چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

از رنجی که می بریم


از رنجی که می بریم

کوتاه و مختصر از آثار مهم اکران شده در سال ۱۳۹۰

سینمای۹۰ دربردارنده آثار شاخصی در دو حوزه فیلم خوب و فیلم بد بود; آثاری که در کنار رشد محتوایی و مضمونی سوژه، شاخص مناسبی برای سینمای فاخر، سینمای میانه و سینمای ضعیف به حساب می آیند.همین تقسیم بندی در بطن خود نیز انشعابات به مراتب جزئی تری را به خود می بیند.خدا را شکر که سینمای سال ۹۰، فیلم های سخیف خیلی کمی را پذیرا بود و در مقابل، با رشد فیلم های میانه،هم گیشه پررونقی داشت وهم طلیعه دار این نوید بود که سینمادوستان، دیگر به مانند سالهای گذشته از فیلمهای ضعیف و بدتر از آن (سخیف) استقبالی به عمل نمی آورند. در این گزارش تلاش بر این بوده تا به فیلم های مهمی که قابلیت نقد مختصر داشته اند، بپردازیم وگرنه تعداد فیلمهای اکران شده امسال به مرز شصت فیلم می رسد. با هم نگاهی مختصر به این فیلم ها خواهیم انداخت.

● آقا یوسف

درجه ارزشگذاری:یک ستاره

جریان سیال و پیوسته فیلم (به لحاظ یکدستی اجرا) خوب از آب درآمده اما فیلمنامه اشکالات مضمونی زیادی را به خود می بیند; اینکه پدری صدای دختر خود را نشناسد از آن دست ادعاهایی است که فیلم مطرح می کند.مهدی هاشمی در این فیلم، نقشی مشابه فیلم "هیچ" بازی کرد.

● آلزایمر

درجه ارزشگذاری:دو ستاره

ته مایه فلسفی فیلم، ارتباط دوسویه و معناداری با جریان فیلم دارد. سوژه فیلم به حدی منعطف است که فضاهای خلق شده از قبل آن، خوشایند و منطقی می نمایند. ضمن اینکه به دلیل عدم پرداخت نوشته در پارهای مواقع، برخی ری اکشنها مانند عکس العمل کاراکتر"حاج قاسم" پس از شنیدن حقیقت ماجرا، از کلیت فیلم بیرون می زند; بی اعتنایی او به حوادث رخ داده نمیتواند بیان روانشناختی مناسبی برای این کاراکتر باشد.

● اخراجی ها ۳

درجه ارزشگذاری:یک ستاره

بارزترین نکته قوت فیلم، بالارفتن تبحر کارگردان نسبت به دوگانه قبلی و بارزترین نقطه ضعف آن هم انشقاق نوشتاری در بال و پر دادن به یک سوژه اجرایی است.اخراجی ها ۳ نمی تواند یک جمع بندی خوب و سازمان یافته نسبت به دو کار قبلی کارگردان باشد.

● اخلاقتو خوب کن

درجه ارزشگذاری:نیم ستاره

این فیلم، حداقل انتظاری که از یک سناریوی کمیک انتظار می رود را به مخاطب خود عرضه می دارد.جریان داستان،تکنیکی پیش نمی رود و ضرباهنگی معتدل در نشان دادن دو بافت روایتی دارد; این میزان جریان برای نشان دادن فضاهای این دو بافت کمی کند می نماید که این امر نشاندهنده کمبود فضای پرداختی برای تشریح روایت است.

● اسب حیوان نجیبی است

درجه ارزشگذاری:دو و نیم ستاره

روایت ساده فیلم خیلی به دل مینشیند.همه عناصر این فیلم بر مبنای سادگی در معنا، تعریف شده و کارگردانی نیز نمره قابل قبولی دریافت میکند. بازی حبیب رضایی و باران کوثری در این فیلم، قابل تامل است. فیلمبرداری کار نیز به دلیل داشتن تمام سکانس های شبانه خود، کار سختی است که می تواند یک کلاس درس برای فیلمبرداران جوان ما باشد.

● اینجا بدون من

درجه ارزشگذاری:دو و نیم ستاره

یک ملودرام اقتباسی که خیلی بیشتر از آنچه دیدم می توانست درامی منطقی را به خورد مخاطب خود دهد.فیلم در سکانس هایی، قدرت مانور منفعلی به لحاظ پرداخت بیشتر داشت.دیالوگ های فیلم نیز توان مفهومی شدن بیشتری داشتند.اما فیلم با همین سر و شکل ظاهری خود توانست انتظارات مخاطبان میلیونی خود را فراهم آورد.

● برف روی شیروانی داغ

درجه ارزشگذاری:یک و نیم ستاره

ریتم کند فیلم به قدری خسته کننده است که نتوانسته آن خلسه شاعرانه که کارگردان مد نظرش بوده را به تصویر بکشاند.ضمن اینکه علامت سوالهای زیاد فیلمنامه، از شخصیت شاعر فیلم شروع می شود;همین علامت سوال ها، جریان ساز وقایع دیگری می شوند که فیلم بر مبنای آنها ادامه حیات می دهد.

● پرتقال خونی

درجه ارزشگذاری:دو ستاره

عاشقانه ترین فیلم سال ۹۰. الوند با در نظر گرفتن پارامترهای یک فیلمفارسی سروشکل دار،توانست با یک داستان پرکشش، دو ضربه شوک آور به مخاطب خود وارد کند. مثلث عشقی این فیلم در قامت اهرم پیش برندهای بود که موقعیت هر شخصیت به شکل تعیین کننده ای، مدام پازل داستان را از جریانی به جریان دیگر تغییر می داد. فیلم "داستانگو"ی سیروس الوند یکی از بهترین ساخته های او در دهه هشتاد شمسی به حساب می آید.

● جدایی نادر از سیمین

درجه ارزشگذاری:سه ستاره

فیلمنامه، کارگردانی، تدوین، طراحی صحنه و لباس، صدابرداری، و... خیلی خوبی دارد اما فیلم، زائیده تفکرات هنری کارگردانش نیست و نمی تواند دنیای آشنایی از تفکرات حرفه ای کارگردانش را برای مخاطبی که تفکرات این کارگردان دوست داشتنی را میشناسد، مجسم نماید.بی انصافی است اگر نخواهیم به حدود پنجاه جایزه بین المللی این فیلم در سال ۹۰ اشاره نکرده و آن را نشانه ای برای اعتلای سینمای ایران به حساب نیاوریم.

● جرم

درجه ارزشگذاری:سه و نیم ستاره

بهترین فیلم سال ۹۰ که نشان دهنده دنیای مالوف کارگردانی است که پله به پله با فیلم هایش، آرمان هایش را نیز تصویر کرد تا به "جرم" رسید. جرم، آرمان کمال خواهانه کیمیایی در نشان دادن رفاقتی است که المان های آن در طول ۴ دهه فعالیت او به تدریج به مخاطبانش عرضه شده بود.

● خیابان بیست و چهارم

درجه ارزشگذاری:دایره سیاه

در سال ۹۰،هیچ فیلمی به اندازه "خیابان بیست و چهارم" به مخاطب خود توهین نکرد; کارگردانی فیلم، بدترین کارگردانی امسال بود و فیلمنامه به طرز چشمگیری ایرادات فاحش بزرگی داشت که از دید کارگردان، آن ایرادات، نکات روانشناختی بود که مخاطب باید از آنها درس های بسیاری می گرفت!

● دختر شاه پریون

درجه ارزشگذاری:نیم ستاره

همان فرمول امتحان پس داده پویا فیلم این بار نتوانست مبلغ خوبی را برای گیشه این موسسه سینمایی رقم بزند. وجه غالب فیلم، جنبه سرگرمی آن بود که حقیقتا فیلم بدون استفاده از لودگی به آن رسید و توانست با یک کمدی موقعیت خیلی کمرنگ، لحظات مفرحی را برای تماشاگرانش فراهم آورد.

● راه آبی ابریشم

درجه ارزشگذاری:دو و نیم ستاره

بیگ پروداکشنی مکمل از داستانکهایی مجزا که در لابه لای شروع و اتمام یک مسافرت دریایی به وقوع میپیوندند.داستانکهایی که تعویض موقعیتی آنها هم نمی توانست خللی در جریان فیلم برقرار نماید. پایان فیلم اما خنثی ترین و بی کاربردترین بخش فیلم بود که وصله ای ناجور برای این فیلم داستانگو به حساب می آید.

● زنان ونوسی،مردان مریخی

درجه ارزشگذاری:دایره سیاه

فیلم به دلیل ضعف پرداختی کاراکترها و سوژه خالی از محتوای خود،عملا نمی تواند فیلمی درجهان"کاظم راست گفتار" باشد. راست گفتاری که همه ما او را با سوژه هایی داغ می شناختیم در این فیلم هیچ چیزی برای دفاع از خود نداشت."زنان ونوسی،مردان مریخی"،جزو یکی از ضعیف ترین فیلم های سال ۹۰ به حساب می آید.

● زندگی با چشمان بسته

درجه ارزشگذاری:دو ستاره

با اینکه فیلم رابطه صمیمی یک خواهر و برادر را نشان می دهد اما این سوژه فوق العاده، عملا قربانی فیلمنامه سطحی خود می شود. فیلم های صدرعاملی در این چند ساله اخیر با وجود اینکه مستعد فضاسازیهای عمیق و مفهومی است، در نهایت سطحی نگری و بی مبالاتی به رشته تحریر در می آیند."زندگی با چشمان بسته" در صورت دارا بودن فیلمنامه کمی عمیق تر، به یک شاهکار در سینمای ایران تبدیل می شد.

● سعادت آباد

درجه ارزشگذاری:دو ستاره

فیلم با در نظر گرفتن جزئیات زندگی سه زوج، اگرچه ظاهری بی نقص دارد اما این اشکالات کلی و بزرگ است که به اثر ضربه می زند:عدم شناخت دقیقی که فیلم از کاراکترهایش دارد، تناقضاتی که در شناسنامه کمرنگ شخصیت ها برای مخاطب تعریف میشود با اکشن هایی که از هر یک از آنها می بینیم و در نهایت، پایان بازی که نمی تواند برای یک ایرانی دهه نود، یک پایان باز تلقی شود،از جمله نقاط ضعف فیلمی است که در گیشه میلیاردی شد.

● سیزده ۵۹

درجه ارزشگذاری:یک ستاره

سوژه فیلم به قدری جذاب است که گاهی انسان می پندارد که این نوع نگارش بی رمق، به صورت عامدانه انجام شده است. فیلمنامه میبایست با بسط موضوع خود، چند شخصیت کلیدی دیگر را نیز وارد داستان می کرد تا تعلیق مطرح شده در فیلم، کمی جاندارتر مطرح می شد."سیزده ۵۹" می خواهد فیلمی خاص باشد اما فقط در قد و قواره یک فیلم خاص باقی می ماند و از این اندازه بالاتر نمی آید.

● شب

درجه ارزشگذاری:یک ستاره

"شب" به دلیل مشخص بودن تکلیف خودش در قبال داستان، کاراکترهای متفاوت در نوع رفتار و همچنین آن هدفی که از ابتدا تا انتهای فیلم در سر دارد، خیلی موفق تر از دو اپیزود منفصل دیگر است. "شب" اما یک ارمغان تازه برای مخاطبان سینما داشت و آن هم حضور"خسرو شکیبایی" بر پرده نقره ای سینما بود که همین عامل، خود، به عنوان امتیاز بزرگی برای فروش بیشتر فیلم محسوب می شود.

● شبانه روز

درجه ارزشگذاری:یک ستاره

تصاویر و زاویه دوربین فیلم منحصر به فرد و جذاب است اما وقتی مخاطب منظور ثقیل نویسندگان کار را متوجه نشود، این تصاویر پیچیده هم نمیتواند جذابیت واقعی خود را به مخاطب نشان دهد.عصبانیت تماشاگر وقتی چند برابر می شود که می فهمد کاراکترها در پایان، به دلیل ساختار نوشتاری و از طریقی غیرمنطقی با یکدیگر ارتباط دارند.

● شیش و بش

درجه ارزشگذاری:یک ستاره

فیلم به نعمت استفاده از دو سوپراستار و همچنین تشابه با فیلم های سن پطرزبورگ و کما، توانست میلیاردی بفروشد. ضمن اینکه نقش موقعیتهای محیطی در فیلم نظیر صحنه پارتی ابتدای فیلم یا ماجرای بسیجی شدن گلزار را هم نباید در جذابیت کار بی تاثیردانست. پایان بندی جدی فیلم نیز نمی تواند جلوه ای از تمام فیلم تا آن لحظه باشد.

● قصه پریا

درجه ارزشگذاری:دو ستاره

فیلم درعین پرداخت خوب و کارگردانی غیرملموسی که دارد، چندان مورد توجه قرار نگرفت تا این فیلم از سینمای بدنه نتواند آن طور که همه انتظار داشتند گیشه ای پررونق داشته باشد.جیرانی با این فیلم، اثری کم نقص ساخت که تمام اجزای آن علی الخصوص تدوین و موسیقی دلنشین، می تواند ادعاهای بزرگی برای ماندگاری در سینمای ایران داشته باشند.

● گلوگاه شیطان

درجه ارزشگذاری:نیم ستاره

از معدود فیلم های اکران شده در سینمای سال ۹۰ بود که ضعف کارگردانی اش پررنگ تر از سایر اشکالات فیلم بود. برخی سکانس ها به قدری طولانی بود که در کنار کارگردانی، کار تدوین را نیز زیر سوال می برد. البته توقیف چندساله فیلمنامه اثر و همچنین فصل بد اکران نیز سبب شد تا "گلوگاه شیطان" آن طور که باید و شاید مورد استقبال مخاطبین سینما قرار نگیرد.

● مرگ کسب و کار من است

درجه ارزشگذاری:یک و نیم ستاره

به عنوان نخستین تجربه کارگردانی، می توان کار ثقفی جوان را ستود اما فیلم دو اشکال اساسی را به خود میبیند.نخست اینکه فضاهای خاموش در فیلمی که نیاز به توضیح دارد خیلی زیاد است و دوم هم به ریتم کاهل وار اثر بر می گردد که در طول هشتاد و پنج دقیقه، هیچ تلاشی برای تغییر موقعیت انجام نداده و همه در پی رسیدن به هدف اولیه ای هستند که در حادثه ابتدای فیلم بدان اشاره شد.

● مرهم

درجه ارزشگذاری:دو ستاره

فیلم با وجودی که سر و صدای بسیاری به پا کرد اما به دلیل در نظر نگرفتن روال داستانی، بیشتربه مستند میزد تا یک درام داستانی. البته فیلم یک معضل بزرگ به نام پایان بندی دارد که نه باورپذیر است و نه می تواند مخاطب را برای اتخاذ تصمیمی، بر سر دو راهی قرار دهد. "مرهم" اگرچه سینمای داوودنژاد را از آن رخوت چند ساله نجات داد اما به هیچ وجه نتوانست طبق گفته برخی ها، سینمای او را به سطح فیلم هایی چون "نیاز" نزدیک نماید.

● ندارها

درجه ارزشگذاری:یک و نیم ستاره

بزرگترین مشکل فیلم از آنجایی نشات می گیرد که هیچ الزامی در فیلم نشان داده نمی شود که بر مبنای آن، سه شخصیت کلیدی بخواهند برای کمک به دیگران، دست به سرقت بزنند.این رابین هودان ایرانی اما در میانه کار به دلایل نامعلومی دچار یاس شده اما دوباره به کار خود باز می گردند و در انتها نیز به شکلی غیرمنطقی لو رفته و از هم می پاشند.شیوه روایتی داستان خوب و جاندار است، ریتم کلی فیلم نیز با تعریف داستان، هماهنگ و پرشتاب است.

● ورود آقایان ممنوع

درجه ارزشگذاری:دو و نیم ستاره

فیلم بیش ازهرچیز مدیون سوژه منحصر به فرد خود است که توانست فضاهایی بدیع را ایجاد کند. بزرگترین مشخصه سناریو این است که هر شخصیت فیلم، مشخصات متمایز و منحصر به فردی دارد که آن مشخصات رفتاری، خود زمینه ساز خلق موقعیتهای کمیک در دل فضاهای مستقل داستانی است. در کنار نوشته خیلی خوب قاسمخانی به دلیل مستعد کردن فضاهای پرداختی و روحیات کاراکترها ،بازی عطاران نیز در این فیلم قابل تحسین است.

● یکی از ما دو نفر

درجه ارزشگذاری:دو ستاره

فیلم خوبی که مورد توجه قرار نگرفت. دغدغه کارگردان در این فیلم، پرداخت خوبی داشت، شخصیتها هم از آنالیز خوبی برخوردار بودند، شیوه داستانگویی فیلم نیز جذاب و باورپذیر بود، حتی صحنه های رمانتیک کار نیز قابل قبول از آب در آمد اما فیلم نتوانست در رقابت با آثار دیگری همچون اخراجیها ۳ و جدایی نادر از سیمین به فروش قابل قبولی برسد. اگرچه باید پذیرفت فیلم به دلیل نداشتن کنه مفهومی مستقل، محل اعراب مشکلی است که نمی بایست برای تهمینه میلانی باسابقه اتفاق می افتاد.

● یه حبه قند

درجه ارزشگذاری:دو ستاره

فیلم، دو نیمه کاملا متفاوت با یکدیگر دارد که در نیمه اول، پرداخت به جزئیات با ریتمی کند شرط است و در نیمه دوم، این کلیات است که با ریتمی بسیارتند خود را نشان میدهد. فیلم داستان کلاسیکی ندارد و قرار است همچون زندگی روزمره هر یک از ما، رویدادهای نه چندان مهمی که محوریت ندارند را مورد توجه قرار دهد. تصویربرداری، موسیقی و تدوین در کنار کارگردانی، چهار رکن مهمی است که فیلم، موفقیت خود را تا حدود زیادی مدیون آنها می داند.

نویسنده : مجتبی اردشیری



همچنین مشاهده کنید