سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

فیلم اولی ها و شکلات داغ


فیلم اولی ها و شکلات داغ

به نظر می رسد عنوان فیلم, لوکیشن کافی شاپ, رفت و آمد دو گروه میانسالان و جوانانی هم سن و سال کارگردان, پخش قطعاتی از ترانه های فرهاد, تصاویری از مهدی اخوان ثالث و گفتاری از مرحوم دکتر علی شریعتی برای ایجاد فضای نوستالژیک اواسط دهه پنجاه می باشد

در ابتدا می بایست از سرمایه گذاران بخش خصوصی که با هزینه های شخصی به ساخت فیلمی که با وضعیت اکران امروزی معلوم نیست حتی یک سوم سرمایه گذاری ۶۰۰ میلیون تومانی را هم باز گرداند تشکر نمود و امید آن که با پکیج فرهنگی این سرمایه گذاران که تهیه کننده فیلم آقای علیرضا سجادپور بشارت می دهد، این خسارت ها جبران شود. "باشد که از خزانه ی غیبش دوا کنند".

می توان گفت "شکلات داغ" به کارگردانی حامد کلاهداری فیلمی است معنا گرا که حرف هایی برای مخاطب خاص و عام دارد. ساختار این فیلم کاملا در جهت محتوا و اهداف فیلم سامان یافته است در ابتدا به بخش ساختاری پرداخته و سپس با بررسی نکات معنایی و اهداف فیلم این نگاه را تکمیل می نمایم. "شکلات داغ" شامل چند داستانک است که به طور موازی پیگیری می شود و در انتهای هر داستانک، نتیجه مورد نظر فیلمسازان بدست می آید. دراین فیلم می توان قاب بندی، نور پردازی و بطور کلی فیلمبرداری قابل قبول و استادانه آقای محمود کلاری را مشاهده نمود. موسیقی فیلم که باید تکمل کننده و بستری برای تاثیر بیشتر کنش های تصویری باشد در اکثر مواقع از فیلم بیرون زده و ترکیب صداها گاه آزار دهنده است و در مجموع حس نوستالژیک مورد نظر فیلمسازان را تامین ننموده است.

شخصیت پردازی در این فیلم به اندازه کافی صورت گرفته است، توجه نمایید به اندازه کافی بودن به معنی خوب بودن نیست چه آن که اساسا در این فیلم شخصیت ها، کنش ها، واکنش ها و در مجموع داستان زندگی آنها تنها گذرگاهی برای حصول اهداف مورد نظر فیلمسازان می باشند، بنابراین همین اندازه از پرداخت شخصیت ها کافی است.

به نظر می رسد عنوان فیلم، لوکیشن کافی شاپ، رفت و آمد دو گروه میانسالان و جوانانی هم سن و سال کارگردان، پخش قطعاتی از ترانه های فرهاد، تصاویری از مهدی اخوان ثالث و گفتاری از مرحوم دکتر علی شریعتی برای ایجاد فضای نوستالژیک اواسط دهه پنجاه می باشد و این قاعدتا نمی تواند حاصل تراوش ذهنی کارگردان جوان این فیلم باشد چه آنکه حس نوستالژیک متعلق به کسانی است که آن دوران را درک کرده باشند، مگر فرض را بر این قرار دهیم که جوانان امروز از جمله کارگردان این فیلم در پی شناخت یا بازیابی هویت تاریخی و کشف برخی عوامل تاثیر گذار آن سال ها هستند که در این صورت با نتایج حاصل ازاین فیلم، بسی بازی خورده اند.

(... خدایا آرامشی عطا فرما که بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم، شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می توانم و دانشی که تفاوت این دو را بدانم.) در نگاه اول به نظر می رسد محور فیلم، جملاتی از نیایش مرحوم دکتر علی شریعتی است که بر گرفته از یک مسئله فلسفی قدیمی یعنی جبر و اختیار است کسانی که با افکار، اندیشه ها و زندگی وی آشنایی دارند می دانند تمام تلاش و حیات او صرف شناساندن بخش دوم این نظریه یعنی اراده و اختیار انسان در بسیاری از امور زندگی فردی و اجتماعی شده است چه از این دریچه بود که او می توانست جوانان و بخصوص روشنفکران مذهبی را از سکون و جمود بیرون کشیده تا شهامت تغییر سرنوشت خود و جامعه را به آنان عطا کند

بنابرآنچه گفته شد، فیلم "شکلات داغ" نیز باید نمایانگر شخصیت هایی باشد که به نوعی با کنش ها و تصمیمات خود تغییراتی قابل ملاحظه، در زندگی شخصی و پیرامونیشان ایجاد نمایند، اما واقعا فیلم به دنبال طرح چنین موضوعی است؟ زنی ناشناس (نیکی کریمی) وارد کافی شاپی می شود و روال معمول و طبیعی اتفاقات در این مکان را دچار تحول می کند "شکلات داغ" به ما نشان می دهد که اتفاقات و رویدادهای درون فیلم همگی به نوعی حاصل حضور آن زن است. اکنون این زن و مجموعه شخصیت ها و رویدادها در کلیت خود، شما را به یاد چه داستانی می اندازد؟ شاید بعضی درست حدس زده باشند، داستان خضر پیامبر و موسی، این داستان از آنجا شروع می شود که موسی دچار غرور دانایی می شود و برای آن که او متوجه نا آگاهی خود به علت و خیریت بسیاری از حوادث شود و بدون سوال و تفکر به قضا و قدر روی داده تن دهد، راهی سفری با خضر می شود. در این سفر خضر قایقی که تنها دارایی عده ای از ماهیگیران زحمتکش است را سوراخ می کند، فردی را بلافاصله بعد از دیدن می کشد و دیوار خرابه ی قومی را که به موسی و خضر آب و غذا نداده اند و به آنها نیز توهین کرده اند را تعمیر می کند و بعد از هر اعتراض موسی، خضر او را به سکوت و همراهی می خواند و در انتها با بیان علت واقعی به موسی نشان می دهد که به بسیاری از امور جاهل است و بهتر است قضا و قدر را همانگونه که هست بپذیرد.

(چپ آوازه انداخت و از راست شد) این دو گانگی در نقل جملاتی از مرحوم دکتر شریعتی و روایت داستانی "شکلات داغ"، یا از دو گانگی در اندیشه و افکار سازندگان فیلم حکایت دارد و یا نقل آن جملات تنها پوششی است برای ترویج افکاری که در فلسفه به اخباری گری معروف است که مدت ها مرده و مترود تصور می شد.البته این اندیشه تنها مربوط به فلسفه نیست و ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مذهبی نیز دارد.

زهره نبی زاده

چاپ شده در روزنامه اسرار ۲۸/۰۷/۱۳۸۹ شماره ۱۵۶۸

چاپ شده در روزنامه مردم سالاری مورخ ۲۹/۰۷/۱۳۸۹ شماره ۲۴۸۱



همچنین مشاهده کنید