمل تر از آثار مشابه است!

محمد عمرانی



همچنین مشاهده کنید